نگاهی به جنبش دانشجویی و 18 تیر



6
سال پیش در چنین روزهایی ما در تهران پایتخت چهارده میلیون نفری ایران در جنگ و گریز های خیابانی شرکت داشتیم ، جنبشی که می رفت تا رژیم را به آستانه سرنگونی بکشاند اما خشونت غیر قابل وصف رژیم سبب شد تا بسیاری دستگیر ، فراری و یا کشته و زخمی شوند . اما از آن پس هر ساله مردم به یاد آن خیزش در سالروز 18 تیر به تظاهرات علیه حکومت می پردازند.

در آن روز ، روزنامه میانه روی " سلام " که فاش کرده بود طراح قانون جدید مطبوعات عامل ترور روشنفکران است توقیف شد، دانشجویان در اعتراض به این توقیف، دست به تظاهرات زدندو با نیروهای حزب الله و بسیج درگیر شدند. گارد ضد شورش نیز به پشتیبانی از بسیج و حزب الله پرداخت و به خوابگاه های دانشجویان در تهران و تبریز حمله بردند.به این ترتیب این حمله موجب خشم مردم شد و تظاهرات به سرعت در سراسر کشور گسترش یافت.
در این درگیر ها بسیاری از دانشجویان زخمی و دستگیر شدند؛ چند نفر از آن ها ازنزدیک با شلیک گلوله به سرشان کشته شدند، برخی از آن ها از طبقات بالا با سر به زمین پرت شدند ،حتی دانشجویان خارجی نیز مورد ضرب وشتم قرار گرفتند.
پلیس از فاصله نزدیک گاز اشک آور را به سمت سر دانشجویان شلیک می کرد که منجر به نابینا شدن یا مصدومیت شدید می شد. دانشجویان دختر توسط اوباش حزب الله ربوده شده و مورد آزار جنسی قرار گرفتند.
این جنایت بی سابقه با خشم مردم و دانشجویان در سراسر کشور روبرو شد و تظاهرات چند صد هزار نفری در تهران را به دنبال داشت که در تمام شهرهای ایران نیز رخ داد. برای چند روز پایتخت ایران و بسیاری از شهرهای کشور به صحنه جنگ و گریز بدل شد و بسیاری از مردم بار دیگر خود را در شرایط مشابه روزهای آخر انقلاب سال 1979 دیدند. جوانان خواستار مسلح شدن و مقابله مسلحانه با حکومت شدند .
هنگامی که پس از شش روز تظاهرات گسترده ودرگیری های خیابانی سران رژیم دریافتند چیزی به سرنگونی شان نمانده است ، دستور سرکوب خشونت بار این خیزش را صادر کردند به این ترتیب فضای ترور در سراسر کشور به وجود آوردند. و تعداد بسیارزیادی از مردم دستگیر شدند و در نیمه های شب به خانه های آن ها هجوم برده شد. جنبش دانشجویی در ایران در چند دهه اخیر پیشتاز مبارزه برای دستیابی به آینده بهتر ، آزادی و عدالت بوده است.این جنبش جوان در واقع یک از وارثان شکست جنبش ملی ضد استعماری دهه پنجاه در ایران است .جنبشی که با کودتایی که آمریکا برای بازگرداندن شاه به ایران انجام داد ظاهرا شکست خورد اما چند ماه پس از کودتای 1953 سه دانشجوی چپ گرا توسط نیروهای نظامی در دانشگاه تهران کشته شدند و از آن پس دانشجویان با نامیدن آن روز به عنوان "روز دانشجو" دست به اعتراض و سازماندهی مبارزات خود زدند. به این ترتیب همزمان با دگردیسی های جامعه مدرن برای نخستین بار دانشجویان به عنوان رهبران و محرکان بالفعل جنبش های اعتراضی وارد صحنه سیاسی ایران شدند. بدیهیست که این جنبش جوان بطور کلی تئوری و ایدئولوژی مختص به خود را یافت و تحت تاثیر فضای دهه 60 به شدت رادیکال و چپ گرا شد . به این ترتیب برای نخستین بار دانشجویان ایرانی دست به اسلحه بردند و یک مبارزه چریکی بی امان و خونین را با رژیم شاه به وجود آوردند که دستگاه های امنیتی و نظامی ش را به شدت درگیر و تضعیف کرد.
از سوی دیگر این مبارزه چریکی زمینه را برای اوج گیری سایر جنبش های اجتماعی مخالف رژیم فراهم کرد . به این ترتیب با اوج گیری بحران های اقتصادی و اجتماعی در اواخر دهه هفتاد ، رژیم شاه از مقابله با خیزش های رو به گسترش باز ماند و سرانجام با اعتصاب گسترده سیاسی و تظاهرات میلون ها نفری که با هدایت دانشجویان و جوانان انجام می شد در هم کوبیده شد. اما این بار نیز جنبش دانشجویی ایران سهمی از این پیروزی به دست نیاورد زیرا به دلیل فقر آگاهی عمومی و سو استفاده روحانیت، رهبری به عقب مانده ترین بخش های جامعه واگذار شده بود. در نیتجه اولین کاری که رهبران تازه به قدرت رسیده جمهوری اسلامی کردند اخراج ، دستگیری ، ترور و اعدام رهبران دانشجویی و تعطیل کردن دانشگاه ها بود. موج سرکوب ها و اعدام های دسته جمعی گسترده در دهه 80 و نیر حذف تمام مخالفان از دانشگاه ها و برقراری سیستم گزینش سخت گیرانه اسلامی که مبتنی بر اطلاعات پلیسی و امنیتی و عقیدتی بود سبب شد تا جنبش دانشجویی در دهه 80 پس از بازگشایی دانشگاه ها دوران افول را طی کند به ویژه این که با برقراری سهمیه برای شبه نظامیان طرفدار رژیم و سیستم گزینش ،اکثریت جامعه از ورود به دانشگاه ها به بهانه های مختلف منع شده بودند.


اما رشد سریع جمعیت در دهه 90 که ایران را دارای جوان ترین جمعیت جوان جهان کرد و مشکلات و معضلات عظیم اقتصادی و اجتماعی ناشی از حکومت روحانیون و از جمله هشت سال جنگ ویرانگر سبب شد تا جمهوری اسلامی ناچار شود تا در برابر امواج مستمر مخالفت های مردمی کمی عقب بنشیند و دست به تدابیری برای جلوگیری از بحران های اقتصادی و اجتماعی بزند . تلاش برای ورود به بازار جهانی و تشویق سرمایه گذاری خارجی ، بهبود چشمگیر روابط با اتحادیه اروپا که به یکی از حامیان اصلی جمهوری اسلامی بدل شد ، سازش های پنهان با اسرائیل و آمریکا و سرانجام میدان دادن به عناصر قبلا طرد شده حکومت که به نظر میانه رو تر می رسیدند سبب شد تا از سویی بحران های درونی رژیم تغییر کنند و از سوی دیگر بحران های تازه ای از راه برسند که اساسا با مشروعیت رژیم رو در رو می شد. رهبران رژیم با عصبانیت متوجه می شدند که بسیاری از جوانان متولد پس از انقلاب 1979 هیچ اعتقادی به موازین اسلامی که آن ها دو دهه با خشونت تمام سعی در برقرار کردن ان به خرج دادند ،نداشتند. برخی از فرزندان آن ها حتی از کشور گریخته و به کشورهای دیگر پناه برده بودند ، امواج غیر قابل تصور فرار از کشور به ویژه در میان جوانان تحصیل کرده و زندگی بیش از هفتاد درصد مردم زیر خط فقر ، فساد گسترده مالی در میان سران حکومت، وجود الیگارشی مالی اختاپوس وار و بالاخره ناکارآمدی سیستم حکومتی برای مقابله با بحران های موجود سبب شد تا بار دیگر جنبش دانشجویی در اویل دهه 90 پا بگیرد و یک بار دیگر تشکل های مخفیانه یا نیمه علنی دانشجویی برای مبارزه با حکومت شکل بگیرد. به این ترتیب بار دیگر دانشگاه ها رفته رفته به یکی از میدان های اصلی مبارزه تبدیل شدند. در کنار این ها شورش های رو به اوج خود بخودی مردم در نواحی مختلف شهری و به ویژه در جنوب فقیر نشین تهران ، اعتصاب گسترده و ورشکستگی پی در پی کارخانه ها و موسسات اقتصادی دولتی ، بیکاری بیش از سی درصد جوانان و ایجاد شکاف هرچه بیشتر بین حکومت و مردم سبب می شد تا این جنبش تازه دانشجویی بار دیگر بیشتر برای رهبری فکری جامعه احساس مسئولیت کند . با وجود تدابیر امنیتی شدید هر سال جوانان و دانشجویان در این روز به خیابان ها می آیند و علیه حکومت شعار می دهند. سال گذشته در خیزش های پر دامنه ای که در سالگرد این روز رخ داد بار دیگر رژیم از ترس سرنگونی بر خود لرزید در همان زمان بود که زهرا کاظمی خبرنگار ایرانی مقیم کانادا که اتفاقا در ایران بود به دلیل عکاسی از این تظاهرات دستگیر و زیر شکنجه کشته شد.امسال نیز با وجود تدابیر امنیتی شدیددانشجویان و مردم با حضور در خیابان ها به اعتراض برخاستند، برخی از آنان دستگیر شدند اما مورد حمایت مردم که در نقاط مختلف شهر دست به تظاهرات زدند قرار گرفتند.
در خارج از کشور نیز ایرانیان تبعیدی هر سال به مناسبت این روز دست به تظاهرات اعتراض آمیز می زنند. روزنامه نگاران تبعیدی و اعضای پیشروان آزادی بیان ایران نیز پس از فراخوان به تجمع درژنو در برابر سازمان ملل به ملاقات با کمیسیون حقوق بشر رفتند و خواستار برخورد جدی تر با نقض دائمی و سازمان یافته حقوق بشر در ایران که زیر سایه قوانین عقب مانده و حکومت خودکامه خشن هر روز به شدیدترین شکلی ادامه دارد، شدند.
اغلب مردم ایران معتقدند که جمهوری اسلامی به زودی باانقلابی که توسط نیروهای رادیکال جنبش دانشجویی راهبری خواهد شد، سرنگون خواهد شد...
و این روز به زودی سر خواهد رسید.

مريم یعقوبی