نفوذ فراماسونهای یهود در دولت بوش  

پيش از جنگ های آمريکا در منطقه که با حمله به عراق شروع شد، برخی از عرب ها نسبت به اين که تعداد اعضای يهودی در دولت جورج بوش کمتر از عهد دولت کلينتون است ابراز خوشنودی می کردند. (در زمان کلينتون ديويد کوهين وزير دفاع و مادلين آلبرايت وزير امور خارجه از يهودی فراماسونهای سرشناس بودند). اما مدتی نگذشت که همه چيز آشکار شد و همه دانستند که اين دولت بازيگران پشت پرده بسياری دارد که در مقايسه با تاريخ دولت آمريکا بی سابقه است. بسياری از اين بازيگران يهودی فراماسونهایی هستند که روابط بسيار مستحکمی با جنبش جهانی صهيونيسم به ويژه لابی يهودی فراماسونری آمريکا دارند. آنان از حوادث 11 سپتامبر برای فراهم کردن زمينه جهت سيطره آمريکا بر جهان بهره بردند. جنگ بر ضد افغانستان و عراق تنها "پوسته" طرح هايی بود که آنان برای ايجاد خاورميانه جديد به رهبری "اسرائيل" به اجرا درآوردند.

Seals of the United States. Currently on the One Dollar Bill

نشانه های اين "رهبران در سايه" در همه گفته های بوش و اقدامات وی قابل رديابی است. برای نمونه پل ولفوويتز همان کسی است که انظار عمومی را از حل مسئله فلسطينيان و اسراییلی ها به حمله به عراق منصرف کرد، بدون آن که جهت سياست آمريکا در مورد خاورميانه را که تهيه آن بر عهده خود او بوده است از جنگ "صد ساله" بر ضد اسلام تغيير دهد. داگلاس فايث (سردمدار محافل يهودی فراماسونی  ) معاون وزير دفاع آمريکا همچنان عرب ها را جزئی از گروه های شر مطلق می داند که در برابر گروه های خير مطلق از جمله "اسرائيل" قرار گرفته اند! "اسرائيل" نيز فکر می کند که تنها راه درست، جنگ با دشمنان عربش تا شکست کامل آنهاست و نبايد با آنها وارد مذاکرات صلح شد. از جمله طرح های وايث، طرح راهبردی حمله آمريکا به لبنان به منظور اخراج سوری ها مانند اشغال کويت به بهانه آزادسازی آن در جنگ دوم خليج است. نويسنده سخنرانی های رئيس جمهور در امور اقتصادی که ديويد فورم نام دارد در پشت بازیهای تندروی پنتاگون قرار دارد. او عبارت "محور شرارت" را که بوش در سخنرانی خود در مورد عراق و ايران و کره شمالی بر زبان آورد، اختراع کرد. اين طرح زمينه را برای ايجاد امپراتوری و يا سلطنت آمريکا در منطقه مانند امپراتوری روم، فراهم می کند. اليوت آبرامز "قهرمان ماجرای رسوايی ايران ـ کنترا" حلقه يهودی فراماسونی پيرامون بوش را کامل می کند. آبرامز مسئول امور خاورميانه در شورای امنيت ملی آمريکاست. او از کسانی است که مخالفت خود را با روند صلح در خاورميانه پنهان نمی کند. او استراتژی "افزايش توان نظامی اسرائيل" برای کنترل معادله زمين در برابر صلح را پيگيری می کند. ولفوويتز طراح جنگ صد ساله بر ضد اسلام در انتظار فاجعه ای مانند پرل هاربر برای سلطه بر جهانپل ولفوويتز : جنگ آمريکا بر ضد عراق مقدمه اجرای طرحی است که يکی از بازیهای محافظه کار عاشق جنگ در آمريکا مدت های زيادی در انتظار آن بود. او پل ولفوويتز معاون وزير دفاع آمريکاست. او هميشه تلاش کرده است که گزارش های نظامی خود را به بوش تحويل دهد تا به وسيله تمرکز و تأکيد بر مسئله از ميان برداشتن حکومت صدام حسين، او را از توجه به يافتن راه حل عادلانه برای مسئله فلسطين باز دارد. ولفوويتز به شدت علاقه مند است آمريکا را به چندين بحران بين المللی مشغول سازد و در پی آن وقت کافی را برای اسراییلی ها به منظور تحميل سلطه خود بر فلسطينيان، فراهم کند. برخی از ناظران در آمريکا اکنون خطر مرد دوم پنتاگون برای کشورشان را احساس کرده اند. کار به جايی رسيده است که برخی از محافظه کاران نيز او را خطرناک ترين چهره در دولت کنونی آمريکا معرفی می کنند، زيرا او مواضع تندی دارد و علاوه بر آن می تواند با لفاظی از نقشه های خود دفاع و به راحتی ديگران را توجيه کند. يکی از اين ناظران پل ولفوويتز و دار و دسته وی را "امپرياليست های دمکرات" می نامد. آنان اخيراً از دخالت نظامی آمريکا در سوريه و ايران برای ايجاد تغييرات در اين کشورها پس از اشغال عراق سخن گفته اند. در اکتبر سال 2002م روزنامه نيويورک تايمز اخباری را در مورد ولفوويتز و دار و دسته وی منتشر کرد که در آن از فشار اين افراد بر دولت بوش برای آغاز جنگ فوری بر ضد عراق سخن گفته شده است، زيرا حمله به افغانستان (سرزمين خشک و فقير) نمی تواند جنگ جهانيی را که آنان درصدد شعله ور کردن آن هستند، آغاز کند، اما از نظر آنان عراق پله ديگری برای "جنگ بر ضد تروريسم" و "برخورد تمدن ها"ست. در اين طرح دين اسلام "دشمن" معرفی شده است و بايد جنگی "صد ساله" بر ضد آن آغاز شود. پس از انتشار اين طرح، اين افراد " گروه ولفوويتز" لقب گرفتند. اين گروه در حال حاضر ايالات متحده را در همان مسيری هدايت می کنند که سياست تندرو و افراطی و  بسيار خطرناک فراماسونهای یهودی به آن سو در حال حرکت است. در اين تفکر همه دولت های اسلامی که "اسرائيل" از آنها می ترسد، دشمن تلقی شده اند و شايد اگر دولت بوش نبود اين ايده های ولفوويتز تنها يک رؤيا باقی می ماند. روزنامه نيويورک تايمز می افزايد، يکی از بخش های اصلی نفوذ اين گروه شورای سياست دفاعی پنتاگون است. 18 عضو اين شورا روابط بين المللی گسترده ای به ويژه با "اسرائيل" دارند و اين مسئله برای آنان اين امکان را فراهم می کند که از طريق اقدامات پنهان و مانورهايی که دولت آمريکا از آن ناآگاه است تغييراتی را بر سياست اين کشور تحميل کنند. هنگامی که ولفوويتز پسر يک ديپلمات يهودی و استاد رياضی دانشگاه پس از جنگ 1973م به پنتاگون پيوست، اقدامات خود را که اکنون سياست آمريکا در خاورميانه نمونه بارز آن شمرده می شود، آغاز کرد. پل ولفوويتز در سال 1992م پيش نويس طرحی را تحت عنوان " تأثير گذاری بر ديدگاه های جهانيان در قرن آينده" تهيه کرد. اين طرح اکنون اساس سياست خارجی بوش پسر قرار گرفته است. در اين طرح از پنتاگون خواسته شده است، "سازمان جديدی برای جهان بنا نهد که در زير سلطه کامل آمريکا باشد (نظم نوين جهانی يا نظام تک قطبی به رهبری مطلق آمريکا). گروه ولفوويتز پس از آن به نام گروه "طرح قرن جديد آمريکايی" شهرت يافت. در اين گروه ديک چنی معاون رئيس جمهور آمريکا و يکی ديگر از دوستان ولفوويتز يعنی ريچارد پرل که "رهبر در سايه" لقب گرفته است، نيز حضور دارند. بوش در ژوئن 2002 ميلادی در سخنرانی خود در "وست پوينت" با توجه به طرح ولفوويتز، تأکيد کرد، آمريکا قصد دارد قدرت نظامی خود را حفظ و با چالش ها مقابله کند. به گفته يکی از کارشناسان مسائل آمريکا "گروه ولفوويتز" به شدت تلاش می کند که ايالات متحده آمريکا را به حرکت در مسير سياست های جناح راست تندروی " اسرائيل" که از مهم ترين هدف های آن حمايت از " تهاجم هسته ای احتمالی رژيم اسراییل به کشورهای عرب" است، سوق دهد. اگر هم نتوان ولفوويتز را مزدور تمام عيار "اسرائيل" ناميد، شارون و جنبش شهرک نشينان صهيونيستی که خواستار کشتن ياسر عرفات رئيس تشکيلات خودگردان و اخراج فلسطينيان از سرزمين های اشغالی بودند، اميدهای زيادی به او دارند. پل ولفوويتز معاون وزير دفاع آمريکا يکی از 23 شخصيت يهودی فراماسونی حاضر در دولت جورج بوش پسر محسوب می شود. اين 23 نفر عبارتند از: 1. پل ولفوويتز معاون وزير دفاع 2. ريچارد پرل رئيس شورای سياست گذاری و برنامه ريزی پنتاگون (او اکنون از اين سمت استعفا داده است) 3. آری فليشر سخنگوی کاخ سفيد (مستعفی) 4. کين ميلمان مدير سياست گذاری کاخ سفيد5. جی ليفکوويتز دستيار معاون رئيس جمهور6. ديويد فورم نويسنده سخنرانی های بوش (مستعفی) او عبارت محور شرارت را اختراع کرد7. براد بلايکمان سرپرست تشريفات کاخ سفيد8. داو زاکهايم معاون وزير دفاع و بازرس هزينه ها9. لويس ليپی سرپرست کارگزينی اداره معاون رئيس جمهور آمريکا10. آدم گلدمان مسئول ارتباط با انجمن يهوديان در کاخ سفيد11. کريس گرستين دستيار معاون وزير امور خانواده12. اليوت آبرامز سرپرست گروه امور خاورميانه و مسئول امور حقوق بشر شورای امنيت ملی آمريکا (قهرمان ماجرای رسوايی ايران ـ کنترا ) 13. مارک وينبرگ معاون وزير دفاع در امور سياسی 14. داگلاس فايث معاون وزير دفاع در امور سياسی 15. مايکل چرتوف رئيس بخش جنايی وزارت دادگستری 16. دانيال کيرتزر سفير آمريکا در تل آويو17. کليف سوبل سفير آمريکا در هلند18. استيوات برنشتاين سفير آمريکا در دانمارک19. خانم نانسی برينکير سفير آمريکا در مجارستان20. فرانک لافين سفير آمريکا در سنگاپور21. رون وايزر سفير آمريکا در اسلواکی 22. ميل سامبلر سفير آمريکا در ايتاليا23. مارتين سيلور اشتاين سفير آمريکا در اروگوئه ، به راحتی می توان دید و پی برد که آمریکا مستعمره فراماسونهای اسراییلی است و این قدرت ویرانگر یهودی فراماسونی است که به تمام دنیا چنگ افشانده و به راحتی و با زیرکی هر چه تمامتر بر تمام میهن عزیزمان ایران مسلط گشته است و با کشتار و سرکوب مردم ایران به دست مزدوران خود که در راس قدرت قرار دارند توطئه های شوم خود برای نابودی ایرانمان را به پیش می برند.و به مردم داغ دیده و مظلوم  ایران که تشنه رهایی از دست این جلادان و قاتلان هستند نوید آزادی و دمکراسی می دهند ولی افسوس که در پشت پرده پروژه شوم دیگری را  برای ویرانی هر چه  بیشتر ایرانمان طراحی کرده اند. وتنها راه نجات از دست این استعمارگران به حرکت درآوردن جنبش عظیم براندازی است که سازمان پارس و شورای براندازی به یاری ملت عزیز ایران این مهم را عملی خواهد کرد که در این راستا بتوان اداره میهنمان را به دست ایرانیان وطن پرست برای همیشه سپرد و تاریخ و تمدن از دست رفته را به خاک ایرانمان بازگردانیم.

 

         جاوید ایران بزرگ  

 25/05/2005               

             سازمان پارس – شورای براندازی