آزادی دانشجویان زندانی  با مبارزه متحد میّسرمیگردد  نه با سکوت و خود سانسوری ؟    

بهروز ستوده

 

در روز 17 آذرماه یعنی یک روز پس از برگزاری مراسم بزرگداشت شانزدهم آذر (روزدانشجو) ، خبرگزاری مهر بیانیه روابط عمومی  وزارت اطلاعات  را بدین شرح منتشر کرد :

« تعدادی اخلالگر که با استفاده از کارت جعلی دانشجوئی به قصد برگزاری تجمع غیر قانونی مقابل دانشکده فنی دانشگاه تهران شده بودند با هوشیاری مأموران سازمان وزارت اطلاعات استان تهران شناسائی و دستگیر شدند. گزارش خبرگزاری مهر و به نقل ازروابط عمومی وزارت اطلاعات ، افراد دستگیر شده توسط گروهی از معاندین نظام وجریانات سیاسی انحرافی  از شهرهای مختلف فرا خوانده شده بودند تا ضمن براه اندازی اجتماع غیر قانونی درگیری ایجاد کنند و فضای علمی - فرهنگی دانشگاه را به آشوب بکشانند. آشوب گران از قبل اقدام به تهیه تیر وکمان ، جمع آوری سنگ  و ساخت نارنجک های صوتی قوی  نموده بودند و از دستگیر شدگان مقادیر قابل توجهی نشریات موهن ، کتب ضاله ، اعلامیه های حاوی توهین به مقدسات  و مشروبات الکلی  کشف  و ضبط  شده است . »  

همه ی کسانی که با زبان وادبیات  ذوب شدگان در ولایت مطلقه فقیه یعنی همان موجوداتی که افکار وعقایدشان درعصرحجر"تیر وکمان وسنگ" رسوب شده است ، آشنائی دارند بخوبی می دانند که معنی ردیف کردن اتهامات فوق برای فرزندان دانشجوی ما چیست . رژیم جهل وجنایت می خواهد گروهی از دانشجویان آزادیخواه را به جرم تدارک و یا شرکت در گرد همائی آرام و مسالمت آمیز روز دانشجو به سختی مجازات کند . انقلاب دوم فرهنگی که ایادی رژیم که  از ماهها پیش صحبت اش را میکنند یعنی همین که دانشگاه  و مدارس عالی را بکباردیگر از وجود شریف ترین فرزندان این آب وخاک  پاک کنند ، آنان را دستگیر و شکنجه نمایند ، از تحصیل محروم کنند و کوچک ترین انتقاد وحرکت مخالفی را در نطفه خفه سازند به امید اینکه  دانشگاهها را دوباره باز گردانند به سالهای دهه 1360 .

نسل دوم  لاجوردی ها  و حاج داوود ها  که این روزها مشغول شکنجه و پرونده سازی  علیه فرزندان ما هستند اگر بتوانند فعالان جنبش دانشجوئی را تا پای چوبه های دار خواهند برد ، کما اینکه در سالهای 60 و انقلاب فرهنگی اول ، هزاران دانشجو و دانش آموز بی گناه را با اتهاماتی از همین قبیل و حتی اتهاماتی سبک تر ازاین به اعدام محکوم کردند . باند پادگانی احمدی نژاد – خامنه ای با کمک نسل دوم " دانشجویان خط امام"  و ارذل اواباش حکومتی اگربتوانند می خواهند انقلاب فرهنگی دومی را براه اندازند و "آخرین سنگرآزادی" را فتح کنند و سکوت قبرستان را در این سنگر حاکم گردانند .

این توطته را باید درهم شکست . تمامی فعالان دانشجوئی با هر گرایش فکری وسیاسی باید دست بدست هم داده  توده ی دانشجو را در سرتاسر ایران برای دفاع از جان دوستان دانشجوی خود بحرکت درآورند .  فعالان جنبش زنان ، کارگری ، معلمان و فعالان جنبش حقوق بشر درایران باید به دفاع از دانشجویان مبارز برخیزند . کمیته ی صلحی که  اخیراً توسط برخی از شخصیت ها ی طرفدار صلح و حقوق بشر تأسیس شده است باید برای دفاع  از دانشجویان زندانی  وارد عمل شود چونکه در هر دو تجمع دانشجوئی بمناسبت شانزدهم آذر یکی شعارهای اساسی دانشجویان مخالفت با جنگ  بوده است . ایرانیان خارج ازکشور ، شخصیت های سیاسی ، فرهنگی و هنری ، و تمامی گروههای سیاسی - اجتماعی – فرهنگی و ادبی وهنری  باید به هر ترتیبی که می توانند صدای حق طلبانه ی فعالان جنبش  دانشجوئی ایران را به گوش جهانیان برسانند و به مردم صلح طلب دنیا که نگران جنگ احتمالی احمدی نژاد – جرج بوش هستند بگویند که رژیم ولایت مطلقه فقیه در ایران 28 سال است که در حال جنگ با دانشجویان و تمامی دگراندیشان ایران می باشد . تنها در این صورت است که توطئه انقلاب دوم فرهنگی رژیم جهل وجنایت در هم شکسته خواهد شد .

اخباری که در روزهای اخیر از درون زندان به بیرون درز کرده  و توسط خانواده های دانشجویان منتشر شده ، حاکی از این است که دانشجویان دستگیر شده تحت فشار وشکنجه اند . شدت فشارها و شکنجه ها در مورد دانشجویان مبارز آنقدر بالا است که یکی از دانشجویان به قصد خودکشی رگ های دست خود را قطع کرده است و مأموران زندان او را به بیمارستان منتقل نموده اند. بخاطر افشاگری های که جنبش دانشجوئی ایران و خانواده های دانشجویان زندانی در روزهای اخیر انجام داده اند اخبار مربوط به دانشجویان زندانی  در ایران و سرتاسر دنیا  انعکاس یافته است ، در برخی ازدانشگاههای شهرستانهای ایران دانشجویان به دفاع از دانشجویانی که در جریان بزرگداشت 16 آذر دستگیر شده اند بپا خواسته اند . در خارج از کشور بسیاری ازگروههای حقوق بشری ، احزاب و سازمانهای سیاسی  ومحافل و شخصیت های  فرهنگی وهنری ایران ،  صدای مظلومیت  دانشجویان ایران را بگوش جهانیان و مجامع بین المللی  رسانده اند و بدین ترتیب کازار وسیعی برای افشای رژیم ضد فرهنگ و ضد دانشجو براه افتاده است تا این رژیم را به عقب نشینی وادار کند و مجبور نماید که دانشجویان زندانی را آزاد کند اما در همین گیر و دار خبردیگری توجه و تعجب  نگارنده را به  خود معطوف  داشت که عین  خبر را هم در اینجا می آورم :

 

توصيه ناصر زرافشان، وکيل دانشجويان دربند به خانواده ها، دانشجويان آزادی خواه و برابری طلب

 وکيل دانشجويان "آزادی خواه و برابری طلب" که در زندان به سر می برند به برخی از خانواده های دانشجويان بازداشتی توصيه کرده است با رسانه ها خصوصا راديوهای برون مرزی به هيچ عنوان مصاحبه ای انجام ندهند.

در ديداری که اين خانواده ها با دکتر ناصر زرافشان در دفتر وی داشته اند، زرافشان که خود را وکيل دانشجويان دربند می نامد، به مادران و پدران اين دانشجويان که در اين چند روز با برخی از رسانه ها مصاحبه هايی انجام داده بودند توصيه کردند ديگر اين عمل را انجام ندهند. در اين جلسه خانواده ها ضمن ابراز نگرانی از سرنوشت فرزندان شان به اين نکته اشاره کردند که در چند روز اخير تماس های تهديد آميزی از طرف بازجويان برای انجام ندادن مصاحبه و پی گيری نکردن وضع فرزندان شان با آنان صورت گرفته است. بر همين اساس دکتر زرافشان وکيل "دانشجويان آزادی خواه و برابری طلب" شديدا تاکيد کرد که هيچ فردی از جمله خانواده ها به غير از شخص وی مصاحبه انجام ندهد و تنها وی به عنوان وکيل اين دانشجويان با رسانه های مختلف مصاحبه بکند. ناصر زرافشان ضمن ابراز تاسف از مصاحبه های صورت گرفته با برخی از رسانه ها از جمله راديوها و تلويزيون هايی که مستقيما از دولت های جنگ طلب بودجه می گيرند در اين شرايط حساس و ويژه کشور و در خطر بودن امنيت داخلی و منافع ملی را دليل عدم انجام مصاحبه با اين رسانه ها دانست .  وی در انتهای این دیدار از خانواده ها  خواست  در این شرایط ویژه و خطر جنگ  و در نتیجه  به خطر افتادن امنیت داخلی کشور وتمامیت ارضی آن  اندکی خویشتن داری کنند و اجازه ندهند احساسات عاطف ونگرانی های خانوادگی بهانه ای شود  برای انجام کارهائی که منافع ملی را به  خطر اندازد .

 

 متأسفانه یکبار دیگر آقای زرافشان که این بار به عنوان وکیل چند تن از دانشجویان زندانی ظاهر شده است حد وحدود خود را فراموش میکند و کار حرفه ای وتخصصی خویش را که می بایستی بر اثبات  بی گناهی دانشجویان زندانی متمرکز گردد به حول مسائلی که مربوط به پرونده ی دانشجویان نیست و کمکی  به آزادی آنان نمی نماید ، می کشاند . بار امنیتی دادن به انتشار اخبار مربوط  به پرونده ی دانشجویان بی گناه و زندانی و خانواده های پریشان آنان را به سکوت  و خود سانسوری فراخواندن ، آیا کمکی به آزادی دانشجویان می نماید یا اینکه رژیم خیره سر جهل وجنایت را در اعمال وسیاست های ضد دانشجوئی اش تشجیع میکند ؟   اینکه چرا خانواده های درمانده ای که هیچ فریاد رسی ندارند و نگران جان فرزندانشان هستند نباید  با رسانه های خارجی تماس بگیرند  آقای زرافشان دو دلیل ارائه میدهد  1 -  چونکه  بودجه  این رسانه ها  از طرف دولت های جنگ طلب تأمین می شود . 2 –  چونکه  امنیت ملی  و تمامیت ارضی در خطر است بنابراین خانواده های دانشجویان زندانی  باید  «خویشتن داری کنند و اجازه ندهند  احساسات وعواطف خانوادگی بهانه ای شود برای کارهائی که منافع ملی را به خطر اندازد »  وکسی هم نیست که از این وکیل محترم سئوال کند چگونه ممکن است  که احساسات وعواطف چند خانواده که نگران جان فرزندانشان هستند  منافع ملی و تمامیت ارضی  کشوری را به خطر اندارد ؟  و چرا خانواده هائی که فرزندان بی گناهشان را بدون دلیل دستگیر وتحت شکنجه قرار دارند باید خویشتن داری کنند و مهر سکوت برلب نهند ؟ و اگر به راستی منافع  و امنیت ملی  وتمامیت ارضی  ایران آنقدر شکننده است که با اعتراض خانواده های دانشجویان زندانی به خطر می افتد  چرا این وکیل محترم بجای اینکه خانواده های دانشجویان زندانی را به سکوت و خود سانسوری توصیه  نماید به مقامات قضائی و امنیتی کشور که در حقیقت عامل ومسبب این ماجرا هستند توصیه نمی نماید که با آزادی دانشجویان ختم غائله را اعلام دارند تا  منافع و امنیت ملی و تمامیت ارضی ایران به خطر نیفتد !!

اینکه بودجه رسانه های خبری جهان را دولت های جنگ طلب یا صلح طلب  تامین میکنند چه ارتباطی دارد  با نگرانی پدران و مادران درمانده ای  که می خواهند صدای بی گناهی  ومظلومیت  فرزندان خود را که در زیر شکنجه اند به گوش مردم ایران و جهان برسانند تا شاید فشارافکار عمومی جهان باعث گردد که جانیان آدمکش دست از سر فرزندانشان بر دارند .   

صورت مسئله روشن و شفاف است  و من واقعاً نمی دانم  که چرا وکیل محترم چندتن از دانشجویان زندانی ، سعی در پیچیده کردن این پرونده ی شفاف را دارد . داستان به همین روشنی است  که دانشجویان دانشگاههای  تهران بنا به سنت دیرینه ی جنبش دانشجوئی و به منظور بزرگداشت روز دانشجو قصد برگزار کردن یک گردهمائی آرام را داشته اند که نیروهای امنیتی رژیم  چند روز پیش از شانزدهم آذر ماه  ، اقدام به دستگیری  و شکنجه آنان می نماید ، بسیاری از دستگیر شدگان حتی  در مراسم شانزدهم آذرکه مبنای اتهام رژیم علیه آنان است شرکت نداشته اند . داستانی به این سادگی وشفافی  چه ارتباطی با امنیت ملی و تمامیت ارضی ایران دارد  که آقای زرافشان برای حفظ آنها به خانواده دانشجویان زندانی  توصیه میکند که  سکوت نمایند و خودسانسوری کنند ؟ آیا فریاد دادخواهی  و تظلم جوئی  خانواده هائی که  دستشان به هیچ مرجع قضائی  وغیر قضائی این کشور نمی رسد  امنیت ملی وتمامیت ارضی  ایران را برهم می زند یا  اقدامات رژیمی که  سی سال است امنیت و آرامش را در تمامی عرصه های زندگی خصوصی و اجتماعی  از تک تک شهروندان اعم از زن و مرد و پیر وجوان این سرزمین  سلب کرده و کشور را از بحرانی به بحران دیگر کشانده  است ؟ 

کسانی که امروزه  در پی کشف ! این هستند که منابع مالی رسانه های خبری دنیا از کجا تأمین می شود تا صلاحیت آنها را تأیید کنند ( ازطرف دولت های جنگ طلب ! یا صلح طلب !) حتماً یادشان رفته است که "امام راحل" و "ضدامپریالیست " همین حکومت ذوب شده  در ولایت و خط  امام که  امروزه خانواده های دانشجویان زندانی را تهدید میکنند که مبادا با رسانه های خارجی تماس بگیرند و وکیل محترم دانشجویان زندانی نیز دانسته و یا نادانسته به خانواده ها توصیه میکند که بخاطر حفظ منافع وامنیت ملی وتمامیت ارضی ! با رسانه های برون مرزی تماس نگیرند  ، از همان لحظه ی ورودش  به فرانسه ، تمام شبکه های خبری جهان بطور شبانه روزی  درخدمت اش قرار گرفت  و اخبار واطلاعات مربوط به ظهور امام سیزدهم را به دور افتاده ترین روستاهای ایران بردند . در آن زمان هیچکس نگفت که این رسانه ها عامل صهیونیسم وامپریالیسم اند و با بودجه دولت های جنگ طلب اداره می شوند اما امروز اگر کسانی که عزیزانشان در غل وزنجیر اند و زیر شکنجه ، ازروی ناچاری و استیصال  با همان رسانه هائی  که روزگاری  در خدمت "امام امت" بود تماس بگیرند ، از جانب اراذل واوباش حکومتی تهدید و به بیگانه پرستی متهم می گردند و عجبا که وکیل محترم شان نیز بجای اینکه از حق قانونی وشهروندی  خانواده های موکلین خود دفاع  نماید  با ارائه فرضیه های کهنه و  من درآوردی  بر نقض آشکار ابتدائی ترین حقوق شهروندی  خانواده های دانشجویان زندانی  صحه می گذارد و خانواده ی دانشجویان زندانی را به بهانه حفظ " امنیت ومنافع ملی و تمامیت ارضی" از تماس با رسانه های برون مرزی برحذر میدارد و فراموش میکند که این که فاشیست های حاکم به تنها چیزی که باور ندارند امنیت ومنافع ملی است . فراموش میکند که بنیان گذار این حکومت پس از پانزده سال تبعید و دوری از وطن در لحظه ی ورود به ایران ، در جواب خبرنگاری که از او پرسیده بود چه احساسی دارد گفته  بود "هیچ" !!!  و چندی بعد هم وقتی که قدرت را بدست میگیرد میگوید که :  " اسلام آمده  که سیلی بزند توی گوش ملی وملی گرائی" .

 کارنامه ی سه دهه حکومت فرزندان امام هم که بخوبی نشان می دهد این حکومت آنقدر که  نگران منافع و رفاه وآسایش حزب الله لبنان و حماس وجهاداسلامی فلسطین و مجلس اعلای اسلامی  و جیش مهدی عراق و سایرگروههای  تروریست ریز ودرشت  در کشورهای اسلامی  بوده است  به فکر مردم محروم وستمدیده ایران نبوده است . از صدر تا ذیل این حکومت هم در هر فرصتی اعلام داشته ومیدارند که جمهوری اسلامی آمده است که زمینه را برای حکومت جهانی مهدی موعود فراهم سازد  . عملکرد این حکومت هم در طی سه دهه ی گذشته جز این چیزی را  نشان نمی دهد . پس واژه های "امنیت ملی " و "منافع ملی" و "تمامیت ارضی" که این حکومت مدعی دفاع از آن می باشد ادعائی است پوچ وبیهوده . استفاده از این واژه ها ازجانب رژیم جهل وجنایت فقط به منظور فریب افکارعمومی و کشاندن مشت دیگری از جوانان فریب خورده به درون صفوف نیروها ی ضد مردمی خود می باشد .

درراستای انقلاب فرهنگی  اول رژیم  و در دهه 1360 با بهانه  اینکه اسلام  با کفر و  استکبار جهانی در حال جنگ  است و کشوراسلامی درمعرض  خطر است ، هر صدای مخالفی را در گلو خفه کردند و هزاران دانشجو ودانش آموز با اتهامات واهی  به جوخه های اعدام سپرده شدند در آن دوران و بدون استثاء تمام خانواده های آن قربانیان تهدید به سکوت و خود سانسوری شدند. در بسیاری موارد خانواده های قربانیان را تهدید کردند  که اگر سکوت نکنند فرزند دیگرشان را دستگیر و اعدام خواهند کرد وچه بسا پدران ومادرانی که در سوگ عزیزان خود  و در سکوت وخلوت خویش آنقدر گریستند که کور شدند ، سکته کردند ، فلج شدند و به انواع  بیمارهای جسمی و روحی مبتلا گردیدند و روی در نقاب خاک کشیدند . آیا آنچه که در دهه 60 بر شریف ترین فرزندان این سرزمین نفرین شده  و خانواده هایشان گذشت و از آن پس نیز ادامه یافته است نباید ما را از این خواب " دقیّانوسی" بیدار کرده باشد که این رژیم به تنها چیزی که نمی اندیشد  ایران وایرانی است .    

راه دور نرویم  هنوز خون زهرا بنی عامری  پزشک جوانی که اخیراً به جرم قدم زدن درپارک با مرد مورد علاقه اش ، کشته شد بر زمین خشک نشده بود که خانواده اش را با این بهانه که "کشوردر معرض خطر است و دشمنان انقلاب از این خبر سؤ استفاده میکنند"  به سکوت وادار کردند .

سخن کوتاه  تاریخچه ی حکومت جهل وجنایت مشحون از هزاران نمونه ای است که خانواده های قربانیان جنایت به سکوت وخود سانسوری وادارشده اند . به تعداد جنایاتی که این رژیم مرتکب شده است  داستان های نانوشته در مورد تهدید و دستگیری و ضرب وشتم  بازماندگان قربانیان وجود دارد . آیا این همه کافی نیست  ما را به این نتیجه رسانده باشد که  رژیم خودکامه ای که طی سه دهه ، خود بزرگترین ناقض و برهم زننده  امنیت  شهروندان ایرانی در تمامی عرصه های زندگی فردی  و اجتماعی بوده است  امروزه نمی تواند مدافع امنیت ملی  و تمامیت ارضی این سرزمین باشد . خانواده های درد مند دانشجویان زندانی هم  هیچ تردیدی به خود راه ندهند که اگرامیدی  برای رهائی فرزندانشان از زندان وشکنجه وجود  داشته باشد فقط و فقط درهرچه بلند ترکردن فریاد دادخواهی آنان نهفته است  نه در سکوت و خود سانسوری . بگذارید صدای حق طلبانه ی شما را همه دانشجویان و مردم ایران وجهان بشنوند و  وجدان های بیدار بیاری شما برخیزند .   

30 آذرماه 1368   مصادف با شب یلدا

21 دسامبر 2007