از گرایشات فاشیستی امپریالیسم فرانسه غافل نمانیم
گر چه تحقیر و تفتیش فرودستان .... پیگرد شبانه روزی فرانسویهای " غیر اصیل " ... سرکوب آشکار و پنهان رنگین پوستان " فضول " و مرگ و میر " تصادفی " کارگران و بینوایان ... این کارهای " جزیی و ملی " در فرانسه ، اصلاً تازگی ندارد ... .
غروب روز 27 اکتبر بود- ماه گذشته- که ماموران امنیتی مستقر در یکی از محله های فقیر نشین حومه پاریس ( کلیشی سوبوا ) ، 3 تن از نو جوانان ( 13_ 14 ) ساله اهل محل را نشان کرده و مثل همیشه با " حسن نیت " ! آنها را مورد پیگرد قرار میدهند . ولی این بچه ها- بحق بیزار از تفتیش و باز پرسی های مکرر ، عمدی و اهانت آمیز- پا بفرار گذاشته و بیک نیروگاه فشار قوی پناه می برند- که براثر تماس با یک نیروی 2000 ولتی برق و در برابر بی تفاوتی حیوانی ماموران پیگرد و خشونت و تجاوز- 2 تن از آنان جابجا میسوزند و خاکستر میشوند و سومی- با بدن بریان- هنوز در انتظار مرگ " آرام " تری بسر می برد ... .
خبر شبانه درز پیدا کرد- ظرف چند ساعت- بگوش اهالی هم سرنوشت در نیمی از فرانسه رسید و این فرودستان را به نوعی واکنش تلافی جویانه ... بیک شورش نسبتاً وسیع و همگانی کشانید ... .
جنگی میان نیروهای " فقر و ثروت " ، میان قداره بندان دولتی و پاک باختگان گمنام در گرفت که هنوز هم- بعداز 2 هفته تمام- ادامه دارد ... .
زد و خورد شبانه با زرهپوشان پلیس ، ابتدا در چندین شهرک حومه پاریس آغاز شد . ولی با سرعت زیاد بدیگر شهرهای فرانسه- لیون ، تولوز ، بوردو ، موپنولیه ، استراسبورگ و نانسی و ... سرایت کرد . تا بحال دهها ماشین پلیس ، کامیونهای ضد شورش و کلی وسایل ارتباط پلیسی و ... به آتش کشیده شده و از دور خارج گردیده اند . تعدادی از بناها- مراکز تحقیر بینوایان- آسیب دیده اند . شماری از کمینگاهای ماموران " نا " مریی پلیس در محله های فقیر نشین ، موقتاً از کار افتاده اند . عده ای از ماموران تحقیر مردم ، عوامل توهین و تعرض و شبیخونهای نوبتی ... مجروح شده اند . در صف " حاشیه نشینها " نیز ، ضایعات سنگین است . بسیاری زخمی و صدها نفر دستگیر شده اند ... بناپارتیسم متعفن بیک " پیروزی " تازه رسید ... .
در این جدال نابرابر " فقر و ثروت " ، ضایعات " اضافی " هم وجود داشت- که اصلاً غریب نیست . آنطور که می گویند ، گویا صدها اتومبیل متعلق باهالی " بیطرف " نیز سوخسته ، درهم شکسته و از میان رفته اند- هیچ بعید نیست .
ولی برخلاف دعاوی ریاکارانه شیراک و شرکاء برخلاف تعابیر ضد و نقیض " اهل فن " و حقه بازی خادمان نوبتی بورژوازی و همه آنانکه از طریق گمراه کردن افکار عمومی نسبت بمسایل کلیدی جامعه ارتزاق می کنند ... هیچ عقل سلیمی نیست که این عصیان " حاشیه نشینها " و شورش مردم " غیر اصیل " را بر اساس ضایعات و یا ضایعات " اضافی " حاصل داوری کند و نمکند . بر عکس ، اگر مسئولیتی هم در این حوادث هست- که حتماً هست- بگردن شیراک و شرکاست ، بگردن دولتمران بی لیاقت بورژوازی ، بگردن هواداران " چپ " امپریالیسم و بگردن مدافعان سوگند خورده مناسبات فقر آفرین سرمایه داری است ... .
سیر مشکوک حوادث
ساعتهای متوالی بعداز شروع مبارزه مردم " غیر اصیل " در قبال واحدهای ضد شورش پلیس بود- همینکه گردانندگان مرگ و میرهای " تصادفی " فهمیدند که سرکوب فوری این پاک باختگان گمنام بسادگی و یا فعلاً مقدور نیست- دستگاههای " محرمانه " توطئه چینی بورژوازی بکار افتادند تا سیر حوادث را دستکاری کنند ... عوامل " نا " مرعی تحریک و خرابکاری روانه میدان شدند تا بنام بینوایان ماجراهای تقلبی بسازند ... .
که چند دبستان و دبیرستان ، آسایشگاه و محل غذا خوری کودکان ، تعدادی کارگاه و کارخانه ، شماری از اتوبوسهای شهری ، یک کلیسا و یک مسجد ... به آتش کشیده شدند ... .
شیراک- که خفقان گرفته بود- از کنج الیزه خارج شد و با یک لفاظی مضحک و " پدارنه " ! کابینه را موظف به برقراری " نظم " در محله های " نا " امن کرد . نخست وزیر- با تقاضای وزیر کشور- از پارلمان اجازه خواست تا بطور رسمی و برای مدت 3 ماه ، هر کجا که لازم دید ! حکومت نظامی برقرار کند ... .
عیار قضاوت بورژوازی
دلایل و شواهدی وجود دارد مبنی براینکه شیراک و شرکاء- از مدتها پیش- گویا بمنظور برقراری " نظم " در محله های فقیر نشین ! ولی در اصل بخاطر تقویت " پشت جبهه " بناپارتیسم در بازی های بین المللی ، بخاطر لاپوشی بحران موجود ، بخاطر ماستمالی نقش سرمایه در افزایش فقر و بدبختی و بیکاری مردم ، بخاطر احیا نوعی " میهن پرستی " کاذب در جامعه و بخاطر اختناق جنبشهای رو برشد توده ای و کارگری ... طرحی را در دست تهیه داشتند . در چارچوب همین طرح بود که داستان " حجاب اسلامی " علم شد ... جدال " فرهنگها " براه افتاد ... از بالا به پائین نوعی " مسلمان " ستیزی جاری گردید ... تحت تاثیر جدال های ساختگی ، بحث های ریاکارانه " اهل فن " ... عیار بورژوازی برای قضاوت نابسامانی ها اجتماعی میدان گرفت و بسیاری از نحیف اندیشان را بدام انداخت ... .
کاری کردند که سوظن ها- بیش از پیش- متوجه بینوایان " خارجی " ، رنگین پوستان و فرانسوی های " غیر اصیل " گردید ... کارفرما ها- در قبال معضل دیر آشنای " حاشیه نشینی " با یک رفتار شتر- مرغی ! ریاکارانه هم از توبره می خورند و هم از آخور . از سویی بر سر استخدام فردی و رسمی " حاشیه نشینها " بازی در می آورند ! و از طرف- دیگر- بطور غیر رسمی و خیلی ارزان- بطور جمعی از آنان بیگاری می کشند ... .
حکومت نظامی " غیر " رسمی
بعداز یک مرحله تبلیغی- توجیهی بود که واحدهای ضد شورش پلیس در محله های حاشیه نشین حومه شهرها- مدتها پیش از حوادث اخیر- مستقر شده و شبانه روز مزاحم مردم بودند ... مرتب برای " حاسیه نشینها " شاخ می تراشیدند ... در میان فرانسویهای " غیر اصیل " ماجراهای تقلبی میساختند ... دعواهای مذهبی و " خررنگ کن " براه می انداختند تا حضورشان را در محل- از دید افکار عمومی- توجیه نمانید ... .
مدتهاست که حکومت نظامی در مناطق مسکونی بینوایان و فرانسویهای " غیر اصیل " جاری است- گویا آقای شیراک خبر نداشت ! چه مزخرفاتی ... .
شیراک و شرکاء ... لیچار سارکوزی
با این تفاصیل ، پیداست که شیراک و شرکاء- بسود کارتل های بومی- تعرضی را بر علیه " حاشیه نشینها " ، بر علیه کارگران و بینوایان در سطح ملی تدارک دیده بودند . ولی گویا ماموران توطئه و تحریک در محل ، شماری از کابینه بازان " ناشی " و ... خیلی زیادی خورند ... افسارگسیخته رفتار کردند ... که قضیه بیخ پیدا کرد . نیکولا سارکوزی ( وزیر کشور فرانسه )- ژیگولویی جاء طلب از تبار اشراف مجار و کاندیدای آینده انحصارات مالی- نظامی فرانسوی برای ریاست جمهوری- چند روز پیش از قیام " حاشیه نشینها " خطاب به خبر فروشان تشنه گفت : که می خواهد این محله ها را بکلی از وجود کثافات و تفاله ها ... پاک کند ! این حرفهای بظاهر " حساب شده " ! ماموران و زرهپوشان حاضر در محله ها را- بیش از پیش- دلگرم کرد ، آنان را بوجد آورد ... تا اینکه دو روز بعد منجر به مرگ " تصادفی " دو نو جوان " غیر اصیل " فرانسوی گردید . در اینکه سارکوزی گاهی عنان از کف داده وبیهوده سخن می گوید حرفی نیست . ولی باید دید که لیچار سارکوزی- خادم و کارگزار ممتاز بناپارتیسم- چه تناقضی با نیازهای فوری سرمایه و منافع استراتژیک کارتل ها فرانسوی در سطح ملی و بین المللی دارد ؟ در اوضاع و احوال کنونی- با توجه به عمق بحران جاری و اوج کشمکش های " دوستانه " انحصارات بر سر تقسیم دوباره جهان ، با توجه به چپاول و تعرض و اشغالگری های نوبتی- این خصلت تعرضی " سرمایه " در قبال " کار" است که گفتار و کردار سیاست بازان حرفه ای را رقم می زند . پس سارکوزی- بسهم خود- با تفاوتهایی جانبی و غیر اساسی با رویزونیستها و سوسیال دمکراتها و ترتسکیستها و ... یک دوران گندیده و فاسد را بخوبی نمایندگی می کند .
بعلاوه ، مگر تعطیل نوبتی واحدهای تولیدی و بازرگانی ، خصوصی سازی و اخراج جمعی کارگران ، کاهش مداوم دستمزدها و حذف خدمات رفاهی و درمانی و ... از حماقت سارکوزی است ؟ یا دخالت نیروی دریایی در کار اعتصاب کارگران " کرس " ... تحت تاثیر حرف های " حساب نشده " ! سارکوزی بوده است ؟ ... .
سابقه " حاشیه نشینی " و دریافت ما
سابقه " حاشیه نشینی " به گذشته های دور بازمیگردد- خیلی دور . این پدیده ، زمانی نتیجه فرسودگی نیروی کار بود- که بمرور از تولید خارج ، از مدار زیست جمعی جدا افتاده و بکلی از مناسبات رسمی فاصله گرفته و طرد میشد . ولی امروز و در شرایطه امپراتوری سرمایه ، " حاشیه نشینی " دیگر خصلت طبیعی ندارد ! در اینجا و بر خلاف تعابیر " استادان " سفارشی ! سخن بر سر یک آرایش اجتماعی است ، موثر در فرایند تولید ، حاضر در مدار زیست جمعی و مناسبات رسمی- که بصورت " غیر " رسمی بکار گرفته می شود . ما از این مقوله اقتصادی ، همان ذخیره بورژوازی کار ارزان را ادارک می کنیم- دنباله طبیعی پرولتاریاست . این ارتش نیرومند کارگری ، از قضا فقط در حالت " حاشیه نشینی " است که برای بورژوازی و امپریالیسم ، برای سلاطین مالی- صنعتی جهان امروز ، سود حداکثر ایجاد می کند . بی جهت نیست که بورژوازی- بدلایلی قابل فهم- در لفظ ریاکارانه این ارتش میلیونی را " زاید و فاسد و تفاله ... " ؟! معرفی می کند ، اما در عمل " حاشیه نشینی " را سازمان میدهد تا از آن برای کاهش دستمزد ، برای تنزل رفاه و خدمات اجتماعی و بخاطر تضمین سود حداکثر ... استفاده نماید .
حزب کار ایران ( توفان ) و بنام طبقه کارگر و خلق ایران :
الف- بشدت مرگ " مشکوک" دو نو جوان " غیر اصیل" فرانسوی ! در شهرک " کلیشی سوبوا " را محکوم می کند .
ب- حضور واحدهای ضد شورش و نیروهای امنیتی امپراتوری فرانسه در مناطق مسکونی کارگران و بینوایان را تحریک آشکار بورژوازی ، توطئه شیراک و شرکاء ارزیابی کرده و خواهان برچیدن این مراکز توطئه و تحریک است .
- پ- از مبارزه بحق " حاشیه نشینها " ، کارگران و بینوایان فرانسه در قبال بناپارتیسم متعفن حمایت می کند .
- ت- به کارگران و بینوایان و زحمتکشان فرانسه هشدار می دهد که یکپارچگی خود را محکم کرده و در یک مبارزه سازمانیافته حزبی و انقلابی سیادت ارتجاعی و فاسد بورژوازی و امپریالیسم را در کشور خود برچیده- مثل دوران کمون پاریس- راه تازه انقلاب کارگری در قبال سرمایه و سرمایه داری را به جانیان نشان دهند .
-
- پیش بسوی اتحاد انقلابی کارگران و بینوایان!
- زنده باد همبستگی بین المللی کارگران و خلقهای جهان !
- زنده باد سوسیالیسم !
حزب کار ایران ( توفان )- واحد فرانسه
نوامبر 2005