ایران را به کجا می برند؟

در پیش روی ما اتفاقاتی و حوادثی میگذرد که بر هر ایرانی آزاده وآزاد اندیش از هر مذهب ومسلک و هر قوم و طایفه ای واجب میباشد که از خود سوال کنند که حکومتداران و صاحبان دکان دین، ایران را به کجا میخواهند ببرند .

این سوال ،در حال حاضر بر هر سوال و هر مسائل دیگر ی واجب و مقدمتر میباشد.

نگرانی از رفتن به سوی یک باتللاق و فاجعه را حتی حاکمان جمهوری و ملاها در راس قدرت نیز حس میکنند و پنها ن نیز نمی کنند.نهایتا اینکه آنها از بابت سرنوشت خود و حکمرانیشان نگرانند نه منافع و غرور ملی .مردم ایران در اصل باید نگران این باشند که سرنوشت خود را بدست چند ملای گروگانگیر و تروریست سپرده اند.

بار دیگر نگاهها در سراسر جهان متوجه ایران میباشد .کشوری که طی 27 ساله گذشته نامش فقط به دلیل بحران سازی جلب توجه نموده است.انقلاب 1357،کشتارهای انقلابی ،فواره خون،گروگانگیری ،جنگ قدرت ،جنگ هشت ساله ،فتوای قتل سلمان رشدی ،شبکه های خرابکاری و تروریستی در داخل و خارج از کشور،دادگاه میکنوس،قتل عام دگراندیشان ودر سالهای اخیر عملیات پنهانی برای بدست آوردن سلاح اتمی و مرحله آخر به کرسی نشادن کوتوله سیاسی و تیر خلاص زن زندان اوین محمود احمدی نژاد بعنوان رئیس جمهور ایران .

بیست هشت سال پیش در کشوری که همه وسائل را برای توسعه و پیشرفت در دست داشت و چیزی از کشورهای مترقی کم نداشت جز یک رفورم آرام و سازنده در شیوه مدیریت دولتی که آنهم موجباتش فراهم آمده بود دری به تخته خورد و انقلاب ننگین و ویرانگر جمهوری اسلامی رخ داد و طبقه ای جاه طلب و بی خرد را به قدرت رساند که برای اداره مملکت نه سواد کافی مملکت داری و نه لیاقت کشور داری نه تجربه کافی و نه حتی توانائی بهره گیری از مهارتها و قابلیتهای دیگران.

کاری که از دستشان بر می آمد غوغا گری و هوچی گری،و حادثه آفرینی  و سر کار گذاشتن توده مردم با عقیده و پندار پرستی و ترویج فرهنگ مرگ و مصیبت ودر نتیجه کشاندن ملت و کشورما به انواع ماجراها

یقینا شما داستان جنگهای جهادی را که به قرار داد منحوس تر کمنچای منتهی شد را بارها شنیده یا خوانده اید

آن ملت نگون بختی که بر اثر غوغاگری ملاهاو تحت زعامت آنها به جنگ با روسیه کشانده شد و غرامت کمر شکنی

پرداخت، تا زمانی که کار به آخر نرسیده و شکست فاجعه آفرین مسلم نشده بود کسی باورش نمی شد که در چه دامی

افتاده وچگونه یک جنگ نکبت بار و بی دلیل و بی منطقی را ملاها ی اقتدار طلب و حادثه جو به نام جهاد در راه خدا و تکلیف شرعی به گردن ملت گذاشته ودر ذهنشان نشادند که در جنگ اسلام علیه کفر پیروزی از آن مسلمانان و شکست نصیب کفار .

اکنون باردیگر حکومتداران اسلامی چنین جهادی را برای ملت ایران تدارک دیده اند . در این جنگ جهادی ایران رویاروی جامعه جهانی قرار دارد.

قطع نامه شورای حکام را اتحاد جهانی علیه ایران باید تلقی کرد.

کدام صاحب خردی میتواند به این بیندیشد و نگراان نشود؟

به هر صورت از دو حال خارج نمی باشد یا فشار بین المللی و ترس از آینده رژیم موجب خواهد شد در مهلتی که از یکی دو ماه هم فکر نکنم تجاوز بکند جام زهر را به خورد (مقام معظم رهبری ) بدهند و پیشنهاد روسها را و تعلیق عملیات  غنی سازی اورانیوم را بدون قید و شرط بپذیرند یا به مجازاتهای بین المللی تن بدهند که در هر دو صورت چیزی جز شکست یا سر شکستگی عاید ایران  و ملت ایران نخواهد شد.

علیرضا عبدوسی-سوییس