احمدی نژاد سمبل و عصاره جنگ، تروریسم و استراتژی صدور ارتجاع مذهبی و ولایت فقیه

مماشات بین المللی ، سیاستهای رفرندام طلبانه و حمایت از خط اصلاحی در درون رژیم از طرف به اصطلاح" اپوزیسیون" سه منبع تغذیه رسیدن احمدی نژادی به ریاست جمهوری اسلام اتمی بود.

نوید اخگر

Nawid_akhgar@hotmail.com

هشت سال خطوط به اصطلاح استحاله رفسنجانی و هشت سال خطوط افشا شده گفتگوی تمدنها و تعامل و تساهل و تسامح خاتمی اگر حتی به صرف تحلیلی بر گذشته بخواهد صورت بپذیرد بایستی به این سئوال پاسخ داد که چرا از شکم شانزده سال تعامل بعضی گروههای به اصطلاح مخالف سیاسی به عناوین مختلف با این رژیم، چه آنان که در پی خط استحاله رفسنجانی دویدند و وی را سردار سازندگی لقب دادند چه آنان که مردم را برای  دادن به اصلاحات رای به خاتمی با انگشتان جوهری بسیج کردند ، چه آنان که رفرندام را شعار مردم میدانستند و در پی "همبستگی ملی" رو بداخل عمل میکردند، چطور شد که بجای اینهمه ملایمت و ملاطفت و همدلی و تساهل و تسامح و رد مبارزه قهری و خلع سلاح مبارزین و کف زدن برای این خلع سلاح ضد تاریخی ،  مار غاشیه ولی فقیه در جلد یک تروریست کثیف و آدمکش و تیر خلاص زنی ظاهر گشت که با در دست داشتن بمب اتم فردا کل ایران را در جبهه جنگ خارجی با اروپا و امریکا قرار خواهد داد و هست و نیست نسلهای گذشته و آینده را در زیر بمب های غول پیکر دولتهای غربی به ویرانی خواهد کشید؟

 

به گفته آگاهان سیاسی دولتهای خارجی با ویران کردن ایران ککشان هم نخواهد گزید و منابع مالی استراتژیکمان تری را بهر حال بدست خواهند آورد.

زیرا با این تبیین که امنیتشان در زیر استراتژی جنگ طلبی رژیم و تهدیدات تروریستی و اتمی ولی فقیه و کارگزارانش به خطر افتاده است و آرامش را از آنان سلب کرده است امکان پی ریزی یک جنگ تمام عیار را برای غرب فراهم میآورد .

 

رژیم ولی فقیه بجای جا خالی دادن و پرهیز از کشیده شدن ایران به یک جنگ تمام عیار، با در آوردن گماشته ای از گماشتگان ذوب شده در ولایت ننگین مذهبی پرچم شروع جنگ را برتر از هر کشوری بالا برد و با کشیدن احمدی نژاد از صندوق تقلبات انتصابات ولائی به جهان اعلام جنگ داد.

آیا بهای این جنگ را چه کسی خواهد پرداخت؟ جنگی که صد ها سال ایران را به لحاظ اقتصادی و سیاسی به عقب پرتاب خواهد نمود.

 آیا مماشات گران خارجی و یا نیروهای به اصطلاح اپوزیسیونی که همواره سنگ رد  و نفی مبارزات قهری سرنگونی طلبانه را به سینه میزدند و در حمایت اصلاحات و اعمال رفرمیستی و رفرندام طلبانه زمینه روی کار آمدن احمدی نژاد و اتمی شدن ملایان را  پی ریختند جوابگوی جنگ آینده خواهند بود؟

 

چطور است که مبارزات مشروع و قهری مردم با یک نظام دیکتاتوری فاشیستی مردود  و تروریسم اعلام میشود و امروز برای حفظ امنیت جهانی لشگر کشی و بمباران،  و کل ایران را به صحنه جنگ و خونریزی پرتاب کردن  در سراسر جهان در بدر بدنبال کسب مشروعیت میگردد؟ آیا اشتباه محاسبه سیاسیون غربی را که از جیب مماشات های غیر اصولیشان با این رژیم خونخوار مردم ایران پرداخت کردند باز هم مردم ایران باید از جیب خالی خود هزینه این جنگ و ویرانی را بپردازند؟

 

 حال این جنگ چه اتمی باشد و یا نباشد برای تغیر رژیم و رسیدن به امنیت جهانی باشد یا پرهیز از اتمی شدن ملایان صورت بپذیرد تغیری در صورت این مسئله حاصل نخواهد شد که در زیر سلطه این مماشات ها و اعمال ضد تاریخی نیروهای غیر انقلابی ورفرندام طلب و استراتژی جنگ طلبانه رژیم، مایلند ایران را ویران  نمایند . 

 رسیدن به نقطه کنونی حاصل جمع کلیه این پارامتر ها توضیح داده شده فوق بوده است و رژیم بعنوان عامل اصلی جهان و اپوزیسیون را در رسیدن به اهدافش سرگردان و به بیراهه کشیده است و در انتها مردم و کشور را به دامان جنگ و خوتریزی سوق داده است.

وجود یک آلترناتیو انقلابی که کسی نتواند شعار رفرمیستی در حلقومش بتپاند و خط و مشی سیاسی استراتژیک برایش بنویسد از اولین الزامات رهائی از چرخه تضاد های موجود جامعه ایران است. 

 

آدرس سامانه اینترنتی

نوید اخگر

http://www.nawidakhgar.com/

 

تاریخ 6 جولای سال 2005 میلادی   سوئد  استکهلم