آنچه اسرائیل در نوار غزه جستجو می کرد.

کورش عرفانی                                                                         korosherfani@yahoo.com

 

در حالی که سربازان رژیم آدمکش صهیونیستی در جلوی دوربین ها بر روی تانک هایشان که به سوی اسرائیل بر می گشت انگشت هایشان را به علامت پیروزی بالا می بردند، کمتر کسی است که ادعای پیروزی نظامی اسرائیل را در جنگ 23 روزه ی خود با فلسطینیان در نوار غزه را بیشتر از یک نمایش بی ارزش تبلیغاتی ارزشیابی کند.  سیلوان شالوم، یکی از جنایت پیشه گان حزب لیکود گفته است که اسرائیل به هیچ یک از اهداف خود در این جنگ دست نیافت. اما منظور چه هدفی بوده است؟

خوب می دانیم که از حیث نظامی این عملیات تو دهنی دیگری بود برارتش کودک کش صهیونیستی. مقاومت حماسه آفرین فلسطینی ها طوری بود که سربازان اسرائیل حتی جرات نکردند به قلب شهرهای بزرگ این منطقه پا بگذارند و به کشتار افراد عادی از هوا یا گلوله پراکنی با توپخانه ادامه دادند. گفته می شود که از 10 تا 15 هزار رزمنده ی حماس تنها 500 نفر و بنا به روایت خودشان کمتر از 50 نفر به شهادت رسیده اند و اصل بدنه ی این نیرو دست نخورده باقی مانده است. قدرت موشک اندازی این نیرو نیز از میان نرفته است و بنظر می رسد که حداقل نیمی از ذخایر موشکی آنها باقی است. روزنامه لوموند می نویسد که آنها قادر خواهند بود در عرض چند ماه آینده باردیگر به طور مخفیانه سلاح کافی وارد منطقه ی نوار غزه کنند. همین روزنامه ارزیابی می کند که بی شک محبوبیت و نیز قدرت حماس در نوارغزه در پایان این نبرد افزایش یافته است.

اگر بر این واقعیات، گسترش بی سابقه و نفرت جهانی بجا ماندنی از اسرائیل را اضافه کنیم و نیز قطع روابط دیپلماتیک چند کشور( وئزوئلا، بولیوی، موریتانی) با دولت یهود سالار و نیز کاهش روابط و معلق شدن برخی دیگر از تماس ها مانند میانجی گری ترکیه میان سوریه و اسرائیل و یا کاهش سطح روابط دیپلماتیک باید گفت که دولت یهودسالار اسرائیل با شکست سختی روبرو شده است.

اما اسرائیل در ورای این افتضاح ها و توسری خوری نظامی در پی چه بود. این عملیات قرار بود که چندین هدف را برای رژیم یهودسالار اسرائیل تامین کند:

1)     در صحنه ی داخلی حزب کادیما می خواست نشان دهد از حیث جنایتکاری هیچ چیز از حزب لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو کم ندارد تا از این طریق شانس خود را به عنوان پس ماندگان مافیای شارون در قدرت حفظ کند.

2)     بازدر صحنه ی  داخلی، شیادان در قدرت در اسرائیل می خواستند با نمایش قربانیان فلسطینی به یهودیان اسرائیل نشان دهند که این ملت [قلابی] اسرائیل هنوز زنده است زیرا مثل شصت سال گذشته می تواند بکشد، نابود کند و تکه و پاره کند. بحران ایدئولوژیک اسرائیل به قدری جدی است که جز جنگ و کشتار فلسطینیان چیز دیگری نمی تواند اتحاد این کشور مصنوعی را حفظ کند. یوری آورنی، نویسنده ی اسرائیلی این بحران را در این کلام توصیف می کند « این جنگ در نهایت جنایتی برعلیه خود ماست. جنایتی علیه دولت اسرائیل».[1]

3)     در صحنه ی جهانی، اسرائیل از این عملیات برای آغاز علنی کردن بی پرده، بی تعارف و روشن واقعیت سلطه ی یهودسالاران بر بخش مهمی ازجهان استفاده کرد. هدف آن بود که اعلام شود اسرائیل هر موقع بخواهد آدم بکشد می کشد و در این مسیر از سازمان ملل و قدرت های جهانی و اتحادیه ی اروپا و کشورهای عربی و میلیون ها تظاهر کننده باکی ندازد. نه به کسی حساب پس می دهد نه کسی را آدم حساب می کند. هرچقدر که عطش جنایتکاری یهودسالاران ایجاب کند می کشد و هر موقع بخواهد آن را متوقف می کند.

4)     اسرائیل می خواست این نکته را جا بیاندازد که سازمان ملل به اندازه ی تفاله ای ارزش ندارد، ایالات متحده برده ی اسرائیل است، اتحادیه اروپا فقط حرف می تواند بزند، عرب ها قادر به هیچ کار عملی نیستند و ایران نیز جز تظاهرات در تهران نمی تواند پا فراتر بگذارد.

5)     اسرائیل هم چنین از این عملیات برای بازکردن پای آمریکا به منطقه استفاده کرد تا همچون جنوب لبنان بتواند دیگران را به مراقبت از دشمنانش بکارد و نیروهای خود را برای قتل عام های جدید محفوظ سازد.

6)     اسرائیل هم چنین می خواست به جهان نشان داد که یهودسالاری جریانی است که از وقاحت و دروغ و رذالت پیشگی نه فقط شرم ندارد بلکه همه ی این صفت های منفی و هرگونه پستی و پلشتی ضد انسانی را تا زمانی که سبب موفقیت آنها می شود ارزشی پایدار برای خود به حساب می آورد. یهودسالاران اسرائیل این نکته را جا انداختند که در جهان از این پس یک منطق بیشتر حاکم نیست: یا زور داری و می کشی یا نداری و کشته می شوی؛ وگرنه خفه شو.با توجه به جایگاه مادون انسانی اخلاق یهودسالار،  اسرائیل در پی جا انداختن قانون جنگل به عنوان تنها قانون حاکم بر جهان است.

7)     با این حمله اسرائیل به دولت جدید آمریکا فهماند که با چه حیوان درنده خویی طرف است و اگر اوباما بخواهد کمترین  دردسری را برای طرح های ضد بشری اسرائیل بوجود آورد مرگ و خونریزی و قتل و ترور در میان خواهد بود. در حالی که بسیاری پیش بینی می کردند که اوباما با آغاز به کار خود باید به پرونده های مهمی مانند جنگ در عراق، جنگ در افغانستان و نیز پرونده ی اتمی ایران بپردازد، دولت صهیونیستی موفق شد با یک مانوور ساده – که البته به قیمت کشتار و تخریب غزه تمام شد – پرونده ی خود را جلو بیاندازد و از این طریق به عنوان یکی از موضوعات مهم در هفته ها و ما ه های نخستین دوره ی ریاست جمهوری باراک اوباما مطرح شود. اسرائیل می خواست تا این ارجحیت را داشته باشد، زیرا در غیر این صورت ممکن بود برای مدت ها موضوع نخست توجهات حامی نخست خود، یعنی ایالات متحده ی آمریکا، نباشد. جنگ غزه این نکته را برای آمریکا و تیم اوباما جا انداخت که متحد شرور و پردردسر او در خاورمیانه آرام نخواهد نشست و باید در راس توجهات، حمایت ها و کمک های همه جانبه ی آمریکا باشد، در غیر این صورت جنگ جدیدی تدارک خواهد دید، منطقه را به آتش خواهد کشید، پای سربازان آمریکا را به میدان های نبردهای تازه  خواهد کشید و تمامی استراتژی جدید آمریکا برای تبدیل ایالات متحده به یک «قدرت جهانی قابل احترام» را نقش برآب خواهد کرد.

8)     درآمریکا بسیاری این را می دانند اما از ترس زبان نمی گشایند که سرویس های اطلاعاتی اسرائیل از جریان 11 سپتامبر آگاه بودند و در به ثمر رساندن آن به القاعده کمک هایی کردند که بدون آن انجام این عملیات ناممکن بوده است. اما وقتی می بینیم تا آخرین روزها و آخرین ساعات خود ریس جمهور جنایت پیشه و دست نشانده ی آمریکا جرج بوش به حمایت زبونانه ی اسرائیل و جنایاتش مشغول است می فهمیم که چرا این موضوع در سکوت گذاشته شده است. برنده ی واقعی یازده سپتامبر جریان جهانی یهودسالار (صهیونیست) و بازنده ی واقعی آن مردم آمریکا بودند. بیش از 8 سال اسلام ستیزی، مسلمان ستیزی، عرب ستیزی، خاورمیانه ستیزی و دو جنگ در این منطقه و آوردن نزدیک به نیم میلیون نیروی جدید آمریکایی به این منطقه و گسترش حوزه نفوذ اسرائیل تا کردستان عراق و نیز از میان بردن همه ی زیربناهای طرح های صلح برای فلسطین، برخی دیگر از دست آوردهای 11 سپتامبر برای یهودسالاران بود.

نباید فراموش کرد که حتی امروز ایالات متحده ی آمریکا روزانه  معادل 6.8 میلیون دلار وام بلاعوض به اسرائیل می دهد. این رقم برای کمک آمریکا به فلسطین روزانه معادل 300 هزار دلار است،  یعنی حدود 23 برابر کمتر، با آنکه جمعیت فلسطینیان 2 برابر جمعیت اسرائیل است و از داشتن هرگونه اقتصاد مستقلی محروم است. اسرائیل از زمان تاسیس خود تاکنون بیش از 150 میلیارد دلار وام بلاعوض از آمریکا دریافته کرده است. یعنی میلیون ها آمریکایی باید توسط سرمایه داری وحشی آمریکا غارت شوند تا مالیات بپردازند و این مالیات به صورت میلیاردی به جیب اسرائیل ریخته می شود. کمک های نظامی آمریکا به اسرائیل بالغ بر 3.1 میلیارد دلار در سال است که چیزی نزدیک به 8.49 میلیون دلار در روز می شود.

9)     اسرائیل به کشورهای عربی و ایران فهماند که هر که زورش بیش حقش بیشتر. بنابراین خواست به این کشورها بفهماند که هر زمان اراده کند می تواند آنها را مورد حمله ی اتمی قرار دهد.

10)اسرائیل در این جنگ ضد انسانی بسیاری از سلاح های شیمیایی و امثال آن را به سفارش کارخانه های تسلیحاتی اسرائیلی، آمریکایی و بریتانیایی استفاده کرد.  نتایج میان مدت و دراز مدت این سلاح ها در ایجاد سرطان و  عقیم کردن زنان و مردان فلسطینی از طریق از میان بردن قدرت باروری جنسی آنها و بیماری های پوستی لاعلاج برخی از خطرات قابل پی گیری می باشد. [2]

واقعیت این است که اسرائیل در اهداف نظامی خود در نوار غزه با شکست وتوسریی دیگری از جانب مبارزان فلسطینی، که از خاک و شرف خویش دفاع می کنند، روبروشد. باردیگر معلوم شد که ارتش کودک کش اسرائیل اهل جنگ مردانه نیست اما در نبرد مبتنی بر نامردی و کودک کشی از هر چنگیز و هیتلری بی رحم تر است. بنابراین یا جهان عرب با چنگ و دندان باید به نبرد و نابودی یهودسالاری ضد بشری همت کند یا دیر یا زود به دست صهیونیسم نابود خواهد شد.

این جنگ هم چنین بسیاری از نیروهای سیاسی را در سراسر جهان تعیین تکلیف کرد و نشان داد که بسیاری از تشکل های سیاسی با وجود ادعاها و عناوین خویش، رذالت پیشگانی هستند که برای بیرون دادن رذالت خود منتظر کسب قدرت یا فرصت هستند. در این مورد گفته ی برشت را فراموش نکنیم که گفته بود: «آن‌کس که حقیقت را نمی‌داند فقط یک نادان است، اما آن‌کس که حقیقت را می‌داند و آن‌را دروغ می‌نامد، جنایت‌کار است.»

اینک در مقابل این هیولای یهودسالاری که قد علم کرده است یا بشریت به صورت متحد، آگاه و عملی به دفاع از خود و رفع شر از انسانیت می پردازد یا بدون کمترین شکی، یهودسالاران اسرائیل مرحله به مرحله کار تخریب دنیا و نابودسازی بشریت را به وحشیانه و رذیلانه ترین طریق ممکن، همانند مورد نوار غزه، به پیش خواهند برد. نجات بشریت و از جمله آن چنانچه یهودیان ضد صهیونیست می گویند آزادی خود یهودیان در گروی نابودی یهودسالاری اسرائیل است. نوام چامسکی از یهودیان باورمند اما منتقد اسرائیل در مقاله ی مفصلی به بررسی ریشه های جنایت غزه و نقد مدافعان این جنایت علیه بشریت پرداخته است. کسانی که در پوشش روشنفکر و نویسنده و غیره دستشان در دست جلاد است تا کودکان و مردم بی دفاع را تکه پاره کنند. نگارنده ضمن ارجاع خوانندگان به روایت اصلی (انگلیسی)[3] و یا ترجمه ی فارسی[4] در حال اتمام این مقاله، این نوشتار را با نقل قولی ازاین مقاله به اتمام می رسانیم: «... اسرائیل دارد با دست خود، خویش را شاید به منفورترین کشور جهان تبدیل می کند... دهه ها پیش نوشته بودم که کسانی که خویش را " حامیان اسرائیل" می نامند در واقع حامی انحطاط اخلاقی و نابودی نهایی محتمل آن هستند. متاسفانه آن ارزیابی هر چه بیشتر درست از آب درمی آید.» [5]

* *

www.korosherfani.com

21/01/09


 

horizontal rule

[1] http://www.zmag.org/znet/viewArticle/20316

[2] http://www.lemonde.fr/cgi-bin/ACHATS/acheter.cgi?offre=ARCHIVES&type_item=ART_ARCH_30J&objet_id=1066444

[3] http://www.zmag.org/znet/viewArticle/20316

[4] http://bamdadi.com/2009/01/20/exterminate-all-the-brutes-gaza-2009-noam-chomsky-part-1/

[5] http://www.zmag.org/znet/viewArticle/20316