درمحکومیت جنگ طلبی اسرائیل صهیونیست وآواره گی مردمان فلسطین و لبنان!

 

 

 

امیرجواهری لنگرودی amirjavaheri@yahoo.com

    خبر گزاری های جهان یکی پس از دیگری از تهاجم و درگیری گسترده در خاورمیانه و وضعیت موجود در لبنان خبر می دهند و این مهم امروز در صدر اخبار جهان است.  درگیریهای اخیر که از روز چهارشنبه 12 جولای در پی ربوده شدن دو سرباز اسرائیلی توسط حزب الله آغاز شد . ابتداء تنها نیروی هوايی اسرائیل وارد عملیات شده و چند روز بعد با ورود نیروهای زمینی ارتش اسرائیل به جنوب لبنان، جنگ علیه گروه افراطی حزب الله وارد مرحله تازه ای شده است.

      بی بی سی طی گزارشی یاد کرده است : « از ساعات اوليه روز دوشنبه (17جولای) نيروی هوايی، نيروی دريايی و توپخانه اسرائيل حملات سنگين خود عليه هدف هايی در نقاط مختلف لبنان را شدت بخشيدند و به گفته مقامات لبنانی، دست کم 8 سرباز مستقر در يکی از پايگاه های نظامی اين کشور از جمله کشته شدگان در حملات روز دوشنبه بوده اند. » بعد تر از گسترش حملات و ابعاد تلفات یاد می کند و مینویسد: « همزمان با ادامه جنگ در لبنان، بر تلفات انسانی و خسارات وارد شده به زيرساخت های اقتصادی اين کشور نيز افزوده می شود. به اين ترتيب، شمار قربانيان لبنانی از زمان آغاز درگيری فعلی به بيش از دويست نفر می رسد. به گفته منابع اسرائيلی، تا کنون بيست و چهار تن از اهالی اين کشور نيز در درگيری اخير کشته شده اند که مرگ دوازده نفر از آنان در اثر اصابت موشک های حزب الله بوده است. مقامات لبنانی گفته اند که تنها در خلال بيست و چهار ساعت گذشته، بيش از چهل نفر که اکثر آنان غيرنظامی گزارش شده اند جان خود را در اثر حملات اسرائيل از دست داده اند.» ( سایت بی بی سی ،17جولای) در فرایند این تهاجم افسار گسیخته و تهاجم به زندگی مردم غیر نظامی، مقامات اسرائيلی گفته اند؛ که به حملات خود تا پاکسازی مناطق مرزی شمال اين کشور از نفرات حزب الله ادامه خواهند داد زيرا به گفته آنان، حضور نيروهای حزب الله در اين نواحی، امنيت شهروندان اسرائيلی را به مخاطره می اندازد. بطوری که « اهود اولمرت، نخست وزير اسرائيل، در پارلمان اين کشور گفته، حملات نظامی به لبنان، برای دخالت در امور داخلی اين کشور نبوده بلکه اسرائيل قصد جنگ عليه اقدامات تروريستی است که کنترل آن در دست کشورهای محور شرارت از جمله سوريه و ايران است » ودرادامه آمده است: « اهود اولمرت، نخست وزير اسراييل، درخواست اسماعيل هنيه همتای فلسطينی خود را برای اعلام آتش بس دوجانبه و برقراری آرامش به منظور حل بحران جاری در نوار غزه رد کرده است.» نخست وزير اسرائيل گفته است: « نيروهای اسرائيلی آمادگی دارند برای آزاد سازی سربازی که در اسارت پيکارجويان فلسطينی است، دست به هر کاری بزنند.» برسرخبر فوق ا زقول اهود اولمرت نخست وزیراسرائیل، در سایت بی بی سی،  تیتر شده که :« حمله به لبنان، جنگ عليه محورشرارت است» (ماخذ پیشین)

     برای نسل ما که از دیر باز ترین ایام خود را با سرنوشت مردم فلسطین همراه می بینیم ، ادعای اسرائیل برای مبارزه با تروریسم رااز گذشته تا به امروز به دفعات شنیده ایم. ما نیک می دانیم ؛ اولین بار این خود صهیونیست های بنیاد گرای یهودی بودند که با ادعای « ارض موعود » تهاجم، کشتار، ترور و بی رحمی را بر فلسطین تحمیل کردند و با بیرون راندن این مردم از خانه و کاشانه شان با پشتیبانی و حمایت همه کشورهای امپریالیستی در سال 1947، منطقه را اشغال واین سرزمین را از وجود فلسطینی ها پاک ساختند تااشغال خود را رسمیت بخشند وا دولت نژاد پرست اسرائیل را اعلام دارند. همه پاک سازی های قومی ، آواره گی  و دیوار کشی وویرانی مردم فلسطین، برای حقانیت بخشیدن به اسرائیل وقوم یهود در این سرزمین بوده است. وقتی اسرائیل بدور مردمی، چنین دیوار می کشد و خانه و کاشانه آنانرا، اینگونه  تصاحب می کند تا بین مردمی بر آمده از یک خاک، نسل زدایی کند و ریشه بسوزاند وجهان سرمایه سکوت می کند. می توان در برابر چنین سکوتی پرسید : راستی چرا جنجالی که در غرب بر سر دیوار برلین برخاست، روی دیوار بلندتری که اسرائیل به دور فلسطینی‌ها کشیده، راه نمی‌افتد؟ این سکوت دولت ها به چه معنی است ؟ چرا آواره گی این مردمان در طول بیش از شش دهه، جهانی را در برابر این تجاوز اسرائیل صهیونیست بر نمی انگیزاند؟

اگرازهمان روزکه اسرائیل و به دفعات و به بهانه های مختلف سرزمین های مصر، سوریه و بلندی های جولان و لبنان تهاجم بردند و اشغال نظامی کردند و منطقه را به آتش کشیدند، سکوت نمی شد، دامنه جنایات تا بدین حد گسترش می یافت ؟ ما که خود نظاره گر قتل عام صبرا و شتیلا و دیر یاسین  به فرماندهی شارون نخست وزیر سابق اسرائیل  بوده ایم ، چگونه می توانیم خاطره این همه کشتار وسبعیت را از یاد ها مان بزداییم؟ بدون کمترین تردید این همه را در برابربی توجهی و سکوت دولت های غربی و آمریکا تا به امروزباید دید .

اسرائیل صهیونیست تا به امروز کمترین توجهی به مصوبات سازمان ملل وقرارها و توافقات صورت گرفته، ازجانب خود نشان نداده است . امروز نیزعلیرغم گسترش تهاجم ازهوا، دریا و زمین بیش ازهرزمان، تلفات ، ویرانی و آواره گی از خود بجا گذاشته و ادامه دارد، تا به حال  نخستين واکنش‌ های بين ‌المللی به ربودن سرباز اسراييلی بيشتر معطوف به تقبيح رفتار شبه نظاميان وابسته به حماس بوده است و حتی تهاجم اسراييل به شمال نوار غزه محکوميت بين ‌المللی چندانی در پی نداشت. بی بی سی در این زمینه، از قول نخست وزیراسرائیل  اولمرت تاکيد کرده است : « تا آزادی بی ‌قيد و شرط گلعاد شاليت، سرجوخه ارتش اسراييل که توسط سه گروه شبه نظامی وابسته به حماس ربوده شده است، حاضر به اعلام آتش بس با دولت فلسطينی تحت رهبری حماس نخواهد شد.» آیا کشتار این همه مردم غیر نظامی و بیطرف ازهر دو طرف، با د ستگیری یک سرجوخه برابر شمرده نمی شود که تحت هیچ شرایطی نخست وزیر اسرائیل حاضر به اعلان آتش بس نیست؟ دیده می شود که دو سوی جنگ طلبانه نیروی متخاصم از یکطرف بوش واسرائیل واز طرف دیگر سران ایران بمانند هم عمل می کنند .

خبر گزاری های اعلام داشته اند: « روز دوشنبه، کوفی عنان، دبيرکل سازمان ملل، پس از ملاقات با نخست وزير بريتانيا خواستار قطع فوری درگيری و اعزام پاسداران صلح به منطقه شد.» و بی بی سی گزارش می دهد : «  جورج بوش، رييس جمهوری آمريکا، در اظهاراتی که به طور تصادفی در جريان اجلاس سران کشورهای گروه هشت در روسيه، بر گزار شد، شنيده شد، دبير کل سازمان ملل را به خاطر درخواست برقراری آتش بس فوری مورد انتقاد قرار داده است. آقای بوش گفت که دبيرکل سازمان ملل بايد با رييس جمهوری سوريه تماس بگيرد و او را وادار کند مانع از حملات حزب الله عليه اسرائيل شود» و در برابر نیز رئیس جمهور ایران احمدی نژاد یرای بشار اسد پیام حمایت می فرستد و منوچهر متکی وزیر امورخارجه وارد سوریه می شود و رجز می خواند.

باید پرسید؛ چه چیزی بوش را به این موضع گیری وا می دارد که سازمان ملل را از نقش و کارکردش باز بدارد و کوفی عنان را بی وظیفه سازد؟ درست در شرایطی که خبرگزاری ها اعلام می کنند: « از بامداد روز سه شنبه( 11جولای) ، يک کشتی مسافربری که يک ناوشکن آمريکايی آن را همراهی می کند برنامه خارج کردن حدود بيست و پنج هزار شهروند آمريکايی از لبنان را آغاز کرده در حاليکه چند فروند هلی کوپتر نيز برای انتقال شهروندان آمريکايی به قبرس مورد استفاده قرار گرفته است»آیا از بین رفتن شهروندان فلسطینی واسرائیلی  برای بوش بهایی ندارد؟  آقای بوش تنها برای لاپوشانی شکست تاریخی خویش درافغانستان وعراق در برابر افکارعمومی جامعه آمریکا است که از دخالت گری کوفی عنان جلو می گیرد تا منطقه را همچنان بحرانی و نا بسامان، ویران و آشوب زده نگهدارد.  دست اهود اولمرت نخست وزیراسرائیل را در لشکر کشی و جنگ طلبی در برابر « محور شرارت» که بر زبان اوهم سرازیر شده است، باز گذارد و آشوب را مستولی سازند تاسلاح های انبار شده خود را در خدمت جنگ قرار دهند.

در این میان ایران نیز بیکار نیست . در گزارشی  از قول  سخنگوی استشهاد يون ايران (محمدی )، در مصاحبه با يكی از سايت های اينترنتی حزب پادگانی بنام "البرز"،  دخالت وحضورايران در جنگ لبنان را رسما اعلام كرد، وی گفت : « دوگروه استشهادی شامل 27 نفر برای حضور در جبهه جنگ با اسرائيل به لبنان اعزام شدند » او گفت : « كه اين 27 نفر از ميان 55 هزار نيروی ثبت نام شده انتخاب شده اند! » در ادامه گزارش آمده است : « اعزام اين نيروها با استفاده از قوانين بين المللی و درپوشش افرادعادی صورت پذيرفته است! آنها بعنوان افراد شخصی به كشورلبنان اعزام شده اند. آنها به دو زبان انگليسی وعربی تسلط دارند. آنها ماموريت دارند به هرنحوممكن خود را به لبنان رسانده و درصورت اشغال اين كشورازسوی رژيم صهيونيستی دست به عمليات اشتشهادی بزنند.» یا به گزارش  خبرگزاری حکومتی کار ایران ، ایلنا گزارش شده است که : « حسن خميني در نامه‌‏اي خطاب به حسن نصرالله، دبيركل جنبش حزب‌‏الله لبنان اعلام آمادگي كرد كه حاضر است در كنار برادران خود در لبنان به جهاد برخيزد.» از این هم روشن تر در سایت حکومتی نوسازی آمده است : « در صورت ادامه حملات رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان، جنبش مقاومت اسلامی حزب الله، حملات موشکی خود به تل آویو را آغاز می کند.» یکی از منابع نزدیک به جنبش حزب الله در گفتگو با خبرنگار نوسازی گفت:« در صورتی که رژیم صهیونیستی حملات خود را به جنوب لبنان تا 48 ساعت دیگر ادامه دهد، حزب الله با موشک های خود تل آویو را با خاک یکسان خواهد کرد.»: به گزارش نوسازی به نقل از منابع آگاه، حزب الله تدارک ویژه ای برای پاسخ گسترده و باورنکردنی به حملات رژیم صهیونیستی در روزهای آینده دیده است."

 برای من که این اخبار را در کنار یکدیگر جا می دهم و آواره گی و مصیبت این مردم را چون شما هر دقیقه، ساعت و روز شاهدم و دیوانه گی  نیروهای جنگ طلب و سکوت شرمگینامه دولت ها را در این رابطه نظاره گرم . تنها یک آرزو بجا می ماند و آن اینکه فریاد بردارم و بگویم با امید آنکه:

 مردم صلح طلب جهان پا به عرصه گذارند و درصفی متحد و با اعتراضی یکپارچه بر علیه بوش واسرائیل و ایران و حزب الله و حماس وهمه آنانی که جز شرارت و جنگ وویرانی حاصل آمده از آن یعنی خون، چیزی نمی شناسند ، با زبان تنها ابر قدرت جهان ، یعنی افکارعمومی مردمان جهان محگوم گردند .

 فریاد بر آوریم که ما خواهان پایان بخشیدن به سیاست جنگ و ترور، قتل عام مردم بی پناه وخراب کردن خانه های مردم بر سرشان هستیم، باید ارتش اسرائیل به مرزهای قبل از اشغال برگردد و تهاجم عنان گسیخته به آزار جوانان فلسطینی پایان یابد تا آنان دلیلی نداشته باشند به ترور کُور دست زده، کمربند انفجاری وانتحاری بر خود ببندند و با وجود عشق به زندگی، خود و همنوعان شان را دراسرائیل یا هرکجای جهان  لت و پار کنند و شر دیوانه سری، رهبران و سران این عاشقان زندگی در سراب جنگ طلبی های خود تنها و تنها ماند .

ما که خود درد تبعید ناخواسته را کشیده ایم با این امید سر می کنیم که مردمان اسرائیلی و فلسطینی هردو در آسایش ، رفاه ، برابری ، آزادی و صلح و صفا زندگی کنند تا هیچیک از عوامل شرارت و فساد و فتنه  چه که در «جمهوری یهودی اسرائیل» وچه در «جمهوری خون، جنون و شرارت اسلامی ایران»  نتوانند بذر کینه و نفاق بر سر مردمان بی دفاع بپاشند.

بی هیچ تردیدی در تحقق این آرزوها، مردمان فلسطین در مبارزه حق طلبانه خود، امروز چون دیروز تنها نیستند و زنان و مردان آزادیخواه و ضد جنگ و طرفدار صلح و رفاه در کنار آنان هستند!

18 جولای 2006