bijanniabati@hotmail.comبيژن نيابتی
9 مرداد 1385
قاتلان ! ننگتان ابدی باد
خبر کوتاه بود ! 37 کودک لبناتی همراه با مادرانشان توسط بمبهای اسرائيلی در پناهگاهشان قطعه قطعه گرديده اند . همان بمبهايی که پيشتر از اين به امضای کودکان اسرائيلی مزين ! شده بودند . وای که رذالت را در روزگار ما مرزی نيست . قاتلان " قوم برگزيده " آمده بودند تا تروريستها ! را به جزای اعمالشان برسانند .
نزديک به سه هفته است که چهارمين ارتش قدرتمند دنيا ، در مقابله با نيروهای " حزب الله " لبنان زمين گير شده است و توان پيشروی ندارد . آنها تصور بيشتر از سه روز مقاومت را نيز به مخيله خود راه نمی دادند . همانگونه که پدران نژاد پرستشان نيز تصور مقاومت قهرمانانه سه نسل از مردم فلسطين را نمی کردند .
بيش از هشتصد هزار نفر بی خانمان و رانده شده از مناطق مسکونيشان و يا در حال فرار و ترک لبنان می باشند . صدها نفر غير نظامی بر اثر بمبارانهای مداوم مناطق مسکونی کشته و هزاران نفر زخمی بر جای مانده است . هدف ظاهرا نابودی " حزب الله " بوده است . با اينحال معلوم نيست که انهدام تمامی ساختارهای جامعه لبنان ، بمباران پلها و نيروگاه های برق و سيستمهای آبرسانی و خانه های مردم بيگناه در لبنان و نوار غزه چه رابطه منطقی با آن هدف اعلام شده دارد . الا اينکه زن و کودک لبنانی بايستی تقاص بزدلی نيروهای پياده ارتش اسراييل را بدهند .
اسراييل هر روز جنايتی تازه می آفريند و دنيای متمدن ! به نظاره نشسته است . اين تنها دولت و ارتش اسراييل نيست که مسئوليت جنايت عليه بشريت را بر دوش می کشد ، اکثريت مردم اسراييل نيز در اين جنايات شريک هستند . نگاهی به آنها که عليه جنگ ، در خيابانهای شهرهای اسراييل اعتراض می کنند بياندازيد . آنها که تلاش می کنند انسان بمانند و سياستهای نژاد پرستانه را محکوم می کنند . آنها که جسارت شنا کردن در خلاف جريان آب را دارند ، براستی چند ده نفرند ؟ اقليتی ناچيز و بشدت ايزوله و در زير نگاه های نفرت آلود اکثريت راسيست جامعه اسراييل .
هر يهودی در هر کجای اين دنيا که اين جنايت ضد انسانی را محکوم نکند شريک جرم قاتلان است .
1
سکوت هر دسته و گروه و سازمانی در مقابل اين جنايات ضد انسانی ، به هر بهانه و با هر توجيهی ، تنها تاييد جنايت معنی می دهد و ديگر هيچ !
مسئله اين نيست که موضعگيری ما چه تاثيری در روند اوضاع و احوال جاری می تواند داشته باشد . نه اصلا مسئله اين نيست ! ما تنها شرافت انسانی خود را پاس می داريم . همان انسانيتی که به جامعه نويد آنرا می دهيم . همان انسانيتی که در قالب آرمانيمان ، انگيزه مبارزه با يک رژيم جنايتکار ديگر را در ميهنمان از آن گرفته و می گيريم . بی آنکه خستگی ، توان حرکتمان را بگيرد . بی آنکه برق قدرت سرکوب دشمن چشمانمان را بگيرد و بی آنکه لحظه ای ، آری لحظه ای حتی ، به فکر سازش و مصالحه با دشمن بيافتيم و افتاده باشيم .
بدون اين " انسانيت محض" هيچ انقلابی موفق به تحقق بخشيدن به آرمانهای خود نخواهد شد ، اگر چه که حتی موفق به تصاحب قدرت سياسی نيز گرديده باشد .
که داستان آرمان و انسان حکايتی دگر است .......