Farahnaz hiedari 
فرحناز حيدری        

 فرهنگ ملی

 

بعد از گذشت سال ها هنوز هم مردم نتوانسته اند نقش تعیین کننده ای در سرنوشت خویش داشته باشند. به طوریکه دست های  خیانت و جنایت   فرهنگ ملی سنتی ایرانی ، حس هم دردی ، انسان دوستی ، نوع پرستی ، علائق قلبی و ... همه و همه را به یغما برده و آنچه که بر ساختار کشور حاکم است نه فرهنگ ملی ایرانی و نه فرهنگ انسانی است ، بلکه با چنان مهارتی نوعی تضاد درون سازمانی را بر ساختار فرهنگی ایران ارگانیزه کردند که از صبح تا شب هر کسی فقط به فکر خودش باشد و بیشتر و بیشتر بدود که فراتر برود و بیشتر و بهتر بدست بیاورد. بجای حس انسان دوستی افراد نسبت به هم غریبه و بی عاطفه  شده اند و در حال حاضر دسته دسته می باشند. در چنین جو آلوده و سنگینی  _ تفرقه بیانداز و حکومت کن _ رژیم به راحتی دارد حکومت می کند و به بقای خویش ادامه می دهد. در جوی که همه توی سر همدیگر می زنند که شاید خودشان بیشتر جلو بروند. به عبارت بهتر همه همدیگر را هل می دهند شاید سریعتر و بهتر به مقصد برسند. وقتی که باد شدیدی مثل طوفان بوزد به شاخه های درختان ، خانه های مسکونی ، مزارع کشاورزی ، افرادی که در سر راه هستند صدمات متفاوتی می زند که بستگی  به شدت  قوی بودن طوفان دارد. ظلم و ستم مثل طوفان شدید ، مهار نشده ، بی حساب و برآورد و افسار گسیخته ای است که وقتی می آید به ریشه های فرهنگی ، اقتصادی ، فکری ، نسل جوان و خلاصه هر آنچه که در محدودهء ظلم هستند صدمه زده و تباهی ، فساد ، عقب ماندگی و کلا" توقفی تلخ در همهء سطوح مثبت را به ارمغان می آورد.همه چیز در نهایت حماقت سرکوب می شود ، افکار زیبا  و روشنفکرانه بارور نمی شود. آزادی و دمکراسی مثل باد مطبوعی است که می وزد ، اما زمانی که شما به آن ها عادت نداشته باشید سرد و زننده است!...  درجائی که تحت ستم هست هرگز بذر تحول ، ترقی ، فرهنگ ، انسانیت و ... رشد نمی کند . بلکه درخت اختناق فقط و فقط میوه های حماقت و نکبت را به بار می آوردند. در ایران ظاهرا" مردم با هم همسایه هستند اما از نظر فکری هم فکر ، هم راه و بساز یکدیگر نیستند بلکه فکرهایشان از هم خیلی دور است. رژیم جمهوری اسلامی با برقراری یک چنین ساختار فکری و فرهنگی در ایران حکومت می کند. متأسفانه بدلیل حاکمیت ظلم  و استبداد در ایران امروز ، نسل جوان که باید وارث فرهنگ خوب ایرانی  ، پیشرفت و ترقی درآینده باشد فقط خودش را در احاطهء رعب و وحشت می بیند. خیلی از مردم نه تنها جوانان با ناباوری و عدم اعتماد به رژیم حاکم نگاه می کنند.  درشرایطی که سران جنایتکار رژیم جمهوری اسلامی روز به روز ثروتمندتر می شوند ، مردم فقیر روز به روز فقیرتر می شوند ، بطوریکه فرزندان خانواده های معمولی _ در سطح متوسط  و نسبتا" ضعیف حتی امکان پیشرفت و ادامهء تحصیل را هم پیدا نمی کنند. با برسرکار آمدن رژیم جمهوری اسلامی ایران فقط تعداد افرادی که مرده اند و درحال حاضر در زیر خاک  هستند افزایش بی حد و حساب داشته است و دیگر اینکه تعداد افرادی که به هر دلیلی در زندان به سر می برند اعم از سیاسی و غیر سیاسی . دربارهء افرادی که سیاسی هستند رژیم با وقاهت تمام آنها را می کشد یا سرکوب می کند و به سیاچال ها می فرستد، بهانه اش هم این است که این ها مخالف سیاست کشور و اسلام هستند  ، خرابکار و خیانت پیشه اند !... اما دربارهء کسانی که به دلایل کیفری و سوء سابقه (مجرم بودن در دستگاه قضائی اعم ازارتکاب به فحشاء  _ دزدی _ قتل و ...) در زندان های رژیم بسر می برند ، رژیم جمهوری اسلامی چکار کرده است؟ سال ها از پایان جنگ ایران و عراق می گذرد  ضمنا" کشور ایران در حال جنگ با کشور دیگری هم نیستیم. چرا نباید سرمایه های کشورمعطوف آینده سازی جوانان بشود. در رژیم جمهوری اسلامی ایران آیندهء جوانان در پشت میله های زندان رغم زده می شود. شما تصور می کنید چارهء مردم چیست؟ ! بهترین راه حل سرنگونی رژیم استبداد ، ظلم و فساد جمهوری اسلامی در ایران امروز و برقراری یک حکومت ملی ، آن هم متکی به آراء مردم می باشد. البته قطعا" بدون دخالت نظامی آمریکا یا غیر .....        پس از برقراری یک حکومت سالم ملی  _ مردمی  سعی در برقراری جوی سالم بشود. بطوریکه به مرور فرهنگ ملی سنتی ایرانی که از دست رفته و به فراموشی سپرده شده به کشور ایران بازگردانده شود.  تلاش بشود ، آرام آرام روحیهء مردم به فرهنگ سالم ملی سنتی ایرانی آشناتر شده و عادت کند. برای برقراری یک فرهنگ سالم که در آن آینده مردم ، بخصوص جوانان تصمین شده باشد ، باید الزامی است که این فرهنگ فاسد و غلط حاکم توسط رژیم تبهکار جمهوری اسلامی ایران از بیخ و بن ریشه کن شود. نسل جوان و در نهایت مردم با این فرهنگ مسموم حاکم هیچ آینده ای ندارند. چنانچه در یک خانواده پدر خانواده که باید ستون محکمی باشد فاسد و نالایق باشد و تصمیم در اصلاح خویش و پیش گیری یک سیستم و وضعیت صحیح دربارهء خودش نداشته باشد ، تنها راه نجات سایر افراد خانواده این هست که آن پدر نالایق و آن خانهء تباهی  (لانهء فساد) را ترک کنند. آنجا در ایران امروز بهترین راه این است که سران فاسد و قدرت طلب زورگو اساسا" از میدان بیرون رانده  شوند. برای همیشه !...   چرا که دین را وسیلهء بازی و متمول شدن شخصی و ... قرار داده اند!....

 سرنگون باد حکومت ظلم و استبداد  _ زنده باد  آزادی و دمکراسی                                                                

 

6-10-2007

swiss