در حاشیهء تحولات ناگزیر جنبش جمهوریخواهان دموکرات و لائیک ایران   

 دو سوال سرگشاده از بنیانگزاران، همراهان و بویژه اعضای گروه چاره اندیشی این جنبش                

 

من بحث خود را از ناگزیر بودن این تحولات آغاز می نمایم. بدنبال تصویب قراری مبنی بر کوشش در جهت اتحاد گستردهء جمهوریخواهان و متاسفانه  ظهور تنها دو قرائت و غالب شدن این دو قرائت متضاد (و نه متناقض که در حوصلهء این مختصر نمی باشد) بر شورای هماهنگی، "جدل" این گرایشات از فردای نشست پاریس دامن زده شد بطوریکه امروز فعالیت سیاسی این مجموعه را متوقف نموده است. تاخیر ناصواب در چاره  اندیشی برای حل این معضل، "بحران" ِچگونگی تنظیم رابطه با جهان سیاسی ِ"خارج" را در کل جنبش دامن زد. بطوریکه در کمتر از سه سال "بحران" سراسر این مجموعه را درنوردید. "بحرانی" که بسیاری  ازهمراهان؛ بویژه "موثرهایشان"!؛ تا اکثر تشکل های محلی و از اکثریت تشکل های محلی تا اکثریت شورای هماهنگی را در خود فروبرد. من در همینجا؛ بدون اینکه در این مختصر امکان اثبات آن را داشته باشم؛ ادعا می کنم که این "بحران ِعظیم"، سراسر این جنبش را فرانگرفته است، بسیارند همراهانی که در داخل و خارج از کشور در تداوم اهداف این جنبش، فارغ از بی مهری ها، انتقاد ناپذیری ها و لغزش های "بحرانیون" به کار ِجنبشی در سطح جنبش عمومی و سراسری مردم ایران با قلم و در قدم ادامه می دهند. درود بر چنین همراهانی که با درکی درست از جنبش و نیازهای روزمرّهء آن به کار هماهنگی جنبش در داخل و خارج از کشور بطور بی وقفه یاری می رسانند. در همینجا لازم به اشاره می بینم که از دست دادن یکی از این ارگان های خود گردان و مستقل این جنبش، تارنمای"صدای ما"، ضایعه ای است که برای این طیف از همراهان فعال و مستقل از "بحران" هرگز قابل جبران نخواهد بود

 

افسوس و صد افسوس، بحرانی که در اثراین دو قرائت متفاوت سراسر این جنبش  (باز هم تاکید می کنم نه کلیت جنبش) را فرا گرفت نه تنها با جلسات چاره جوئی پایان نگرفت بلکه "اوج" گرفت. به دلائل گوناگونی که بررسی آن ها در حوصلهء این مختصر نمی باشد، این جلسات آنطور که شایسته و مورد ادعای "ما"ست با رعایت حقوق مساوی همراهان درگیر و فارغ از این "بحران" به پیش نرفت. جلسات چاره اندیشی در راستای بحث و بررسی اشتباهات گذشته، توقف این اشتباهات و "بحران زدائی" از "بحران زدگان" حرکت نکرد. این نشست ها در مسیر ِنادیده انگاشتن ریشه های مشکلات از یکطرف و سعی در اثبات "من" ِخویش و نفی دیگران تا حذف فیزیکی آنها از این جنبش سازمان یافت و متاسفانه تا امروز همچنان بر همین روند ادامه پیدا کرده است

 

هدف این سیاه قلم این است که برای جلوگیری از تلف شدن وقت همراهان و خود عزیزان برگزارکنندهء نهمین اطاق بحث پالتالکی چاره اندیشی، توجه کلیت جنبش؛ بابحران و بی بحران؛ را به دو نکته جلب نمایم. در صورتی که  برای رفع "بحران"های سیاسی – ساختاری جنبش و نه اثبات "خود" می کوشیم، شایسته اینست که به تنه، شاخه ها و برگ های بر زمین ریخته این جنبش و حواشی آن که آسان به چشم می آیند، نپردازیم. ریشه را بشناسیم و به ریشهء بحران بپردازیم. برای پرداختن به ریشه و یافتن یک راه حل جمعی بویژه از تصفیه حساب های ایدئولوژیک ِدوران جنگ سرد، که جایش در این جنبش لائیک نیست، بایستی جدا پرهیز نمائیم. به ریشهء این بحران در درون خود بپردازیم و از بحران خود بجای « بحران » دیگران سخن بگوئیم. انتقادات از خود را مقدم بر انتقاد از دیگران مطرح نمائیم

 

 مساله از نظر من آنچنان پیچیده نیست! مشکلی در سیاست، با ظهور دو کلان قرائت متفاوت از یک قرار (نپرداختن عمومی و علنی به این اختلافات در زمان و در جای خود، تداوم سکوت در رفع ابهام جمعی نسبت به این قرار، ما را در عرض دو سال و در آستانهء دومین نشست سراسری هانوفر) بقرار گزارشات دریافتی از هانوفر ما را با مشکلات اساسی ساختاری هم روبرو نموده است

 

از نظر من اگر امروز به این هر دو معضل اساسی ؛سیاسی و ساختاری؛ در فضائی دموکراتیک و جنبشی نپردازیم، چه با هم بمانیم و چه از یکدیگر جدا شویم، چه با هم و چه جدا جدا، قادر به تداوم و گسترش این جنبش باز، عمومی، علنی و فراگیر نخواهیم بود. طبعا من با آن همراهانی قادر به تداوم این نوع فعالیت خواهم گردید که بمثابه شرط لازم جهت تداوم فعالیت مشترک، قبل از تدارک برگزاری نشست سوم، به بحث و بررسی عمومی این قرار تفرقه انگیز با سایر همراهان، در اثر مشورت به جمعبندی واحدی برسیم. چه در غیر این صورت پروسهء یکسال جنگ ِجدید بر سر گسترش و چگونگی گسترش جنبش، با پایان گرفتن نشست سوم مجددا در بین ما آغاز خواهد گردید

 

 سپس با همین روش دموکراتیک به تخلفات اساسنامه – نظام نامه ای که از ساعت هفده الی بیست و سهء سوم دسامبر سال دو هزار شش، شورای هماهنگی نوزده نفرهء سراسری جنبش را به "شورای هماهنگی یکدست" (به روایت ِخود اعضای این شورا) تبدیل می نماید، موضعگیری مشترکی نمائیم. از نظر من چنین برخورد انتقادی بر مبنای اسناد جنبش (چه از "اشتباهات" گروه هفت نفره انتقاد و چه عملکرد "درست" گروه ده نفرهء مدعی عضویت در "شورای هماهنگی" یکدست امروز را تائید نماید!) یکی دیگر از بحث هائی هستند که در صورت نپرداختن به آن ها کفایت بحث در کل موسسین جنبش؛ جهت گسترش مداوم و نه تجزیهء آن؛ تامین نخواهد گردید. بدون اعادهء کفایت بحث ها برگزاری نشست سوم با حضور گستردهء همراهان؛ صدها و شاید هزاران؛ و ایجاد شورای هماهنگی گسترده، سراسری و "قابل گسترش"ِ دموکراتیک و با ضابطه، همراه با گروه های کار تخصصی سراسری و تشکل های رنگارنگ محلی جهت آغاز فعالیت های سیاسی این جنبش، تداوم حیات و گسترش مداوم آن در فاصلهء دو نشست سراسری، ممکن نخواهد گردد. سوال مشخص من از همهء شرکت کنندگان در نهمین نشست پالتالکی چاره اندیشی و بویژه بنیانگذاران جنبش، در دو پاراگراف زیر خلاصه می شود

 

بدنبال برگزاری هشت نشست چاره اندیشی از یکطرف و چندین نشست پالتاکی عمومی"نه گروه جمهوریخواه" که بدعوت "گروه سه نفرهء ارتباطات جنبش جمهوریخواهان دموکرات و لائیک ایران" از طرفی دیگر تشکیل گردیدند، آیا امروز بالاخره حاضر به بحث علنی و عمومی بر سر قرار اتحاد گستردهء جنبش جمهوریخواهان؛ (مصوب نشست پاریس که خود من نیز بدان رای مثبت داده ام، می دهم و خواهم داد)؛ می باشید؟

 

آیا حاضر هستید تا با بررسی تخلفات اساسنامه ای (من شخصا در دومین نشست سراسری هانوفرغایب بودم و به این سند و سایر مصوبات چه مثبت، چه منفی و یا حتی ممتنع هم رای نداده ام. اما از آنجائی که آنرا در تناقض با اسناد مصوب نشست پاریس نمی بینم، درست بر خلاف بسیاری از مدعیان همراهی این جنبش، تا تغییر این اساسنامه؛ بر مبنای تداوم کار دموکراتیک و جمعی؛ آنهم بموقع خود در نشست سراسری آینده، خود را متعهد و موظف به رعایت، تبلیغ و ترویج ِبند بند آن می بینم) که در آخرین نشست شورای هماهنگی، از ساعت هفده الی بیست و سهء یکشنبه سوم دسامبر دو هزار و شش صورت گرفته است، جهت درسگیری از عواقب سیاسی و تشکیلاتی آن، در جمعی از همراهان و حقوقدانان این جنبش با شنیدن گزارش طرفین، جهت تصحیح، تلخیص و تکمیل اساسنامه و تنظیم یک طرح اساسنامهء پیشنهادی جهت تقدیم به نشست سوم، شرکت نمائید؟

 

برایتان آرزوی تندرستی دارم، با احترام

 

مسعود علوی بحرینی، پاریس، یکم ژانویهء دو هزار و هشت

 

mabsensei@yahoo.fr