برای مردم، نه برای رسوایان شاعر!

 

نوید اخگر

Nawid_Akhgar@hotmail.com

 

از نزد خلق میآمد

با جامه ای دریده و خون آلود

تاول سرخ تطاول تاریخ

طلسم توطئه را چونان زخم اعصار

بر گونه اش مهر کرده بود.

 

انسان بود و از میان مردم میآمد

با هزار رنج ناگفته خونبار در سینه اش

قلب را آماج تهاجم مزدوران مفت خواری کرده بود

که ورق در ورق کتابهایشان

با پول و رنج مردم آغشته، چاپ گشته بود.

 

بیکارگان زالو صفت نا متعینی که

که پیکر پلاسیده روسپی گری را

در ته بساط مانده حسن نداشته اروتیک

پیش کش خریداران بازار حراج نموده بودند

 

 

شاعران بی کتاب

هرزه گان زالو صفت نوکر صفتی که

سینه بریده مادر خویش را

برای خشنودی جلاد

بر تنور داغ رذالت می چسبانیدند

تا نان برشته ارتجاع و مذهب را فراهم آورند.

 

شاعران رسوا

هرزه دریان و هرزه گویان محجبه

آویز به زیر جامه ارتجاع در خانه فرهنگهای جهان

طلسم توطئه را بر سینه فرهنگ کشورم مهر مینمود

و پیراهن خونین عزیز کنعان را سالیان

 به چشمان یعقوب میمالید

شاعران رسوا

شاعران هرزه گو

شاعران جبن و کثافت و توطئه

شاعران بریده از انقلاب

عصاره عفن استبرا و استنجا.

 

سایت بازان بی فرهنگ

گماشتگان ارتجاع مذهبی

نوکران

کلفتان

روسپیان

مجیزگویان

شاعران رسوا

باند بازان ارتجاع و سرکوب

آویختگان ایدئولوژیک به زیر جامه ارتجاع در خانه فرهنگهای جهان.

 

 

نوید اخگر  

12 اوریل سال 2004 میلادی