بار دیگر... 

 

یک بار دیگربرگ ننگینی ازپرونده خون بار جمهوری اسلامی ورق خورد. اکبر محمدی که در جریان اعتراضات دانشجوئی 18 تیرماه 78 دستگیر شده بود بعد از یک اعتصاب غذای 9 روزه توسط جلادان جمهوری اسلامی کشته شد واین پایان داستان نیست.

در جریان این شورشها دهها تن دیگر از جمله منوچهرمحمدی,احمد باطبی و دانشجویان دیگر دستگیر شدند که به طور واقعی خبر مستندی دال بر سلامتی بعضی از دستگیرشدگان در دست نیست.

اکبر محمدی اولین ویا آخرین قربانی این اعتراضات نبوده ونیست,احمد باطبی که در مرخصی به سر میبرد چند روز قبل ازکشته شدن اکبر دستگیر شد و هنوز خبردقیقی از او در دست نیست,بیاد بیاوریم زهرا کاظمی را و یا ناله زنانی که در زیراحکام سنگسار این دژخیمان هر روزه  پرپر میشوند و یا عاطفه رجبی که تنها 16 سال داشت که به دار آویخته شد, آیا هیچ فکر کرده ایم که قربانی بعدی این جنایتکاران  چه کسی خواهد بود؟

این جنایتکارترین ودیکتاتورترین رژیم تاریخ اخیر, امروزه  برای بقای خویشتن کشتار زندانیان سیاسی و از سرراه برداشتن مخالفان را دردستور کارخود قرار داده واز هیچ کوششی برای ازسرراه برداشتن آنها فروگذارنیست, براستی چگونه میشود جلوی این همه قتل و جنایت وبه خاک و خون کشیدن این فرزندان وطن را گرفت؟

چگونه میشود مردم ایران را که امروز شاید به جرأت گفت مثل هیچ زمان دیگرفعال در مسائل سیاسی نبوده اند وتا این اندازه از دین ,مذهب وخرافات فراری نبودند را نجات داد؟ چگونه میشود جوانانی را که آینده سازان این مملکت هستند را از زیریوغ اعتیاد به مواد مخدربیرون کشید و یا دختران و زنانی را که به خاطراعتیاد وفقرحاضر به تن فروشی میشوند را حمایت کرد؟

آیا وقت آن نرسیده تا با اتحاد و همبستگی, این آدمکشان بی رحم و خونخوار را که جز به رسیدن به پول و قدرت فکر دیگری ندارند را به زباله دان تاریخ انداخت؟

من مطمئن هستم ملت ایران به این فکر میکنند که آیا اپوزیسیون خارج از کشوربا هم متحد میشوند یا نه؟ پس وظیفه تک تک ماست همانطوری که در روز جمعه4 اوت با اتحاد و یکپارچگی خود مشت محکمی به دهان جمهوری اسلامی و مزدوران خودفروخته آنها زدیم از هیچ تلاشی به منظور حمایت از هموطننان خود دست  بر نداریم و بدانیم که زندانیان سیاسی و آزادی خواهان داخل ایران فقط به خاطر این به بند افتاده اند که به رژیم سرکوب وجنایت جمهوری اسلامی (نه) گفته اند وامروزوظیفه ماست که گرد هم آییم و آنان را درراه رسیدن به مقصود که همانا سرنگونی رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی است حمایت کنيم.

 

زنده باد آزادی و برابری

مرگ بر جمهوری اسلامی

 

بابک شایان

7 اوت  2006 

گوتنبرگ