آینده از آن زنان است

بیا، بیا...طفلکم  /  بیا، بیا... مَردکم

ننه ام من، فولاد زره / این هم دشت دامنم

دیدی که همان میهن تو، مام ایرانم؟

بیا، بیا...بچه خنزرپنزری ام

هایده ترابی

 

در جمهوری اسلامی ایران، سرکوب زنان با شدت بیشتر ادامه دارد و روزی نیست که زنان مبارز مورد هجوم و سرکوب وحشیانه ماموران رژیم قرار نگیرند.

زنان ایران از نخستین روزهای رژیم جمهوری اسلامی در برابر حکومت ایستادند و نخستین تظاهرات بزرگ خود را در برابر حیرت و ناباوری مردان تدارک دیدند و به تحمیل پوشش رژیم که با روسری آغاز شده بود "نه" گفتند.

از آن روز تا به امروز نزدیک بیست و هشت سال است که زنان برای اینده بهتر همچنان مبارزه می کنند.

همزمان با تشدید فشار بر کارگران، دانشجویان، استادان و معلمان، جنبش زنان نیز از آن بی بهره نمانده و فشار بر زنان فزونی می یابد.

جلسات زنان در سالن ها و مجامع رسمی اجازه برگذاری نمی یابند و در صورت برگذاری جلسات در خانه ها، فعالان زن مرتب تهدید به زندان و شکنجه می شوند. ” گناه“ بزرگ زنان نشرآگاهی جنسیتی و بردن آن به میان مردم است و به همین دلیل ” براندازان نرم“ محسوب می شوند.

 جمهوری اسلامی همواره نیروهای سرکوبش را برای آزار زنان تحت عنوان مبارزه با بد حجابی راهی خیابانها و میادین می کند و این سیاست همیشه با مقاومت زنان مواجه شده است

امسال طی همین یکی دو ماهه گذشته، ضرب و شتم زنان در خیابانها و میدان هفت تیر و بازداشت وسیع زنان در سراسر کشور تحت عنوان مبارزه با بدحجابی، ابعاد گسترده ای به خود گرفته است.

اما همین تلاش حکومت برای سرکوب گسترده زنان در سراسر کشور، بیانگر آن قدرت و توانی است که جنبش زنان در مبارزه با نظام جمهوری اسلامی،  به آن دست یافته است.
در مملکتی که زنان به دلیل روابط جنسی سنگسار می شوند، و در همان حال فحشای رسمی ( صیغه اسلامی) ترویج و تشویق می شود، در سرزمینی که زن حق طلاق ندارد و بدون مجوز همسر اجازه سفر پیدا نمی کند، اگر زنان مبارزه نکنند، اگر کمپین یک میلیون امضا تدارک نبینند، پاسخ این همه تحقیر و تحمیل و تبعیض را چگونه بدهند؟

به عنوان مثال کمپین یک میلیون امضا برای لغو قوانین زن ستیز که با مشارکت جمعی بخش های وسیعی از شهروندان برای تغییرات مثبت حول برابری حقوقی زنان پا گرفته است، در افشای قوانین ضد انسانی نقش موثرداشته و مهمتر از آن کار در بین مردم و سازماندهی آنان را هدف قرار داده است.
کمپین ضد سنگسار و اعدام نیز توانسته است با افشای سنگسار، این قانون قرون وسطایی، افکار مترقی را بر ضد آن بسیج کند تا جایی که دست اندرکاران رژیم اعلام کردند ”در ایران سنگسار نداریم“ و زنان تا لغو قانونی آن مبارزه را ادامه می دهند.

همین هفته شورای تامين استان، مجوز اجرای حکم سنگسار يک زن و يک مرد را در ملاء عام صادر کرده بود.

که با اعتراض شدید سازماتهای صنفی زنان و کمپین قانون ضد سنگسار روبرو شد.

سازمان دیده بان حقوق بشر با صدور بیانیه ای اعلام داشت که قوه قضاییه ایران باید سریعا حکم سنگسار یک زن و یک مرد متهم به زنا را لغو کند. پس از آن «کميسيون حقيقت ياب احکام سنگسار در ايران» اعلام داشت که حکم سنگسار را در تاکستان استان قزوين  متوقف کرده است.

این گام مثبتی برای فعالان زن در ایران بود، ضمن اینكه هم اكنون تحقیقات كمپین "قانون بی سنگسار" نشان از انتظار اجرای حكم سنگسار برای حداقل هشت نفر از محكومان سنگسار را داشته و در حال حاضر نیز نگرانی شدید مجازات قریب الوقوع زنی به نام كبرا نجار وجود دارد . این در حالی است كه سومین توبه نامه نامبرده  نیز توسط كمیسیون عفو و بخشودگی قوه قضائیه رد شده و در آستانه خطر اجرای حكم قرار دارد.

از سویی، در همین یك سال گذشته زمزمه هایی نیز شنیده شده كه در برخی موارد مجازات اعدام، جایگزین مجازات سنگسار شده است.  این نیز خلاف ماده شش كنوانسیون بین المللی حقوق سیاسی و مدنی است كه مصرانه حكم اعدام را در كشورهایی كه این حكم لغو نشده، تنها برای "جدی ترین جنایات" مجاز می داند.

همچنین ماده 7 این میثاق ملزوم میکند که "هیچکس نباید مورد شکنجه یا اعمال رفتار خشن وغیر انسانی به عنوان مجازات قرار گیرد."

سازمان دیده بان حقوق بشر با اجرای حکم اعدام در تمامی شرایط، به خاطر طبیعت وحشیانه و غیر قابل بازگشت آن مخالف است.

قوانین بین المللی حقوق بشر تضمین می کند که اشخاص در حوزه خصوصی خود در  تصمیم به  روابط  شخصی بدور از فشار و تبعیض و  خشونت اختیار و  آزادی  دارند.

 

در هفته های جاری بحث بر سر موضوع ”ازدواج موقت“ یا به اصطلاح روحانیون و سران رژیم ”صیغه اسلامی“ آن‌هم برای ”پیشگیری از رواج فساد“ در جامعه اسلامی اوج بی‌سابقه‌ای به خود گرفت. این موضوع هم‌اکنون به یکی از داغ‌ترین بحث‌های مطبوعات کشور تبدیل گشته است. بسیاری از روحانیون بلندپایه رژیم یک‌بار دیگر در نماز جمعه به صراحت عقاید خود را در این زمینه بیان کردند و خواهان اجرای چنین رویکردی شدند و تاکید کردند که رواج ازدواج موقت به برطرف کردن مشکلات در جامعه کمک خواهد کرد. آن‌ها این امر را یکی از نیازهای مهم کشور قلمداد کردند. خلاصه سخنان و توصیه‌های روحانیون و مقامات رژیم را می‌توان چنین بیان کرد که اگر مسئله صیغه در ایران فراگیر شود، بسیاری از مشکلات جوانان و خانواده‌های آنان برطرف خواهد شد. طرح این‌گونه معضلات اجتماعی فریبکارانه یا بیمارگونه و یا ساده‌کردن معضلات اجتماعی است.

استقبال مردان متاهل از "صیغه اسلامی" بيشتر از جوانان مجرد و فاقد همسر است اين در حالی است که برای رعايت عدالت بين همسران هيچ تدابيری اتخاذ نشده و زنان مظلومی که در چنين تنگنای بی انصافی و بی حرکتی گرفتار می شوند راهی جز تحمل ظلم يا طلاق و گسست خانواده پيدا نمی کنند.

صرف‌نظر از ماهیت بغایت ارتجاعی و قرون‌وسطایی و نگاه زن‌ستیزانه مسئله صیغه و تبلیغ ازدواج موقت و سینه چاک دادن مسئولان نظام برای جوانان و خانواده‌ها مبنی بر جلوگیری از گسترش و رواج فساد در جامعه آن‌هم به وسیله ابزاری چون صیغه اسلامی، خود این اعتراف به وجود فساد و گسترش ناهنجاری‌های اجتماعی در میهن ما آن‌هم پس از گذشت بیست و هشت سال از استقرار حکومت اسلامی و تبدیل ایران به ”آزادترین و اسلامی‌ترین کشور جهان“ افشاگرانه و به‌اندازه کافی گویا است.

با قاطعیت می توان گفت که امروزه جنبش مستقل زنان با وجود همه سرکوب ها و تهدید ها، نقش فعالی در جنبش مردمی میهن ما داشته و مبارزه زنان در عرصه های گوناگون از قبیل فقر و خشونت و جداسازی جنسی در دانشگاهها و مجامع عمومی ورزشگاه ها و بر ضد محدودیت ورود دختران به دانشگاه ها(سهمیه بندی جنسیتی) و نیز برای صلح، با تمام دشواری ها ادامه دارد که حاصل آن از طرفی حضور فراوان نسل جدیدی از مبارزان و کوشندگان راه رهایی زنان است که به اشکال مختلف در مبارزه بر ضد ارتجاع نقش فعال و موثر دارند و از طرف دیگر افشای قوانین زن ستیز سبب شده است تا عناصری از حاکمیت رژیم حتی بخاطر رقابت های جناحی هم شده، به عقب نشینی های معینی وادار شوند،به علاوه جنبش حقوقی زنان توانسته است حمایت و پشتیبانی نیروها و اشخاص مترقی ایران و جهان را نسبت به مبارزات پیگیرانه خود جلب کند.
برغم تمام تلاش های مذبوحانه رژیم برای سرکوب نیروهای مترقی و از جمله زنان ، جنبش مردمی میهن ما راه خود را همچنان باز می کند و جنبش مستقل زنان عنصر مهم و جدا ناپذیر جنبش دموکراتیک و مردمی کشور ماست .

همین طور تنظیم منشور حقوق زنان که بر اساس اسناد بین المللی تدوین سندی از مطالبات زنان را با گفتگو و بحث اجتماعی و شرکت گروه های مختلف زنان پیگیری می کند بی شک در بسط گفتمان برابری خواهانه و حق طلبانه در جامعه و درگیر کردن افکار عمومی به مباحث فمینینی و فمنیستی تاثیر بسزا خواهد داشت.

 

دکتر پرویز داورپناه