توصیه های فمنیستی با چاشني آنارشيستي به کارزار زنان

رزا  

"کارزار زنان علیه کلیه قوانین نابرابر و مجازات های اسلامی" در تدارک راهپیمائی بزرگی از روز 4  تا  8 مارس 2006 از شهرهای  فرانکفورت، ماینز، کلن و دوسلدورف در آلمان به مقصد شهر لاهه (دن هاگ) در هلند است.

این راهپیمائی اعتراضی است علیه کلیه قوانین قرون وسطایی، حقوق نابرابر و مجازات های اسلامی زنان در ایران، حرکتی است از سوی   زنان  «کارزار  زنان  علیه قوانین نابرابر و مجازات های اسلامی در ایران» با حمایت و پشتیبانی  بسیاری از نیروهای مترقی و آزادیخواه.

 

http://www.8mars.com/elamieha/rdata.php?rdat=etelaeiyeh4.htm

با توجه به اینکه خواهرانم بشدت درگیر سازماندهی راهپیمایی روز زن هستند، نکاتی بنظرم آمد که می خواهم با شما در میان بگذارم که این راهپیمایی با موفقیت انجام شود.

از آنجایی که در  اکسیون روز زنان کارزار برخی از دوستان که طرفدار مائو هستند هم حضور خواهند داشت و این باعث دلخوری و بهانه جویی برخي ديگر شده است،  از تمام دوستان  طرفدار آن فقید درخواست می کنم از آوردن اجناس "مید این چینا" خودداری کنند. بجای رنگ قرمز البته بهتر است از رنگ مشکی استفاده کنیم، حداقل در آلمان این رنگ بسیار مورد توجه رسانه ها  و هم چنین نیروهای امنیتی است!

در مورد امضاها هم اینها جدا باعث دردسر شده است. دو فعال زن شب و روز مسئول نگهداری از آنها هستند. خواهران امضا کننده هم بشدت در معرض هجوم سیستماتیک مردسالارانه چپ سنتی قرار گرفته اند. شنیدم که می گویند برخي از آقایان هم که امضا کرده اند گویا پرونده «بد» اخلاقی دارند و  برخی ديگر هم امضاهای شان را چماق کرده اند بر سر زن و بچه شان که: دیگه چه می خواهید؟ امضا هم  دادیم که مخالفیم جمهوری اسلامی به شما ستم بکند!  برخی هم تا شنیده اند کارزاری در راه است، مخفيانه بار و بندیل بسته، انگاری اول ماه مه است (قصد هجرت به آلمان و هلند را دارند) تا از این مبارزه طبقاتی عقب نمانند. فکر می کنم بد نیست اعلام کنیم ورود  آقایان به این راهپیمایی بدون حضور زنانشان اکيدا ممنوع است و به آنها یادآوری شود 8 مارس روز زنان و مبارزاتشان است که اينها باز روزها را اشتباه نگيرند! برای ارتقا اين رفقا ميشود یک نسخه «زنان نیمی از آسمان» ، جزوه «زنان ماشين جوجه کشي نيستند» و يا «پرولتاريای آگاه و مسله زنان» را برایشان ای- میل کنیم!

خطر بیشتر اما از جانب آقایانی هست که لیست امضاها را با اسم خودشان در قطع «آ- دو» بر سر در خانه هاشان نصب کرده اند که هر زن فمنیستی از جلویش رد شود، سنگ شود.

 

اما سخنی با خواهران کارزاری ام:

 دوستان عزیز این امضا ها که قرار نیست به شخصی، مرجعی یا نهادی واگذار شود و تنها به سبب حمایت عملی زنان از کارزار جمع آوری شد. پیشنهاد می کنم حالا که ضررش بیشتر از نفعش شده همه با هم آنها راخط خطی کنیم.  در آینده هم اگر قرار شد (خصوصا از زنان) امضا جمع کنیم، پیشنهاد می کنم بجای امضا از همان شیوه انگشت زدن استفاده کنیم که بار امنیتی اش بیشتر است.

مسئله دوم که باعث دردسر کارزار شد ممنوعیت آوردن پرچم سه رنگ است. بحث های ایدئولوژیکی ساعتها وقت مان را گرفت. خوب، قبول که با این پرچم خلق ها سرکوب شده اند و وجود آن، انسان را به یاد نظام ستم شاهی می اندازد و غیره .همه این بحثها البته خوب و مفید است. ولی راستش اگر از همان ابتدای آفریدن پرچم، نظر ما زنان را می پرسیدند،  همان سه رنگ صورتی، بنفش و سیاه را انتخاب می کردیم که هم هارمونی رنگها رعایت شده و هم تضادشان زیاد نیست هم  توی ذوق نیروهای مترقی و پیشرو آلمانی و هلندی نخواهد خورد. البته در هلند می شود از یک رگه نارنجی زیبا هم توش استفاده کرد. بنظرم حالا که مردها از همان دوران پارینه سنگی تا امروز با ما زنان در مورد رنگ پرچم مشورت نکرده اند، و این همه بد سلیقه سرخ و سبز و سفید را کنار هم چیده اند همان بهتر که ممنوع شود.

 

تا آنجا که شنیدم خوشبختانه چند تا  سازما ن ایرانی  تا بحال هر چقدر کارزاریها برایشان دون پاشیدند  باز هم نه گفتند (خروس یک پا دارد) يعني نمی آییم. کارزارهم به درستي در اعلامیه شماره 4 کلا ورود ممنوعشان کرد که در آینده حساب دستشان بیاید با کی طرفند. این البته یک تاکتیک جدا «م- لامی»  بود. با ممنوع کردن بالا بردن عکس شخصیت ها اینطوری آن گروههایی  که همیشه روی پرچم هایشان عکس مردهای ریشو / سبیلو را بالا می برد ند نمی تواند بیایند. اینکه چطوری سر رفقای کلاشینکف بدست را هم زیر آب کردند از م- لام  فراتررفت و به م- ل-م  رسید. البته من بارها اعلام کردم تفنگ های بادی در هزاره دوم بطرف سوم آزارش به مورچه هم نمی رسد چه برسد به اینکه علیه امپریالیسم "جهانخوار و خوانخوار" نشانه رود  و خواستار تجدید نظر شدم که شاید این رفقا نيز بتوانند عاقبت در کارزار زنان متحول شوند. البته گویا برخی از این گروهها 27 سال وقت داشتند اما هنوز متحول نشده اند و حالا توی این پنج روز هم معجره ای نخواهد شد.

 

در مورد صفوف راهپیمایی تصور خودم این است که صف کارزار با حرکت زنان فعال از وسط خیابان شروع می شود. پیاده رو سمت راست را آقایان سلطنت طلب از قبل رزور کرده اند. اینها احتمالا از نیروهای راسیست منطقه ای هم کمک می گیرند، هر چه باشد ایرانی نژاد آریایی است. احتمال درگیری این مردان با زنان ترک روسری بسر مهاجر زیاد است که از همین الان اقدامات حفاظتی از این زنان می بایست در دستور کار باشد. و پیاد ه رو سمت چپ هم احتمالا رفقا راه می افتند که همگی بجای تفنگ احتمال زیاد به دوربین دیجیتالی (مید این کوبا) مجهزند. البته چون چپ سنتی در آلمان هم در اقلیت است «رفقا» عده ای را برای حمل پرچم هایشان بکار مي گیرند. این سازمان بدلیل اهمیت حضور رفقا در مخالفت با حرکت زنان (هرچند از بحران اقتصادی پس از سقوط سوسیالیسم سابقا موجود کماکان در رنجند) برای حمل پرچم ساعتی 5 یورو هزینه کرده اند.

شعبان بی مخ و هوادارانش  نیز در همین سمت چپ کارزار قرار است اعلامیه ی بسیار پرمحتوای خود  را که علیه تشکل 8 مارس اخیرا منتشر کردند  پخش کنند. تا آنجا که بخاطر دارم جمهوری اسلامی زنان هشت مارس را بر سر اعتراض به کنفرانس برلین به لقب "ضد انقلاب" مفتخر کرد. ایادی اینان در خارج البته لطف بیشتری به هشت مارس داشته و یک جا این تشکل زنان  را به سه لقب "عقب مانده"، "ضد خلقی" و "ارتجاعی" مفتخر کردند! اعلامیه شان ابتدا در فاضلاب اینترنتی درج شد اما چون قرار بود این اعلامیه  سورپریزی در روز 8 مارس به زنان باشد، توسط مدير فاضلاب بلافاصله حذف شد. او البته در نوع خود پدیده ای جالب است و برای تمرین انتقاد و انتقاد از خود نیز متد جالبی دارد.  یک روز افاضات بالا می آورد روز دیگر همان را نه تنها می خورد بلکه به خوانندگانش نیز می خوراند. جدیدا هم  شایعه تغییر مسیر اکسیون از دادگاه لاهه به شهر کارگری (روتردام) را پخش کرد. که با استقبال بی نظیر اقلیت رفقا روبرو شد. بحدی که برخی خوانندگان از شدت هیجان به سکسکه و آروغ های بعد از دیزی افتادند که اين آلودگي هوا باعث بیهوشی برخي از دست اندرکاران سايت شد.

بهتر است کارزار در اعلامیه بعدی اش اخطار دهد بهیچوجه مسیر راهپیمایی عوض نشده، شخصا توصیه می کنم مسیر (روتردام) را اصلا انتخاب نکنید که رفقا با داس و چکش و دیزی منتظر پذیرایی از راهپیمایان هستند.

 

دوستان عزیز خواهران همدوشم رفقا بخوبی می دانند که مبارزات دمکراتیک زنان هم زمان علیه هرگونه اقتدار سرمایه حرکت می کند. توجیه تئوریک رفقا لازم نیست. اینان بدلیل امتیازات مرد سالارانه دلایل عینی و مادی دارند که به مبارزات ما زنان مهر بورژوازی بزنند و بعد از 27 سال کار تئوریک، به خواهرانم پیشنهاد می کنم وقت و انرژی خود را با بحث های اقناعی با اینان به هدر ندهند.

درضمن درخواست خواندن سرود انترناسیونال از طرف گرایش سوسیال فمینیستی کارزار بنظرم بسیار بجا آمد. البته شخصا نسخه به روز  شده آن را در اختیار راهپیمایان قرار خواهم داد.

خواهران توجه داشته باشند بیت زیر تغییر کرده:

«بر ما نبخشد فتح و شادی....... نه شه نه مرد نه آسمان

با دست خود گیریم آزادی          در پیکارهای بی امان»

خواهران عزیزی که تلفنی و یا پست الکترونيکی و به هر طریق خواستار برگزاری اکسیون جلوی سفارت رژیم اسلامی هستند. ميدانيم  که 27 سال اپوزیسیون ایران جلوی این لانه ارتجاع اکسیون گذاشت که متاسفانه نتیجه مطلوب را نداده است. رسانه ها هم توجه چندانی به این اکسیونها نداشته اند.  و هر عابر  خارجی هم که رد شده و از پلیس پرسیده اینجا چه خبر شده است؟ با جواب اینکه «هیچی ایرانی ها به کشورشان انتقاد دارند» راه خودش را گرفته و رفته است.

بنظرم باید یقه متحدین جمهوری اسلامی را هم بالاخره گرفت که راه و بیراه فرش سرخ برای جمهوری اسلامی پهن کرده اند، مبارزات زنان ایران را نادیده گرفته و با توجیه نسبیت فرهنگی به سنگسار زنان راضی هستند اينان حتی عکس ما را با حجاب اجباری (این بار با ضرب و شتم پلیس اروپا) گرفته و به سفارت ایران می فرستند تا زنان را به کشور سنگسار دیپورت کنند.

البته می شد هم بر سر قبر آن پنج تن شهید راه پرولتاریا رفت و دادخواهی کرد. اما به اتفاق آرا تصمیم گرفتیم این اکسیون اعتراضی باشد و نه دادخواهانه. از طرفی اعتراضات "ضد گلوبالیزاسیون" هم همزمان  با ملاقات سران هشت کشور است یا" عليه ناتو" که ما همواره از فرصت تجمع رسانه ها در این کنفرانسها به نفع جنبش استفاده کرديم. به هر حال توافق بر سر دادگاه لاهه بود که شانس انعکاس اعتراض بسیار بیشتر است. سال دیگر اما حتما یک سری به مزار رفقا خواهیم زد. البته امیدوارم به زودی دادگاههای «صالحه» سوسیالیستی  بوجود بیایند و اکسیون دادخواهی را هم برگزار و طومار انگشتها را به آنجا تقديم کنیم.

 

نکته بسیار مهمی که بنظرم آمد در مورد  گذاشتن مقررات پوشاک برای راهپیمایان بود.  خواهران عزیزم اپوزیسیون چپ در ابتدای انقلاب سنتا مبارزه علیه حجاب اجباری را با انگ اینکه این مبارزه از طرف زنان بورژوا انجام می گیرد، تحریم کرد. حالا کاری نداریم که خود مطالبات آزادی پوشاک و غیره» بورژوایی نبوده است و حجاب اجباری علیه زنان کارگر و زحمتکش هم بود. همان طور قوانین قصاص و غیره که یکی پس از دیگری دامن جامعه را گرفت و بیشترین سرکوب علیه زنان کارگر و زحمتکش را سبب شد.

اما چه کنیم که سواد سیاسی برخی از چپ های سنتی به این چیزها نمی رسد، و ما دائما مجبوریم برای فهم مار عکس آن را برایشان بکشیم.

در همين رابطه و برای جلوگيری از شانتاژ های بيشتر:

از تمام خواهران شرکت کننده تقاضا می کنم ( برای اینکه خیال رفقای چپ سنتی و طرفدار زحمتکشان راحت شود و محله به محله در کشور غریب به دنبال محل زندگي پرولتاریا نیفتند)  مندرس ترین لباس هایی که داريم  را برای راهپیمایی بپوشيم. اگر هم لباس مندرسی نداريد می توانید با کمی نبوغ زنانه با سنگ پا به جان لباس هایتان بیفتید. عزیزان بهیچوجه از اتو استفاده نکنید. برای ایجاد چین و چروک بهتر است بجای لباس خواب از لباس راهپیمایی استفاده کنید، بجای عطر از پیاز داغ. درصورت کافی نبودن می توان قبل از راهپیمایی سری به شعبه های امپريالیستی مک دونالد زد. آنجا مجانی انواع و اقسام رب های گوجه فرنگی (برای ایجاد لکه) موجود است. اگر دوستی سرما خورده است بجای دستمال کاغذی آستین لباستان را در اختیارش بگذارید. برای اینکه مهر اجنبی هم نخوریم بد نیست یک سری کفش های پلاستیکی کفش ملی در بین شرکت کنندگان توزیع شود.  در طول راهپیمایی لطفا نان بربری و کوکاکولا صرف شود. حتما حلقه ازدواج دست کنید. هنوز برخی  از خواهران چپ در انتظار اجازه کمیته مرکزی شان برای شرکت در این راهپیمایی هستند. باید نشان دهیم که بجای زنان خانمان برانداز "زن خانه" هستیم تا آنها نیز بتوانند اجازه شرکت  در راهپيمايي کارزار را بگيرند.

عزیزان کلا برای اینکه راه آمدن زنان بیشتری را از گرایشات چپ به جنبش زنان باز کنیم و هم زمان از ضد حمله و شانتاژ مردان چپ سنتی  جلوگیری کنیم اجرای نکات بالا بسیار ضروری است. چپ سنتی توانست به اتحاد زنان در تظاهرات عليه حجاب در ايران ضربه بزند اينکه خود حمايت نکرد هيچ، جلوی ملحق شدن دیگران را نیز گرفت. با استفاده از نکات بالا اما احتمالا دوستان بیشتری به راهپیمایی مان ملحق خواهند شد.

عزیزان ما چیزی جز زنجیرهای پایمان برای از دست دادن نداریم.

پیروزی از آن ماست

پرولتاریا ی پرولتاریا به پیش!

rosa_roshan@yahoo.de