“کُنسِرن، کارتل و یا تراست کراسی“

 

“کنسرن کراسی“ مانند “کارتل کراسی“ و یا “تراست کراسی“ بر وزن “دمو کراسی“ وضعیتی را توصیف کنند که دیوی لباس فرشته پوشیده و خود را هفت قلم بزک کرده و با چندین منشورهای خوش خط و الوان بزیر بغل به رجز خوانی مشغول است و  وصف حال مشتی کراواتی با دستکشهای سفید و جلیقه های مرتب و اتو کشیده را توصیف کند، در حالیکه اودکلنی به خود زده اند دلالانه گنجشک را بجای بلبل به مشتری جا زنند و خود را مبرا از خطا و مصون ازاشتباه جلوه داده و زبانبازانه مدعی شوند “جرج بوش کراسی“ و “شارون کراسی“ با “ملا کراسی“ فرق اساسی دارد. زیرا که در نوکری جرج بوش و آریل شارون مبلغ گزافی نصیب سرسپردگان  و دریوزگان سیاسی می شود و حال آنکه از ملای شیعه مفتخور و پاچه ورمالیده تنها می توان تقاضای جان کرد ولی مالش را نمی شود گرفت.

“کنسرن کراسی“ و یا “نوکر کراسی“ وصف حال آن دریوزگانی است که انتخابات سرپا کذب و تقلب را در ایران تکفیر کرده ولی برای انتخابات مملو از خدعه و نیرنگ در افغانستان، پاکستان، عربستان سعودی، اردن هاشمی، کویت و عراق اشغالی هورا کشیده، دست می زنند و زبان به تملق و تمجید داشته و با پر روئی فراوان به تبلیغ مثبت برای آن مشغول می شوند. “کنسرن کراسی“ بر وزن “دموکراسی“ وصف حال خود فروختگانی است که چهره مشتریهای بی چهره آنها برایشان بی تفاوت است، تفاوت در بزرگی جیب آنهاست. آنها از استخبارات عراق پول گرفته تا به محافل “دوستداران آمریکائی خاور میانه“ و یا “جان شیفتگان دموکراسی و آزادی برای خاور میانه بزرگ“ رسیده اند. هر که پول دارد سوار است. هر چه بی چهره تر باشد و دست و دل بازتر ارجحتر است.

“کنسرن کراسی“ وصف حال کسانی است که جانشان از ولی فقیه اسلامی بسر رسیده و از خرافات سینه زنی به دنبال مشتی عمامه به سر زبان شکایتشان به هوا  و صدای اعتراضشان بلند است ولی خود در پشت فقهای “مدرن“ تاج به سر و جرج بوشها و آریل شارونها صف کشیده و دو دستی سینه می زنند و آرزوی قیم جدیدی برای مردم ایران می کنند.

“کنسرن کراسی“ بر وزن “دموکراسی“ وصف حال آن شارلاتانهای سیاسی است که نقض حقوق بشر را در ایران می بینند ولی حاضر نیستند بپذیرند که امپریالیستها و صهیونیستها نیز ماهیتا شکنجه گرند و جهان دیروز و امروز مملو از قربانیان نظام مسلط آنها می باشد. حاضر نیستند ببینند که ابعاد بارگاه شکنجه و نقض حقوق بشر آنها در سراسر قاره های جهان با آگاهی و مدرنیته تمامتر گسترده شده است. حاضر نیستند بپذیرند که ریاکاری و دو روئی امپریالیستها و صهیونیستها حد و مرزی ندارد و جنایات آنها از ماهیت جنایتکارانه آنها بر می خیزد و نه اینکه اتفاقات جداگانه و مجرد است. حاضر نیستند بپذیرند که ادعای بشر دوستی آنها صرفا پردازش ابزاری سیاسی برای اعمال فشار و باج خواهی است و هرگز نشئه ای از انساندوستی در نهاد آنها نهفته نیست. بنظر آنها شکنجه آمریکائی مغایرتی با حقوق بشر و توهین به حیثیت انسانی ندارد. یک آمریکائی “کنسرن کرات“ به اعتبار نژاد و کیف پولش مجاز به هر عملی خواهد بود که در نزد میلیاردها مردم کره خاک جنایت بیرحمانه علیه بشریت محسوب می شود. پول و نفوذ سیاسی و قلدری و تبلیغات از بوی تعفن جنایتکاران می کاهد. “کنسرن کراسی“ از پیدایش “هلوکاست“ ابراز انزجار می کند ولی با آن جلیقه اتو کشیده و سفیدش حاضر نیست هلوکاستهائی را که امپریالیستها در یوگسلاوی، عراق و افغانستان در همین دو دهه اخیر ایجاد کرده اند، اظهار نفرت کند و به دادخواهی برخیزد.

“کنسرن کراسی“ بعد از حمله امپریالیستها به عراق به حمایت از این جنایت ضد بشری پرداخت به زیر همه دروغهای آمریکا امضاء گذاشت، این حمله را در مبارزه علیه واژه من در آوردی “اسلام سیاسی“ مثبت تلقی کرد، مردم عراق را اراذل و اوباش خواند، سپس نام تروریست بر آنها نهاد و بعدا بنیادگرائی اسلامی را مسبب فجایع عراق جلوه داد و پس از اینکه شکست آمریکا در عراق روشن شد و زبان اعتراض میان خود هیاتهای حاکمه امپریالیستی افزایش یافت و در مطبوعات نیز درج شد، آنگاه با احتیاط از مبارزه مردم عراق به عنوان شورشگران و تروریستها نام برد ولی همزبان با جرج بوش خواهان آن نیست که امپریالیستها سرزمین اشغالی عراق را فورا و بدون قید و شرط ترک کرده و خسارت این جنایت تاریخی را به مردم عراق پرداخت کنند. “کنسرن کراسی“ ریاکارانه خواهان اقامت دائمی امپریالیستها و صهیونیستها در عراق است تا آنطور که می گویند “کار تروریستها“ را بسازند و پس از “خلع سلاح“ آنها خاک عراق را ترک کنند!!؟. این ریاکاران ارزشی برای خلقهای عراق قایل نیستند. بنظر آنها مردم عراق صلاحیت تصمیم گیری در مورد سرنوشت خودشان را ندارند. امپریالیستها باید برای آنها تصمیم بگیرند. آنها چون شرم دارند و یا از خشم مردم می هراسند، برای توجیه ادامه اقامت آمریکائیها در عراق سند جعل می کنند و بر ادعاهای دروغین جرج بوش صحه می گذارند. روشن است که هر کس هوادار خروج بی قید و شرط و فوری امپریالیستها از خاک عراق نباشد و درخواست پرداخت غرامت به مردم عراق را مطرح نکند همدست امپریالیستها در منطقه است و با هیچ حقه بازی و راه انداختن دسته های مدرن و “مینی ژوپ پوش“ و یا  سیاست مسلمان ستیزی قادر نخواهد بود چهره کریه خویش را بپوشاند. در ایران ما دارودسته های سلطنت طلب و حزب ککا(حزب کمونیست کارگری ایران)، حزب توده ایران از این قماشند.

بر گرفته ازتوفان شماره  74  اردیبهشت  1385  ارگان مرکزی حزب کارایران

www.toufan.org

toufan@toufan.org