ازاتحادعمل فعالين جنبش كارگري درايران حمايت كنيم.

 

دوستان ،فعالين جنبش كارگري ودانشجويي

 

كارنامه ننگين وضدكارگري رژيم اسلامي نشانداده كه طي بيست وهفت سال با توصل به كشتار و سركوب وحشيانه ،اجراي ارتجاعيترين قوانين سرمايه داري توانسته صنايع ايران را به نابودي وتعطيلي بكشاند، كارگران را از ابتداعي ترين حقوق خود محروم نگهداشته وحتي اززيرپوشش قوانين تامين اجتماعي (كه دراكثر كشورهاي سرمايه داري اجباري است )خارج نمايد.خصوصي سازي كه موجب تعديل نيروي كار واخراج كارگران از كارخانجات وصنايع گرديده را با وقاحت تمام وسپردن كارخانجات بجاي مانده از سرمايه داران حكومت فاشيستي  شاه(دراصل حاصل غارت واستثمار آن رژيم) به وابستگان مزدوران خود بعنوان انعام در كشتار وحفظ رژيم ،با شدت ادامه دارد تا جايي كه صنايع بزرگ مانند پتروشيمي ،نفت،ذوب آهن وخدمات عمومي حياتي مثل اتوبوسراني وشهرداري ها درمعرض آن قراردارند وآنچه كه خود تا كنون مشاهده نموده ايم .نتايج فاجعه بار آنرا نيز بدرستي مشاهده نموده ايم بيكاري وفقر روزافزون نابودي صنايع وپراكنده گي هر چه بيشتر جنبش كارگري ،عدم امنيت شغلي جوانان ما كه به اميد دستيابي به علم ودانش روز وآينده اي بهتر با تحمل مشكلات وموانع فراوان وارد دانشگاه ميشوند كه در شرايط عادي اگر از دست حكومت فاشيستي اسلامي جان سالم بدر برده وفارغ التحصيل شوند با تمام اميد وآرزو بايد به ارتش بيكاران ملحق شوند به اين آمار روزنامه  ايسنا توجه كنيد.

نرخ اشتغال (نسبت شاغلان به جمعيت فعال) دارندگان تحصيلات عالى در سال‌هاى گذشته نه تنها روند افزايشى را تجربه نكرده بلكه اين شاخص پس از سال 75 روند كاهش را طى كرده است به طورى كه نرخ رشد سالانه بيكاران با تحصيلات عالى سالانه 71/13 درصد رشد داشته اما اين رقم براى رشد سالانه شاغلان با تحصيلات عاليه 32/8 درصد بوده است، كه اين امر موجب شده نرخ بيكارى تحصيل كردگان كشور در سال 83 به 2/14 درصد برسد در حالى كه اين رقم در سال 75، تنها چهار درصد بوده است، نرخ اشتغال دارندگان تحصيلات عالى نيز از 3/96 درصد سال 75 به 8/90 درصد در سال 83 كاهش يافته است.

حال با توجه به آمار بالاي بيكاري در ابران ورقابت براي ماندن وتمام شرايط غير بشري محيط كاررا تحمل كردن به اميد داشتن ناني وسرپناهي براي زنده ماندن در شرايط كنوني ،كوبيدن برطبل يك جنگ ارتجاعي وضد بشري ديگر مانند جنگ 8ساله از طرف سرمايه جهاني بقصد تسلط كامل بر منطقه واز طرف ديگر حكومت اسلامي با نيت خروج از بحران داخلي كه مانند سرطان رهبر و كل تاروپود حكومت اسلامي را فرا گرفته ،وظيفه فعالين جنبش كارگري در داخل وخارج از كشور به مراتب خطيرتر است .سالهاست كه همه  ما بر اين نكته تاكيد ميكنيم كه آنروي سكه سركوب وانواع سياست هاي غير بشري سيستم سرمايه داري قرار دارد واين روي آن ما وپراكندگي مان نيز كمك به تثبيت واجراي آن سياست هاي شوم نموده درحاليكه تقريبا همه بنوعي به آن معترف هستيم.آيا اين پركندگي  از عدم اگاهي طبقه كارگراز منافع طبقاتي خود ميباشد ؟آيا سركوب شديد ووحشيانه حكومت فاشيستي عامل آن است؟آيا سكتاريست وفرقه گرايي  در احزاب وسازمانهاي سياسي موجود كه هركدام بخشي از فعالين جنبش كارگري را تحت تاثير خود دارند ديگر عامل آنست؟يا .....

به اعتقاد ما تمام اين فاكتورها را بايد در نظر داشت وآنها را منطقي ترين عوامل در پراكندگي موجود دانست كه دود ان در درجه اول به چشم كارگران وزحمتكشان ،دانشجويان وفعالين جنبش كارگري ودانشجويي در داخل ايران ودر درجه دوم خارج از ايران خواهد رفت .مابراين باور هستيم كه سرمايه داري جهاني با تمامي امكانات فراوان  آگاهانه به منافع خود برنامه ريزي واجرا ميكند. از چگونگي بهره كشي وسود بيشتر با سركوب  نيروهاي آگاه چه با توسل به زور و ترور كشتار به وسيله عوامل سركوبگر خود مانند پليس ،پاسدار،حزب الله ،وباندهاي سياه ترور ومزدور وسرمايه گذاري روي افراد ،تا كسانيكه براي بدست آوردن پست ومقام وامكاناتي ولو حقيرانه در صفوف فعالين جنبش كارگري ودانشجويي نفوذ نموده واين جنبش ها را با توجيهات متفاوت دودستي تقديم سرمايه داري نموده تا خود را از فلاكت زندگي كارگران وروشنفكران انقلابي نجات داده و صاحب قدرت ومكنتي شوند كه مبادا فردا فرزندانشان كارگر شوند !!!!!!!به احزاب وسازمانهاي موجود وگذشته آنان نگاه كنيد حزب توده چگونه جنبش كارگري وآن همه جانفشاني كارگران متشكل در اتحاديه ها و روشنفكران انقلابي را در سال 32 به دست جلاادان كودتاگر شاه/ امريكا سپرد ودركشورهاي به اصطلاح سوسياليستي مسابقه گرفتن امكانات با رقابت در  سرسپردگي  براه انداخت،سازمان مجاهدين خلق و  سازمان فدايي كه شايد بتوان بجرات گفت با صداقت وفداكاري بخش زيادي از آبروي ريخته شده جنبش موسوم به چپ وسوسياليسم را جبران نمودند و اعتماد قابل توجه اي از فعالين كارگري دانشجويي را بعنوان يك تشكل توده اي بخود جلب نموده اما متاسفانه اكثريت  سازمان فدايي بخاطر گرفتن امكاناتي حقير، از ارتجاعيترين انسان قرن حاضر يعني خميني جلاد اسطوره ضد امپرياليست وضد سرمايه داري ساخته وتا آنجايي پيشرفت كه در سركوب جنبش كارگري ودانشجويي همدست وهمراه ودر بعضي مواقع راهنماي حكومت فاشيستي اسلامي ايران شدند ، بخش اقليت آن نيز چنان اسير غرور وفرقه گرايي گرديد كه عمده نيروي خود را صرف مبارزه با خود وانشعابات متعدد نمودتا جايي كه امروز كمترين تاثيري برجنبش كارگري ،روشنفكري ايران ندارند. سازمان مجاهدين خلق نيز با توجه به ماهيت مذهبي وخرده بورژوايي خود در ابتدا به اميد گرفتن سهمي از قدرت در حكومت اسلامي از اين رژيم ارتجاعي حمايت نموده ولي با نااميد شدن از لطف وعطوفت جلادان اسلامي با اعلام جنگ مسلحانه جداي از كارگران وزحمتكشان ايران دست به يك تاكتيك غلط زده و اين حركت غلط را با پناه بردن به ديكتاتور ديگري مانند صدام كه سركوب كارگران وزحمتكشان عراق مانند رژيم اسلامي عمل ميكرد با توجيه گرفتن امكانات از يك حكومت فاشيستي بر عليه حكومت فاشيستي ديگر كار را بجايي كشاند كه بخش عظيمي از هواداران خود را دچار ياس وپاسيفسيم نمود،   اما اين ماجرا پاياني ندارد و هنوز احزاب وسازمانهايي با ادعاي طرفداري از كارگران وزحمتكشان با توجه به درس گيري از گذشته  همچنان بقصد گرفتن امكاناتي از سرمايه جهاني براي رسيدن به قدرت استفاده ميكنند كه نمونه هاي زيادي وجود دارد حتي با نام دفاع از كارگران وزحمتكشان با عنوانهاي كمونيست كارگري و دمكراتيك وانقلابي .

 در اين ميان نقش سازمانهاي جاسوسي سرمايه داري جهاني رو بايد در نظر داشت كه به اين حقيران پناه آورده بخود اعتمادي نداشته وراسآ در صدد رهبري جنبش كارگري !!!!!!ميباشد ودراين رابطه تشكلات مستقيم خود را نيز تشكيل داده كه نمونه بسيار مشهور ان سوليداريتي سنتر ميباشد. نمونه اي ازماهيت  اين تشكل را در اينجا ميبينيم اميدواريم دوستان براي شناخت هرچه بهتر به مقاله دوست گرامي برهان عظيمي به آدرس زير مراجعه نمايند.

سالیداریتی سنتر در سال 1997 از طرف ا. اف. ال.- سی. آی. او.11*  با تلفیق چهار سازمان مرتبط با ا. اف. ال.- سی. آی. او. به اصطلاح برای "کمک" به برپائی اتحادیه ها و سندیکاهای "کارگری" دوستدار آمریکا، تاسیس گردید. که عبارتند از:

1- ا. آی. اف. ال. دی.

2- انیستیتو کارگری آزاد  آسیا-آمریکا. 15*                         

  مرکز کارگری آفریقا-آمریکا. 16 *  -3

4- انستیتو اتحادیه آزاد کارگری. 17* 

هدف از ایجاد سالیداریتی سنتر طبق ادعای این مرکز امپریالیستی عبارت از: کمک به ایجاد جنبش جهانی کارگری درزمینه اتحادیه های کارگری دمکراتیک و مستقل، برای تقویت اقتصاد و قدرت سیاسی کارگران بیان شده است. فلسفه برنامه و موجودیت این نهاد دقیقاً بر مبنای همان فلسفه، ان. ئی. دی. و نیز، ا. آی. اف. ال. دی. بنیانگذاری شده است. سالداریتی سنتر همچون هر نهاد امپریالیستی در حرف خواهان اعطای مشارکت سیاسی به کارگران و اتحادیه های کارگریست و حمایت از منافع آنان را دارد اما، واقعیت آن است که در عمل خواهان ایجاد و توسعه شاخک های استثمار نظام سرمایه داری-امپریالیستی اش درمحار زدن به پاگیری جنبش کارگری رادیکال چپ و کمونیستی در کشورهای جهان بخصوص جهان سوم می باشد.  

سالیداریتی سنتر به سازمان جاسوسی  سی. آی. ا. متصل می باشد. این نهاد در اتحادیه ها و

سندیکا های کشورهای جهان سوم خصوصاً برآموزش کارگران بر مبنای فلسفه ای که در بالا به آن اشاره شد، تاکید خاصی می گذارد. و از طریق عناصر محلل سست عنصر و خود فروش بومی کشورهای جهان سوم شروع به یارگیری و نفوذ در جنبش کارگری برای تطبیق دادن این جنبشها به دنبالچه و پیروی از منافع امپریالیسم آمریکا، را دارد.

براي خواندن كامل اين مقاله ارزشمند لطفا به ادرس زير مراجعه نماييد.

 

http://www.etehadbinalmelali.com/jonbesh_karegari1.htm

اين نمونه كوچكي از فجايعي كه برمارفته ميباشد. در حاليكه ما ميدانيم هنوز هستند سازمانها واحزابي كه در كنار جنبش كارگري ودانشجويي ما قرارداشته ودارند كه اين باعث اميدواري است كه بتوانند با حفظ شرافت خود با بهره گيري از عنصر تجربه با اشتباهات وانحرافات خود برخورد كرده و جغد شوم فرقه گرايي وسكتاريسم را از بام خود بپرانند.زيرا جنبش كارگري دانشجويي ما به نيروي فراواني نياز دارد وهرنيروي متشكل در هر تشكلي با هر نام و نشاني دراين روزگار سياه نخواهد توانست بتنهايي اين بار سنگين را به سر منزل مقصود كه همانا از نظر ما سوسياليسم وازادي است برساند ما براين اعتقاديم كه تنها يك انقلاب با برنامه سوسياليستي ميتواند كارگران وزحمتكشان وكل بشريت را از چنگال نظام غارتگر وضد بشري سرمايه داري نجات دهد .

دراين ميان نقش تك تك انسانهاي با اين هدف وبرنامه نه تنها تاثير گذار بلكه تعين كنند ميباشد. فعالين جنبش كارگري در داخل كشور با هوشياراي وتكيه به نيروي خود ميتواننددر جهت يك اتحاد عمل درجهت پيوند مبارزات كارگري و تشكل يابي كارگران نقش تعين كننده اي را ايفا كنند ،اگر به 3 سال قبل برگرديم متوجه اين نقش خواهيم شد هر چند كه حركت براي تشكل يابي قبلا نيز وجود داشته ولي با اعلام تشكلات مستقل كارگري ودانشجويي مانند كميته هماهنگي ،پيگيري ، سنديكاي واحد ،سنديكاي خبازان ،اتحاد كميته هاي كارگري،انجمن صنفي كارگران برق وفلزكار كرمانشاه وده ها تشكل ديگرنوع حركت در داخل كشور به مرحله نويني رسيده هرچند اين تشكل ها با انحرافات بعضا جدي كه تكرار همان اشتباهات گذشته ميباشند روبرو بوده ونتوانسته به رسالتي  كه بردوش خود دارند عمل كنند ولي توانسته اند جنبش كارگري را از آن ركودي كه با آن مواجه بوده نجات داده واين ذهنيت را بوجود آورند كه حكومت فاشيستي اسلامي ضربه پذير ونابود شونده است. كافيست كه ما در اين راه از تمام توان خود استفاده نموده امكاناتي براي رساندن صداي خود به تمام كارخانجات وصنايع بوجود آوريم، از منافع شخصي وگروهي خود دست برداشته ودرجهت همبستگي كارگران  وپيوند زحمتكشان وروشنفكران انقلابي با جنبش كارگري، تقويت تشكلات مستقل كارگري، دانشجويي (ازدولت ونهادهاي سرمايه داري داخلي وخارجي)وكسترش اين تشكلات به سراسر ايران با يك برنامه كلي جهت در هم شكستن قدرت سرمايه داري حاكم بر ايران ومقابله با سرمايه داري جهاني كه آنها نيز در آتيه ادامه دهندگان راه شاه وحكومت اسلامي درسركوب اين جنبش خواهند بود .بايد وضعيت حساس وخطير ايران ومنطقه را مد نطر داشت اينده گان مارا نخواهند بخشيد اگر از بار مسوليت هاي خود شانه خالي كنيم.فعالين گارگري ودانشجويي در خارج از كشور نيز به همين اندازه بايد در اين سمت حركت نمود ه قدمهاي منطقي تري براي اتحاد عمل وپشتيباني از مبارزات داخل كشور وهمچنين رسانيدن صداي اين جنبش به گوش جهانيان واتحاديه هاي كارگري ،سازمانهاي حقوق بشري غير وابسته برداشته ودسيسه هاي سرمايه داري جهاني  مانند سوليداريتي سنترو پيروان انقلاب بشيوه لهستان را افشا ورسوا نمايند.ما اينجا اعلام امادگي خود را براي اتحاد عمل با كليه فعالين جنبش كارگري ودانشجويي در جهت اهداف فوق الذكر اعلام ميداريم واميدواريم بتوانيم با درس آموزي از اشتباهات گذشته خود سهمي در آزادي طبقه كارگر وزحمتكشان ايران داشته باشيم.

برقرار باد تشكل مستقل كارگران ودانشجويان ايران

نابود باد سرمايه داري درايران وجهان

پيروز باد انقلاب كارگران وزحمتكشان ايران

 

جمعي از كارگران پيشرو تبعيدي در سوييس

28/1/2007