تاکتیک فرار به جلو برای گرفتن تضمین امنیتی

 

مهدی سامع

mehdi_samee@yahoo.com

 

به گزارش رسانه های دولتی روز شنبه 31 شهریور برای فرماندهان سپاه پاسداران فرصتی بود تا پرچم سرکوب، ترور و صدور ارتجاع را بر خاکریزهای امنیت ولایت فقیه به نمایش بگذارند.

سردار پاسدار محمد علي جعفري، فرمانده کل سپاه پاسداران در حاشيه رژه نيروهاي مسلح با اشاره به جنگ حزب الله با اسرائیل به طور ضمنی به تاکتیک ترور به مثابه شیوه اصلی مقابله با تکنولوژی پیشرفته اشاره می کند و می گوید:«اين واقعيتي است كه دشمن از نظر توانمنديهاي مادي به خصوص در بخش هوايي از ما بالاتر است اما ما با ويژگيهاي خاص و شيوه هاي منحصر به خود كه در اختيار داريم مي توانيم اين برتري و توانايي را خنثي كنيم كه نمونه شكست دشمن از طرحهاي ابتكاري در جنگ 33 روزه حزب الله با رژيم صهيونيستي به دفعات ديده شد.»

همزمان حبيب الله سياري فرمانده نيروي دريايي ارتش در حاشيه همین رژه گفت:«تمام آبهاي جنوب و شمال كشور تحت سيادت نيروهاي دريايي ايران است» و «عليه منافع هر كشوري كه بخواهد عليه ايران اقدامي انجام دهد، در هرجا كه باشد، اقدام خواهيم كرد و به پيروزي خود يقين داريم.»

و باز در همین روز پاسدار مصطفي محمدنجار وزير دفاع ولایت فقیه گفت:«ما تهديدي احساس نمي‌كنيم، اما هوشمندانه رصد مي‌كنيم، اگر خطري تهديد كند به كوبنده‌ترين وجه پاسخ خواهيم داد.»

در ظاهر امر تمامی این سخنان و به رخ کشیدن ادوات جنگی برای هشدار به دشمن خارجیست. اما سوال بسیار ساده ای هم می توان مطرح کرد. اگر جمهوری اسلامی به آن چنان قدرتی رسیده که علیرغم برتری مالی و تکنولوژیک دشمن به پیروزی خود «یقین» دارد، پس معنی و مفهوم این چوبه های دار و این اعدامهای وحشیانه و این بگیر و ببندها چیست؟ اگر حاکمیت در موضع اقتدار قرار دارد پس معنی سرکوب گسترده و لحظه به لحظه مردم و حتی تیغ کشی بر روی خودیها چیست؟

وقتی پاسدار سيد حسن فيروزآبادی، رییس ستاد کل نيروهای مسلح می گوید:« بايد به جناحهای سياسی داخلی و دست اندرکاران برخی وسايل ارتباط جمعی که جريان سايه تشکيل داده اند هشدار بدهيم که نه تنها با دکتر احمدی نژاد همراهی نمی کنند، بلکه کارهايی می کنند که بعضاً همراهی با دشمن در مقابله با دولت است.»(روزنامه ایران، 28 مرداد) و چند روز بعد باز تکرار می کند که:«بايد هوشيار باشيم كه جناح های سياسی داخلی كه كارگزاران انقلاب اسلامي هستند و دست اندر كار بعضی وسايل ارتباط جمعی و همه ما آنها را خودی می دانيم جريان سايه تشكيل داده اند و نه تنها با دولت همكاری نمی كنند بلكه از طريق اعوان و يارگيریهای خود عليه دولت كارشكنی می كنند و جنگ روانی به راه می اندازند.»(روزنامه جمهوری اسلامی 3 شهریور) آیا باید این وضعیت را اقتدار حاکمیت دانست؟

واقعیت این است که همه ی این جار وجنجالها و این بگیر و ببندها در شرایطی صورت می گیرد که نظام ولایت فقیه همه ی ظرفیتهای داخلی خود را مصرف کرده و در شرایطی که خواسته های انباشت شده مردم جامعه را در حالت انفجار قرار داده، در حالت ضعف مجبور به اتخاذ تاکتیک فرار به جلو  شده اند. این تاکتیک البته تاکتیک مقابله با جنگ خارجی نیست. اما از آن جا که تحلیل غالب در درون حاکمیت این است که جنگ جدی و کمر شکن صورت نخواهد گرفت، بنابرین به تاکتیک فرار به جلو برای لاپوشانی کردن ضعف خود متوسل شده اند. تحلیل فرمانده کل سپاه پاسداران از شرایط کنونی کلید رمز و راز این تاکتیک را آشکار می کند.

به گزارش روز  یکشنبه 18 شهريور خبرگزاری مهر، پاسدار  محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران ولایت فقیه در هجدهمین همایش فرماندهان و مسئولان سپاه می گوید:«دشمن اگر امنیت منطقه بخصوص عراق را در اختیار می گرفت، بی تردید به ایران حمله نظامی می کرد ولی خوشبختانه با هوشیاری مسلمانان منطقه دشمن استکباری در این توطئه نیز ناکام ماند. اگر امروز دشمن در برنامه خود تردید پیدا کرده است به دلیل شکست طرح هایش در عراق است.....اگر امروز می بینیم که دشمن با تمام توان نظامی خود اطراف ایران را به محاصره درآورده ولی جرات نمی کند نگاه چپ به ایران کند به دلیل مولفه های انقلاب اسلامی  و آماده بودن سپاه و بسیج است...........ما نباید این نقش را دست کم بگیریم زیرا ما با استفاده از مولفه های انقلاب باید به رسالتی که بر عهده ما است در جهان و در انقلاب خود جامه عمل بپوشایم...........مهم درک این جایگاه و نقش سپاه در این جایگاه است. باید این موضوع در پاسداران ما جا بیافتد که چنین نقشی را باید ایفا کنند چرا که این مسیر زندگی ما را عوض خواهد کرد.»

همین تحلیل را با بیانی دیگر محمود احمدی نژاد در ديدار با روساي دانشگاههاي سراسر كشور و مسئولان دفاتر ولی فقیه در دانشگاهها ارایه می دهد. احمدی نژاد می گوید:«ايران الان بزرگترين قدرت سياسي منطقه است و كسي نيست كه غير از اين بگويد و بايد توجه داشت كه تا ايران يك قدرت جهاني نباشد برخي در اطراف به قدرت منطقه‌اي ايران اذعان نمي‌كنند......اگر بخواهم نام اين افراد را كه در برخي جلسات صحبت از ضرورت سازش با برشمردن عناصر قدرت دشمن و ايجاد جنگ تمام عيار مي‌كردند، نام ببرم ، كسي باور نمي‌كند. روزهايي بر ما گذشت كه ‌از صد ناحيه در داخل فشار مي‌آمد كه جنگ مي‌شود و بايد كوتاه بياييم ولي بنده گفتم كه حاضر هستيم براي شما بنويسم كه اينها محال است كه جنگ كنند.»(ایرنا، یکشنبه 11 شهريور)

تاکتیک فرار به جلو، بر اساس عدم وجود تهدید جنگ جدی و همه جانبه اتخاذ شده است. کاربرد این تاکتیک که در شکل تهاجمی و در مضمون تدافعی و از موضع ضعف و اجبار  است، در توازن قوای کنونی سبب تقویت سیاست مماشات می شود. به این نکته سرکردگان نظام و به ویژه ایت الله خامنه ای به خوبی آگاه است و می داند که هر گام عقب نشینی و کوتاه آمدن در این مسیر مستلزم پرداخت هزینه های گزاف برای نظام است. هدف از برآمد احمدی نژاد و پاسداریزه شدن حاکمیت جلوگیری از عقب نشینی و سقوط بوده و تاکتیک فرار به جلو مناسبترین اقدام برای مدیریت بحران در شرایط ضعف می باشد. از نگاه ولی فقیه نظام نقطه تعادل این تاکتیک گرفتن تضمین امنیتی است و این تضمین وقتی برای رژیم ایران قابل قبول است که جهان غرب و به ویژه آمریکا سرکردگی نظام ولایت فقیه بر منطقه و به ویژه در عراق را بپذیرد. اما در مقابل این بلند پروازی ماجراجویانه فقط جهان غرب قرار ندارد. نیروی اصلی در تقابل با این سیاست ارتجاعی مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آنان می باشد که در مقابل جنگ و مماشات راه حل سوم را پیگیری می کند.

 

منبع: یادداشت سیاسی نبرد خلق، شماره 267 - یکشنبه 1 مهر ۱۳۸۶ (23 سپتامبر 2007)