نوشته دولین باکلی ((Devlin Buckley

بر گرفته از سایت "دیده بان آمریکایی" ((The American Monitor

مترجمین: فرزانه اراکی و جواد شیبانی

 

نظر مترجمین: ما معتقد هستیم که سازمان مجاهدین خلق ایران از یک سازمان انقلابی و مردمی ، که در گذشته ای نه چندان دور در درون جنبش هزاران هزار عضو و هوادار شهید داده ، دگردیسی کرده و به یک سازمان انحرافی تبدیل گشته که به مماشات با امپریالیست ها می نشیند.  مقاله دولین باکلی شمایی است از دوران کنونی سازمان مجاهدین خلق ایرانلازم به اشاره است که برخی ادعا های وی در مورد نقش مجاهدين در حوادث خوزستان و بلوچستان به دور از فاکتهای واقعی به نظر می آید.  در عین حال در این مقاله اشاره ای به جنایات بیشمار نظام جمهوری اسلامی ایران ، از جمله قتل عام هزاران زندانی سیاسی عضو و هوادار این سازمان در سال های 60 تا 67 نمی شود.   

 

"عملیات تروریستی ای که در ایران صورت میگیرد"

 

سه شنبه سی ام ماه مه 2006

 

طبق گفته تعداد زیادی از افسران سابق و کنونی ارتش و اطلاعات ، اعضای دولت و روسای سازمان ملل ، علیرغم بدگویی تزلزل ناپذیر هیئت دولت بوش در مورد تروریسم ، طبق دستور دیک چینی و دونالد رامزفيلد – وزارت دفاع برای هماهنگی حملات و جمع آوری اطلاعات در داخل ایران از یک سازمان تروریستی استفاده میکند.

 

طبق گزارش "Raw Story" ، "UPI" و دیگران ، مقامات دولتی میگویند که آن گروه ستیزه گر توسط پنتاگون و در ناحیه نفت خیز خوزستان – که در سال گذشته شاهد چندین حمله و انفجار بمب گذاری های تروریستی بود – و در ناحیه ترافیک قاچاق تریاک سیستان و بلوچستان ، جایی که در ماه مارچ امسال تعدادی از عوامل مظنون به وابسته بودن به آمریکا به چندین فرد دولت ایران حمله کرده و آن ها را کشتند ، اداره میشود

 

گروهی که عملیات گزارش شده را انجام داده در عراق مستقر می باشد و یک سازمان شورشی ایرانی است که هدفش سرنگونی و تغییر رژیم آخوندی ایران میباشد. این گروه که به نام مجاهدین خلق ایران مشهور است توسط دولت آمریکا ، یک سازمان تروریستی تشخیص داده شده است.

 

به عنوان یک مکتب فکری افراطی ، مجاهدین خلق ایران تاریخچه طولانی خشونت آمیزی دارد.  در سال های دهه 1970 آن ها چندین آمریکایی را به قتل رساندند.  آن ها در اشغال سفارت آمریکا در تهران در سال 1979 شرکت داشتند.  آن ها با بمب گذاری در اداره نخست وزیری و دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی 70 نفر از سران عالیرتبه ایران را در سال 1981 کشتند.  در سال های دهه 1990 ، آن ها در سرکوب وحشیانه قیام های شیعه ها و کرد ها به دولت عراق کمک کردند.  آن ها انفجار تقریبا همزمان دفاتر منافع ایرانی در 13 کشور مختلف در سال 1992 را به اجرا در آوردند.  و در دهه گذشته هم چندین حمله و قتل در داخل ایران انجام داده اند.

 

در مراحل اولیه تهاجم آمریکا به عراق در سال 2003 ، نیروهای ارتش آمریکا دو قرارگاه مجاهدین خلق ایران را تخریب کرده و انبار قابل توجهی از مهمات نظامی گروه که به عبارتی شامل 300 تانک ، 250 خودروهای مجهز به سلاح سنگین ، 250 توپ نظامی و 10،000  اسلحه کوچک بودند را مصادره کردند.           

 

در سال 2003 مجاهدین خلق ایران رسما توسط شورای حکومتی عراق به بیرون رانده شد ، ولی حدود 3800 نفر از اعضا گروه تحت نظارت نیروهای آمریکایی در کشور باقی ماندند. (1)

 

در سال 2004 ، آن ها اولین سازمان تروریستی ای بودند که توسط دولت آمریکا به وضعیت "محافظت شده" نایل آمدند.

 

اسرای مجاهدین خلق ایران قرار بود که در یک پایگاه که در شمال شرقی بغداد توسط ارتش آمریکا اداره میشود به سر برند ، ولی بر طبق چندین منبع ، هیئت دولت بوش و وزارت دفاع از این گروه علیه تهران استفاده کرده است. (2)  

 

طبق گزارش "Raw Story" ، "اگر چه جزییات استفاده از مجاهدین خلق ایران ناروشن باقی مانده است ، یک نماینده سازمان ملل که به هیئت امنیتی نزدیک است توضیح داد که  سربازان مجاهدین خلق ایران که چندی پیش تغییر نام یافته اند ، بجای تیم های از پیش فرستاده شده نظامی اداره می شوند و با انجام عملیات خشونت بار امیدوارند که در میان جمعیت سنی مذهب ایرانی شورش بپا کنند."

عملیات مظنوناه حمایت شده از طرف آمریکای مجاهدین خلق ایران شامل یک سری بمب گذاری های تروریستی که حداقل 12 نفر کشته و 90 زخمی در ایران داشت ، درست قبل از انتخابات کشوری در سال 2005 بود.                                     The image “http://www.ctv.ca/archives/CTVNews/img2/20050612/169_ap_iran_blast_050612.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.

 

  اتومبیلی که در بالا نشان داده شده است در حمله های دوران قبل از انتخابات از بین رفت.

 

     

 

 

طبق گفته های مقامات عالیرتبه آمریکایی که با "Raw Story" صحبت کردند ، جنگجویان حمایت شده از طرف آمریکای مجاهدین خلق ایران همچنین در ماه مارج به 22 نفر از صاحب منصبان ایرانی در ناحیه جنوب شرقی سیستان و بلوچستان حمله کرده و آن ها را کشتند.

 

طبق گفته های چند مقام عالیرتبه آمریکایی که با "UPI" صحبت کردند ، از تاریخ اوایل ژانویه 2005 مجاهدین خلق ایران از طرف آمریکا از کمپ "حبیب" اقدام به یورش هایی کرده است.  همچنین رئیس جمهور پاکستان پرویز مشرف به آن ها اجازه داده بود که از طرف ناحیه بلوچی پاکستان وارد عملیات شوند.

 

یک مقام عالیرتبه آمریکایی به "Raw Story" گفت که معاون وزیر دفاع برای اطلاعات استفان کمبون و بقیه ، اعضای مجاهدین خلق ایران را وادار کردند که به دموکراسی قسم بخورند و از مجاهدین خلق ایران استعفا کرده تا افراد ما آن ها را به درون تیم های خود برده و تمرین دهند.  او گفت "افراد ما واقعا دیوانه هستند!"

 

 علاوه بر اجرای عملیات حمله ، همچنین گزارش داده شده است که تیم های حمایت شده از طرف آمریکای مجاهدین خلق ایران به درون ایران فرستاده می شوند تا در مورد هدف نظامی و برنامه اسلحه های اتمی کشور اطلاعات کسب کنند. (3)

 

طبق مقامات عالیرتبه کنونی و سابق اطلاعات که توسط "UPI" مصاحبه شدند ، تیم های مجاهدین خلق ایران از جنوب وارد ایران می شوند ، در حالیکه کرد هایی که توسط اسراییل تمرین داده شده اند از شمال عملیات مشابهی را انجام می دهند.

 

طبق گزارش "UPI" ، "آن منابع اظهار داشتند که هر دو گروه مخفی از طرف هیئت دولت بوش ماموریت دارند که با کار گذاشتن دستگاه های حسی "استشمام سنج" در نزدیکی اماکن مظنون به تولید اسلحه های اتمی ایران ، در مراقبت از پیشروی برنامه اتمی و ایجاد هدف گیری های نظامی به هیئت دولت بوش کمک کنند."

 

یک مامور دولت گفت که "نیاز ضروری و مبرم بدین گونه اطلاعات ، حداقل در ذهن تند رو های      

هیئت دولت وجود دارد."

 

در گذشته در هنگام "جمع آوری" اطلاعات ، مجاهدین خلق ایران نشان داده اند که برای پیشبرد برنامه های باطنی خود با توطئه چینی بکمک حمایت کننده گان آمریکایی شان ، از هیچ گونه فریب کاری روی گردان نیستند.

 

برای مثال ، طبق خبر نیویورک تایمز "مجاهدین خلق ایران در سال 2002 با افشای وجود دو محل مخفی اتمی در ایران ، در دل دولت ایران و "اجتماع کنترل اسلحه" ولوله انداخت."  در حالیکه طبق گفته یک مامور سیا که توسط "خدمات جراید ایران IPS" مصاحبه شده بود ، در واقع اطلاعات مجاهدین خلق ایران از طرف منابعی در پنتاگون که خواهان مشروعیت آن ها بودند ، به آن ها داده شده بود.        

 

در ماه اکتبر 2004 ، یک بار دیگر مجاهدین خلق ایران با افشای کارخانه "مخفی" اورونیوم سازی در ایران ، به دروغ برای خود اعتبار گرفت.  این کارخانه نه تنها مخفی نبود بلکه وجود آن دو سال پیش به IAEA اعلام شده بود.

 

افسران ارشد امنیت ملی کنونی و سابق به نیوزویک گفتند که "تمام کشفیات بزرگی که مجاهدین خلق ایران در ملا عام در مورد پیشرفت برنامه اتمی در ایران ارائه داده است ، قبل از عمومی کردن آن اطلاعات توسط مجاهدین خلق ایران ، از طرف منابع دیگری به صورت گزارش های محرمانه برای برنامه ریزان آمریکایی فرستاده شده بود."

 

طبق خبر IPS"" بر طبق گفته یکی از رهبران سابق مجاهدین خلق ایران "بغیر از اطلاعات... که آمریکایی ها به آن ها داده بودند ، چیزهای دیگری که مجاهدین به رسانه های عمومی دادند همگی اطلاعات مخفی رو شده بودند."

 

یکی دیگر از رهبران سابق مجاهدین خلق ایران گفته است که "اطلاعاتی که مجاهدین در اختیار رسانه های عمومی غربی قرار میدهند همگی دروغ های ناب هستند و برای این بوجود آمده اند که رژیم ایران را بی اعتبار کرده و به آمریکا و اسراییل کمک کنند تا فشار بیشتری بر ایران بگذارند."

 

"زیرساختار مخفی"

 

یک "عامل سابقه دار CIA" که بوسیله UPI مصاحبه شده بود اطلاعات بیشتری در مورد عملیاتی که از طرف آمریکا در خاک ایران انجام میگیرد ، فاش کرد:

 

این منبع اظهار داشت که "ایالات متحده همچنین در حال کوشش است که یک زیرساختار مخفی در ایران بوجود آورد تا از عملیات آمریکا پشتیبانی مالی کنند.  این شامل سرمایه های اسرائیلی و آمریکایی می شود که بوسیله پاسپورت های کشور سومی ، یک شبکه از کمپانی های مقدم بوجود آورده ، صاحبان آن بوده و کارمند دارند."

 

طبق خبر UPI یک مامور هیئت دولت گفت که "این زیرساختار مخفی برای حمایت مادی است." اوگفت که "این شبکه قادر خواهد بود که پول ، اسلحه و افراد را در داخل ایران جا به جا کند."

 

یک مامور سابق CIA که بوسیله Guardian مصاحبه شده بود اظهار داشت که "آن ها پیر و پاتال های دوران ریگان و ایران-کنترا را در یک نهادی خارج از دولت جمع کرده و از آن ها خواسته اند که راجع به خط مشی سیاسی در مورد ایران بنویسند. "این مامور سابق CIA که گفته شده درخواست قبول مدیریت "عملیات درون مرزی مجاهدین خلق ایران " را رد کرده بود ، این نقشه ها را "پندار بیهوده" نامید."

 

"جنایات" صدام

 

استفاده پنتاگون و هیئت دولت بوش از مجاهدین خلق ایران بطور طعنه آمیزی شبیه تاکتیک هایی است که در گذشته توسط رژیم صدام حسین انجام می گرفته است.  تاکتیک هایی که در واقع هیئت دولت هنگام فراهم کردن حمایت برای جنگ علیه عراق ، محکوم کرده بود.

 

در واقع ، کاخ سفید به حمایت صدام حسین از مجاهدین خلق ایران به عنوان مدرکی در نقض تصویبات شورای امنیت سازمان ملل ، اشاره کرده بود. در مقاله ای که برای سخنرانی رئیس جمهور بوش در نشست عمومی سازمان ملل در سپتامبر سال 2002 نوشته شده بود ، عراق به "حمایت از تروریسم" و "اجازه به سازمان های تروریستی که در عراق فعالیت دارند" با مثال زیر ،  متهم شد:

 

"عراق به گروه های تروریستی از قبیل سازمان مجاهدین خلق MKO که خشونت تروریستی بر علیه ایران بکار برده و در سالهای 1970 مسئول قتل چندین پرسونل نظامی آمریکا و افراد غیر نظامی آمریکایی ، سرپناه داده است."

 

قانونی بودن

 

استفاده گزارش شده هیئت دولت بوش از مجاهدین خلق ایران برای عملیات مخصوص ، علاوه بر دو روئی ممکن است که غیر قانونی هم باشد.

 

همانطور که آسوشیتد پرس در فوریه 2005 گزارش داد "به محض این که وزارت کشور در سال 1977 یک لیست از سازمان های تروریستی درست کرد ، با گذاشتن مجاهدین خلق ایران در باشگاهی که شامل القاعده نیز می باشد ، فراهم کردن کمک مادی (به این گروه) توسط هر فردی در ایالات متحده قدغن شده است.

 

علاوه بر این ، در ماه اگوست 2003 ، وزارت خزانه داری ایالات متحده رسما مجاهدین خلق ایران و گروه های وابسته به آن را نهاد های "تعین شده ویژه تروریست جهانی" خواند و عملا تمام املاک و سرمایه های آن ها ضبط کرده و مراوده افراد آمریکایی با این سازمان ها را  ممنوع اعلام کرد."

 

برنامه گزارش داده شده وزیر دفاع رامزفيلد در مورد "برگرداندن" جنگندگان مجاهدین خلق ایران و وادر کردن آن ها به قسم خوردن به دموکراسی ، ظاهرا برای این به اجرا در آمده بود که به پنتاگون یک دستاویز قانونی برای استفاده از این گروه علیه تهران بدهد.

 

حتی اگر این توجیه در دادگاه قابل قبول باشد ، طبق خبر Raw Story ، ماموران اطلاعات و نظامی می گویند که آن عملیات کمیته های بررسی کنگره را دور زده است.

 

یک مقاله که توسط روزنامه نگار برنده جایزه پولیتزر – سیمور هرش در ژانویه سال گذشته نوشته شده است توضیح میدهد که چگونه پنتاگون سعی بر اجتناب از این محدودیت های معمول و قانونی است:

 

"رئیس جمهور یک سری تحقیقات و چندین فرمان اجرائی را امضا کرده است که در آن گروه های کماندو ی مخفی و دیگر نیروهای مخصوص اجازه دارند که عملیات مخفیانه علیه اهداف تروریستی مظنون در حد ده کشور در خاورمیانه و جنوب آسیا انجام دهند... تصمیم رئیس جمهور ، رامزفيلد را قادر ساخت که این عملیات را در خفا و آزاد از محدودیت های قانونی ای که بر CIA گذاشته شده است ، به پیش برد.  بر طبق قوانین کنونی ، تمام فعالیت های مخفیانه "ورا اقیانوسی" CIA باید توسط تحقیقات ریاست جمهوری تصویب شده باشد و به سنا و کمیته های اطلاعاتی مجلس نمایندگان خبر داده شده باشد." (4)

 

طبق خبر Raw Story ، ماموران اطلاعات و نظامی می گویند "هیچ گونه تحقیقات ریاست جمهوری در مورد عملیات مجاهدین خلق ایران وجود ندارد.  بدون تحقیقات ریاست جمهوری ، این عملیات ، هیئت های بررسی سنا و کمیته های اطلاعاتی مجلس نمایندگان را دور می زند."

 

طبق مقاله هرش ، یک مامور بالا رتبه سابق اطلاعات گفت که "پنتاگون خود را ملزم نمی بیند که هیچ چیزی از این موضوع را به کنگره بگوید.  "آن ها حتی به CINCS هم چیزی نخواهند گفت." ، اشاره او به فرمانده اصلی ارتش آمریکا (بوش) بود.       

 

یک مامور دیگر اطلاعات به Raw Story گفت "آن ها هر چه دل شان می خواهد انجام می دهند ، هیچ بررسی ای وجود ندارد."

 

طبق خبر  Raw Story، "مشاوران مربوط به کمیته های کنگره ، این نوع اقامه ها را که هیچ گونه تحقیقات ریاست جمهوری انجام نگرفته است ، نه تایید میکنند و نه رد میکنند.  بهر حال ، یک مشاور دموکرات کنگره که خواهان ناشناس بودن در این مقاله را داشت گفت که هر نوع استفاده از مجاهدین خلق ایران غیر قانونی است."

 

سرگرد بازنشسته نیروی هوایی سام گاردینر به روزنامه تایمز آسیایی گفت که "رئیس جمهور به کنگره خبر نداده است که سربازان آمریکایی در داخل ایران مشغول عملیات هستند... در نتیجه این که ما در چه چهارچوب قانون اساسی این عملیات نظامی را انجام می دهیم ، سوال بسیار جدی است."

 

اولویت های پنتاگون

 

در سال 2003 ، آمریکا طبق گزارشات داده شده معامله معاوضه اسرای مجاهدین خلق ایران با چندین تن از رهبران بالای القاعده با ایران را رد کرد.   طبق خبر NBC در میان کسانی که در ایران توقیف شده بودند ، ابو موسی الذرقاوی که حالا قرار است رهبری القاعده در عراق را بر عهده داشته باشد ، بود.

 

در معاوضه با اسرای مجاهدین خلق ایران ، گفته شده بود که ایران حاضر بود ذرقاوی همراه با سخنگوی القاعده سلیمان ابو گایت و سومین پسر بزرگ اساما بن لادن ، ساعد بن لادن را تحویل دهد ، ولی طبق خبرنگار روزنامه واشنگتن پست دیوید ایگناتیوس ، "نهایتا هیئت دولت بوش این معاوضه را در تعظیم به نیوکان های پنتاگون که امید داشتند که از مجاهدین خلق علیه تهران استفاده کنند ، رد کرد." (5)

 

در یک مقاله که توسط سایت اینترنتی ضد جنگ در اوگوست 2004 چاپ شده ، هوان کل رئیس اداره مطالعات خاور میانه (MESA) نوشت که "لاری فرانکلین ، هرالد رود و مایکل لدین با منوچهر قربانی فر و سازمان اطلاعات ایتالیا ، تبانی کردند که این مبادله متوقف شود." (6)

 

هوان کل اظهار داشت ، "چون عمال بالای القاعده مثل سایف العدیل و احتمالا حتی ساعد بن لادن ممکن بود که از عملیات آینده و محل سکنای بن لادن اطلاع داشته باشند ، با متوقف شدن این مبادله توسط فرانکلین و رود ، ایالات متحده در معرض خطر فاحشی قرار گرفت."

 

لابی کردن (برای گذراندن لایحه ای با نماینگان مجلسین بحث و تبلیغ کردن)     

 

علاوه بر بدست آوردن حمایت هیئت دولت بوش و وزارت دفاع ، مجاهدین خلق ایران با کمپین لابی نسبتا موفقی که در واشنگتن دی سی بعمل آورده تایید و پشتیبانی بسیاری از گروه های پرنفوذ در امور خارجی و چندین تن از اعضای کنگره را هم انباشته است.

 

کمیته امور ایران (IPC) که گفته میشود از کمیته بسیار با نفوذ امور عمومی آمریکا-اسرائیل (AIPAC) بوجود آمده ، به عنوان گروه اصلی حمایت کننده مجاهدین خلق ایران در واشنگتن است. (7)

 

اخیرا یکی از رهبران سابق مجاهدین خلق ایران به تایمز آسیایی گفت که قدرت لابی مجاهدین خلق ایران در واقع "خیلی ضعیف و کاملا بی تاثیر میبود اگر که حمایت لابی طرفدار اسرائیل را نداشت."  او گفت "اگر شما به 1000 واحد لابی احتیاج داشتید که بر روی امور مربوط به ایران در کنگره ایالات متحده تاثیر بگذارید ، 999 واحد توسط لابی طرفدار اسرائیل و هیئت دولت آمریکایی فراهم میشود و بقیه توسط اپوزوسیون ضعیف و متلاشی شده در تبعید."

 

رهبر سابق مجاهدین خلق ایران فاش کرد که "ما می دانستیم که کدام از اعضای کنگره تحت نفوذ (AIPAC) بودند ، در نتیجه وقتی به امضا احتیاج داشتیم ، اول پیش آن اعضای کنگره می رفتیم."

 

طبق خبر "مجله فرانت پیج" ، "هواداران مجاهدین خلق ایران در کریدور های کنگره بالا و پائین میروند و از دستیارهای بیست و چند ساله بی خبر از همه جا می پرسند که آیا اعضای کنگره نامه "همکار عزیز" که در مورد آزادی و دموکراسی در ایران نوشته شده است را امضا می کنند." (8)

 

 هم زمان با آن در سال 2002 ، 150 نفر از اعضای کنگره یک نامه ای را امضا کردند که در آن برای اخراج نام گروه از لیست سازمان های تروریستی وزارت کشور پشتیبانی شده بود.        

 

طبق گزارش نیویورک سان ، نماینده مجلس تام تانکریدو (جمهوری خواه از ایالت کلرادو) ، مجاهدین خلق ایران را با "پدران بنیان گذار آمریکا" مقایسه کرده است." و در حالیکه ، نماینده مجلس ایلینا راس-لهتینن (جمهوری خواه از ایالت فلوریدا) به روزنامه کنگره (هیل) گفت که مجاهدین خلق ایران "عاشق ایالات متحده هستند."  وی گفت "آن ها در جنگ علیه تروریسم به ما کمک می کنند ، آن ها طرف دار آمریکا هستند."

 

طبق روزنامه هیل ، سخنگوی وزارت کشور گرگ سولیوان گفت "انصافا من فکر نمی کنم آن نمایندگان مجلس هیچ گونه نظری در باره اینکه مجاهدین خلق ایران چه کسانی هستند داشته باشند."   او گفت نماینگان واشنگتنی مجاهدین خلق ایران شخصیت گروه را زیر شعار های ضد ایرانی پنهان می کند."

 

نماینده مجلس گری ایکرمن (دموکرات از ایالت نیویورک) در دسامبر 2001 به مجله ویلج وویس گفت "به من مربوط نیست اگر آن ها (مجاهدین خلق ایران) غیر دموتراتیک هستند."  او گفت "بسیار خوب ، مجاهدین خلق ایران یک سازمان تروریستی مستقر در عراق هستند ، عراق یک کشور تروریستی است ، آن ها در حال جنگیدن با ایران هستند ، که خود یک کشور تروریستی دیگر است.  من می گویم با کمک به آن ها اجازه دهیم تا آن جا که دل شان می خواهد با یکدیگر به جنگند.  وقتی که همه آن ها از بین رفتند ، من می توانم دوبار جشن بگیرم."

 

توضیحات اضافه:

 

(1) این اولین باری نیست که حمایت پنتاگون از مجاهدین خلق ایران باعث تخریب کوشش های اعمال سلطه از طرف دولت عراق میشود.  برای مثال در تابستان 2005 ، به عنوان بخشی از همکاری های نوین ضد تروریستی بین عراق و ایران ، دولت عراق قول داد که از حمله مجاهدین خلق ایران به منافع ایران جلو گیری بعمل آورد.  بهر جهت ، گزارش داده شده که حملات آن چنانی قبلا و حالا کماکان از طرف ایالات متحده صورت می گیرد.

 

(2) در حالی که اکثر گزارشات ، عملیات مجاهدین خلق ایران را تحت مسئولیت وزارت دفاع قرار داده اند ، بازرس سابق اسلحه از طرف سازمان ملل اسکات ریترز ، در ماه ژوئن 2005 گزارش داد که واحد های مجاهدین خلق ایران برای مقام مدیریت عملیات در CIA کار می کنند.

 

(3) فیلیپ جیرالدی ، یک مامور سابق ضد تروریسم CIA گزارشاتی که حاکی از استفاده از مجاهدین خلق ایران برای جمع آوری اطلاعات بوده را تصدیق کرده است.

 

(4) در آوریل ، سیمور هرش گزارش داد که "نیروهای جنگنده ارتش آمریکا دستور گرفته اند که مخفیانه داخل ایران شده و برای هدف های نظامی اطلاعات جمع کرده و با گروه های اقلیت های ملی ضد دولتی رابطه برقرارکنند...اگر دستور حمله داده شود ، نیروهای جنگنده ارتش آمریکا که در حال حاضر در ایران عمل می کنند در موقعیتی خواهند بود تا هدف های نظامی را با اشعه لیزر علامت گذاری کنند و با ضمانت دقت در بمباران های هوایی ، جراحت افراد غیر نظامی به حداقل برسد.  به من از طرف یکی از مشاوران دولت که با افراد غیر نظامی پنتاگون رابطه نزدیک دارد گفته شد که تا اوائل زمستان ، این دسته ها نفوذی با گروه های اقلیت های ملی مثل آذری ها در شمال و بلوچ ها در جنوب شرقی و کرد ها در شمال غربی کار کرده اند.  این دسته های نظامی در حال مطالعه نوع زمین و دادن پول تو جیبی به قبایل وعشایر و استخدام دیده بان از قبایل محلی و چوپانان هستند."   یک مامور قدیمی سابق اطلاعات به هرش گفت "این روز ها لغت جدید محافظت از نیروست."  چنانچه هرش تاکید می کند ، این مامور سابق به این واقعیت اشاره می کرد که این فعالیت های مخفیانه به صورت "عملیات نظامی و نه اطلاعاتی" رده بندی می شوند ، در نتیجه شامل بررسی کمیته های کنگره نمی گردند."

 

(5) تعریف دیوید ایگناتیوس از سنبل کردن معامله مجاهدین خلق ایران / القاعده بوسیله فلینت لاورت - یک مامور سابق اطلاعات که اخیرا این مسئله را با مجله تایم و آمریکن پراسپکت در میان گذاشته بود ، تایید شده است.

 

(6) قربانی فر ، یکی از بازیکنان اصلی جریان ایران-کنترا به همراه مایکل لدین ، اعتراف کرده است که با رود و فرانکلین در مورد تغییر رژیم در ایران بحث های مخفیانه ای داشته است.  علاوه بر آن در یک مقاله آمریکن پراسپکت که در ماه ژوئن 2006 بیرون خواهد آمد ، یکی از نمایندگان مجاهدین خلق ایران در آن ملاقات ها حضور داشته است.

 

(7) IPC شامل ماموران سابق ارتش و اطلاعات است که بیشتر آن ها در ادرات خصوصی کار می کنند.  چهار نفر از آن ها به عنوان تحلیل گر نظامی برای فوکس نیوز مشغول بکارند.   به علاوه ، نماینده آمریکایی مجاهدین خلق ایران هم به عنوان تحلیل گر امور خارجی فوکس نیوز کار می کند.  جالب این جاست که در دسامبر 2004 ، ساسان فیاض منش استاد اقتصاد در دانشگاه ایالتی فرزنو یک مقاله در کانترپانچ نوشت و در  باره فعالیت های مجاهدین خلق ایران نظر داد: "هر از چند هفته ، این چلبی وار ها ، شخصیت های مردان سیاهپوش و هم چنین تحلیل گران خبری فوکس نیوز ، با یک سری عکس های بسیار محرمانه که توسط قمر مصنوعی گرفته شده ، محل های ناموجود از مکان های اسلحه اتمی در ایران را به نمایش میگذارند (چگونه یک سازمان که از طرف ایالات متحده تروریست تشخیص داده شده ، عکس های بسیار محرمانه که توسط قمر مصنوعی گرفته شده بدستش می رسد ، در مخیله فرد نمی گنجد)."

 

(8) مجله فرانت پیج گزارش داد که هواداران مجاهدین خلق ایران در پوشش های مختلفی بیش از 204000 دلار اعانه های انتخاباتی داده اند تا تشخیص تروریستی از روی سازمان آن ها برداشته شود.  باید یادآور شد که نویسنده مقاله کنت آر تیمرمن بنیان گذار "بنیاد دموکراسی برای ایران" (FDI) است که در هدف "انقلاب" در ایران با تمام تند رو های واشنگتن شریک می باشد.  اما تیمرمن مخالف حمایت از مجاهدین خلق ایران است. او در مجله محافظه کار نوشت "وقتی که انقلاب میکنید ، خیلی مهم است که شما متحدین خود را خوب انتخاب کنید."