Pouyan49@yahoo.se                                                                                                                                                                                                                                                                                                                      

اندرزهای مُشعشعانه جناب دکتر فریبُرز رئیس دانا

  پويان انصاری      

                                   

ما در جهانی زندگی میکنیم که از اثرات جنگ حتی حیوانات هم در امان نمی مانند، پس خر ها هم میدانند که جنگ آفتی است خانه مان سوز و به نفع هیچ بنی بشری نیست.

حال،  جنگ ،  توسط دو جنایتکار متخاصم مدافع سرمایه انجام گیرد یا یک حکومت مسلح و

ضد بشری که مردم خودش را برای کوچک ترین حق و حقوق طبیعی خود، به توپ و تانک به بندد و یا اعدام و یا تیرباران کند، نتیجه یکی است. جنگ باعث کُشت و کُشتار و نابودی بشریت است.

 

اینروزها بحث و جدل حمله احتمالی نظامی آمریکا، به رژیم جمهوری اسلامی بر سر زبان هاست. از اینرو، ما ایرانیان هر روزه شاهد بحث های گوناگون از طرف طیف های گوناگون سیاسی هستیم. منهم بدون وابستگی سازمانی و حزبی یا گروهی، تمام این سالها، مانند هر  انسان ِ با وجدانی، به مسائل جهان فکر کرده ام و به خصوص از جنایاتی که در ایران اتفاق می افتد رنج میبرم و در مقابل اعمال قرون وسطایی این جنایت کاران حاکم بر ایران، عکس العملل نشان میدهم   

 

بحث و جدل حمله احتمالی آمریکا، مانند هر حادثه مهم جهانی دیگر، باعث شناخت و عُریان شدن نظرات احزاب و شخصیت سیاسی، هنری و فرهنگی میشود. گسترس و اشاعه این بحثها، جایگاه واقعی ما را نشان میدهد، و  نشان میدهد که ما  در کجا ایستاده ایم .

 

امروز این بحث و جدل ها، نقاب را از چهره خیلی از آن کسانی که خود را یک سر و گردن از دیگران بالاتر می دیدند! برداشت. خیلی ها عِرق ِ  ملی شان به جوش آمد و یاد مام وطن افتادند و در حال تشکیل جبهه صلح و یا ضد جنگ هستند. عده ایی هم به دلیل طولانی شدن عُمر تبعید و نا توانی و یأس و نا امیدی در مقابل رژیم جنایتکار اسلامی، دست ِ دعا به طرف دموکراسی موشکی آمریکا دراز کرده اند.

 

در این میان نیرویی وجود دارد که قطب سوم، جبهه سوم و یا نیروی سوم نامیده میشود! از آنجائیکه من خود را به جریان سوم نزدیک می دانم، مسلمأ برایم دانستن این نظرات مهم است. به همین دلیل مصاحبه رادیو همبستگی با آقای فریبز رئیس دانا، کارشناس اقتصادی در ایران (قرار بود مصاحبه باشد که ایشان سخنرانی کردند) نظرم را جلب کرد. در واقع، عنوان آن، بدین مضمون بود:

"واکنش به خطر بروز جنگ و تلاش های مستقل ضد جنگ در ایران، گفتاری با فریبرز رئیس دانا ".

 

وقتی به سخنان ایشان گوش دادم متاسف شدم که هنوز بعد از 28 سال، شاهد چنین  برخورد هایی از جانب شخصیت های سیاسی هستیم که در هر حال از نظز تئوریک و یا سواد کلاسیک در علم و ادب دانش دستی دارند.  

 

در این " مصاحبه "  27 دقیقه و 38 ثانیه ای، ایشان به جای پاسخ به سئوال اصلی که همانا واکنش نیروی سوم در قبال جنگ بود، با صدایی بلند، از همان ابتدا، سری به صحرای کربلا زدند و شروع کردن به کوبیدن سلطنت طلب ها، شاه، بوش و جریانهای راست. و یا به عده ای دیگر فرمودند بهتر است برید آبجوتونو بخورید و ..........

 

و در باره خودشان گفتند:  "من و یا رفقایم، در این مدت 40 سال، مبارزه کردیم، زندانی شدیم و شکنجه شدیم" و یا با آوردن نام یک سری افراد، که همردیف کردن آنها در کنار همدیگر توهین به مبارزین واقعی سوسیالیسم است خط و مرزها را مخدوش کردند!

 

آخر آقای تحلیلگر، سعید سلطانپور و کرامت دانشیان و . ...... کجا و عمویی و یا افسران حزب توده...کجا!؟شما فریادتان را بلند میکنید که:"کجا بودید، رادیو و تلویزیون ها ماهواره ایی که سنگ حقوق بشر به سینه میزنید و در مقابل کشتار دهه 60 سکوت کردید!؟ و صدایتان در نیامد"  آقای کارشناس مسائل اقتصادی،  شما چرا یقه اینها را میگیرید!؟ بروید یقه خائنین توده ایی و اکثریتی را بگیریدکه در مقابل کُشتار وحشیانه رژیم جنایتکار اسلامی در سال60 نه تنها سکوت نکردند، بلکه در آن زمان،حزب توده و سازمان فدائیان اکثریت ، بدنبال

سفیه عالیقدرشان،خمینی، این قتلها را تحسین کردند......، در حقیقت ویژه گی و تفاوت نیروی های انقلابی با این خائنین در همین سال 60 است.

 

ما با افراد که دعوای شخصی نداریم، و یا ارزش انسانها به طولانی بودن مدت زندان آنها نیست، حال میخواهد آن شخص تمام عمرش را در زندان باشد (برای رفع هر گونه سوء تفاهم در این مورد به سایت حقوق بشری حرکت رجوع کنید. www.harkat.net  )

 

فرق ما با شما در این است که شما خیانت های حزب توده و یا سازمان اکثریت را اشتباه و یا خطاهای تئوریک می دانید! ولی نیروهای انقلابی و مبارز، این دو نیرو را خائنینی میدانند که در کنار آن "رهبر ضد امپریالیسم شان" ، بزرگترین ضربه را به جنبش کمونیستی ایران وارد کردند و می کنند . بیخود نیست که حزب سراپا خائن توده به بخشی از حنبش دانشجویی در ایران خطاب میکندکه یکوقت خدا نکرده نروید:

 

کتاب مسعود احمد زاده ( مبارزه مسلحانه هم استراتژی هم تاکتیک) را بخوانید! که

( توضیح آن در حوصله این نوشته کوتاه نیست ) اولأ، آقای رئیس دانا، به من و دیگران چه که آن نیروهای راست چکار می کنند!؟ ماهم کار خودمان را میکنیم، ثانیأ مثلأ شما در این مدت چه کاری علیه راستها انجام دادید که ما نکردیم!؟ شما فکر کردید که ما یک مشت خارج نشین خوش نشین و بیسواد هستیم و منتظریم که شما بیایید آنها را برای ما رسوا کنید، نه آقای تحلیگر سیاسی، ما بر خلاف گفته شما:

 

"دیر به میدان مبارزه نیامدیم"، نیروهای انقلابی سال های طولانی است که در خارج از کشور بقول معروف به تعداد موی سر و سبیل شما علیه امپریالیسم و حکومت های مدافع سرمایه، تظاهرات خیابانی، اعتصاب غذا ، اکسیون و ..... انجام دادند .

 

آخر این حرف شد که فریادمیزنی،  شاهزاده هاو خوش نشین ها 260 میلیون یا نمیدانم 600 میلیون غارت کردند و ............. ولی ناصر زرافشان یک ماشین  درست و حسابی ندارد و یا خانه ندارد! این از یک اقتصاد دان بعید است که در حالیکه بیش از 75 در صدد مردم ایران زیر خط فقر زندگی میکنند داشتن و یا نداشتن ماشین و یا خانه اقای زرافشان را به رُخ ما بکشند.

 

 کمونیستها خواهان آن هستند که همه دارای خانه زندگی و ماشین باشند این حرف ها واقعأ باید پیام یک اقتصاد دان برای خارج از کشور باشد!؟ مگر ما خانه و ماشین داریم و مگر شما از زندگی ما خبر دارید. شما ما را با معدود کسانیکه در خارج به استقبال شما و یا اقای زرافشان ها  و شیرین عبادی ها می آیند اشتباه نگیرید که شما را با ماشین های شیک و به ویلاهای بزرگشان میبرند.

 

(البته فراموش نشود که بنده با ویلا داشتن و ماشین داشتن و زندگی خوب هیج کسی مخالف نیستم) ولی به شما حق نمی دهم که به صرف داشتن دکترا هرچه دلتان میخواهد بگوئید و توقع داشته باشید چون در ایران هستید ما باید سکوت کنیم! امیدوارم که مبارزات شما و زرافشان و شیرین عبادی ها اینقدر صلح آمیز بشود که من نوعی هم،دارای ماشین و خانه شویم.آخر این چه مقایسه ای بود که کردید!؟لطف کنید بار دیگر به حرف های خودتان گوش بدهید.

 

و بعد هم برای اثبات حقانیت حرف های خود که ضد نقیض هم هستند میگویی که آن دسته از خبرنگاران و .....، میگویی لیبرال های پوسیده و تو خالی که به ایران آمدند و به گفته خودتان به خانه شما هم تشریف آوردند، که البته این حق شماست که از این آدمهای لیبرال و یا لابی های جورج بوشی (به گفته خودتان) که شما گلویتان را علیه آنها پاره کردید مهمان نوازی کنید و آنها از دیدن خانه شما تعجب کنند. نمیدانم خانه شما چطوریست که میگوئید: آنها فکر کردند شما آنها را به خانه "سرایدارتان" بُردید!؟ بگذریم که در فرهنگ من چیزی به نام "سرایدار" وجود ندارد.

واقعأ چقدر لطف کردید که بیشتر وقت "مصاحبه" را نامربوط و بیهوده تلف کردید و چند دقیقه را به موضوع اصلی و مهم ( واکنش نیروی سوم ) اختصاص  دادید.

 

آقای رئیس دانا، من واقعأ قصد ندارم که سخنرانی ضد و نقیض شما را در این " مصاحبه " بشکافم. وقتی چنین شخصیتی مثل شما از 27 دقیقه وقت مفیدی که دارید به مسائل پیش و پا افتاده میپردازد که آنهم با داد فغان همراه  است، چه جای تعجب دارد که 40 سال طول بکشد که شما بفهمید که، گفته خودتان:

" نهضت آزادی ماهیت بغایت ضد چپ و ضد کارگری دارد " (مبارک باشد)

 

البته متاسفانه فقط ایراد از شما نیست نقش مجری و نوع سئوالها و دخالت بجا در این نوع مصاحبه ها  میتواند تأثیر مثبت خود را که  همانا جایگاه  فکری شخص دعوت شده و مجری برنامه ها است را نشان دهد.

 

در حقیقت شرط صداقت برخورد جدی به مسائل است، ولی متاسفانه یکسری مسائل که (قصد شکافتن آنرا در این نوشته ندارم ولی فقط به همین نکته کوچک اکتفا میکنم که به خاطر نرنجیدن از یکدیگر و دوستی ها و .....  مجری برنامه ها  "مجبور" شوند از خیلی سئوالهای اساسی چشم پوشی کنند ).

 

همانطوریکه اگر آقای داریوش همایون را برای مصاحبه دعوت میکنیم باید مجری و یا مصاحبه کننده از سانسور زمان رژیم پهلوی و نقش آقای داریوش همایون در آن سئوال کند، باید از آقای ناصر زرافشان، پرسید چگونه عُنصر فاسدی چون فرخ نگهدار را به ما به عنوان رفیق همرزم دیرینه معرفی میکنند و یا از آقای رئیس دانا سئوال کرد .....، که صد البته همانطور که ذکر شد، این به ایدوئولوژی مجری برنامه، بستگی دارد.

 

نوشته کوتاه خود را با حرفهای پایانی صحبت های آقای رئیس دانا تحلیگر اقتصادی بدون تفسیر بر آن، خاتمه میدهم و آن را به خوانندگان تیزبین و به خصوصفعالین سیاسی مبارز و آگاه  واگذار میکنم!

 

" آمدیم آنچه را که در مورد ناصر و من گفتید، ناصر (زرافشان) واقعأ نظر ویژه شخصی خود را گفته بود و برنامه ریزی برای کمپین ندارد، اگر داشته باشد می آید با هم صحبت می کنیم ما که یکی دو تا نیستیم ....

 

آن کمپین نبوده ، یک نقطه نظر بوده و اگر به این نقطه نظر وفادارند به هش، به اصطلاح یک جوری واکنش نشان بدهند، من که وفادار بودم و من تو سایتم گذاشتم!

 

29 نوامبر 2007 – استکهلم

 

لینک سخنرانی آقای رئیس دانا در رادیو همبستکی

 

http://biphome.spray.se/radiohambastegi/2007/reisdana071124.ram