آیا دیگر کسی را یارای خاموشی این فریادها هست؟
بار دیگر جهانیان و ما ایرانیان شاهد خروش دلاورانه و شجاعانه زنان قهرمان میهنمان در روز 22 خرداد در تهران بودیم.فریادی که به راستی مایه افتخار و مباهات هر زن ، به ویژه زن ایرانی است.
فربادی که در سیاه ترین و تاریک ترین دوران برای زن ایرانی و بر علیه سرکوبگرترین و وحشی ترین رژیم های زن ستیز دوران معاصر سرداده می شود قطعاً برای هر انسان شریف و آزادی خواه افتخار آمیز و غرور آفرین است.
این سطح از توحش و خشونت و سرکوبی تظاهرات مسالمت آمیز و آرام زنان از سوی رژیم از یک سو نشانه ضعف و درماندگی کامل حاکمیت و از سوی دیگرسو نشان هراس و وحشت رژیم از گسترش و رشد نهضت آزادی خواهانه و برابری جویانه زنان ایران است.نهضتی که از لابه لای خواسته ها و شعارهای آن ،می توان به خوبی به عمق مترقی بودن و انقلابی بودن آن پی برد .این فریادی است که از پی سالیان سال تبعیض و نابرابری و ستم جنسی و استثماربه آسمانها بر خاسته است.رژیم جنایتکار خام خیالانه این باربا دادن باتوم و چماق <<مهرورزی>> به دست عده ای زن مزدور معلوم الحال و وحشی، قصد داشت تا از زشتی و قبح اعمال جنایتکارانه و وحشیانه خود شاید اندکی بکاهد .اما باز مانند همیشه این ترفند ضد انسانی اش هم به ضد خودش تبدیل و باعث انزجار و تنفر بیشتر مردم از رژیم شده نظام زن ستیز و ضد بشری جمهوری اسلامی خود بیشتر از همه به پتانسیل درونی نهضت زنان میهنمان واقف است و دقیقاًبه علت همین شناخت است،که دست به چنین سرکوبی وحشیانه و دستگیرهای گسترده و شکنجه وآزار پس از آن می زند . این جانیان به خوبی می دانند اگر زنان آزاده میهنمان ذره ای مجال و فرصت پیدا کنند طومار این رژیم سراسر ظلم و جنایت را در هم خواهند پیچید و آن را به زباله دان تاریخ روانه خواهند کرد .
من بعنوان یک زن ایرانی ،که خود یکی از بیشمار قربانیان این نظام ضد بشری هستم به سهم خود فریاد اعتراض زنان ایران را به گوش های شنوا میرسانم و از تمامی وجدانهای بیدار بشری و نهادها وارگانهای حقوق بشری وبین المللی خواهان پشتیبانی و کمک و یاری از نهضت و مقاومت زنان در ایران برای به دست آوردن آزادی وحقوق برابر و مساوی با دیگران هستم.
با امید به یاری همگان
مرجان امیدوار
سوئیس30.06.2006