بنام آزادی و بنام   اهورای ایران زمین                                                       27vrqx7gc6y7pxrt8v6n.jpg

جناب  ایت الله سید علی خامنه ایی رهبر جمهوری اسلامی ایران

درود و ادب اینجانب را بپذیرید

حدود یک ماه قبل نامه ایی یا بهتر بگویم درد نامه ایی از طریق وبسایت خصوصی شما برای شخص جنابعالی ارسال داشتم و شخصیت اول حکومتی را از آنچه بر من خانواده ام و ملت ایران می گذرد آگاه ساختم در آن رنجنامه به شما گفتم که چگونه وزارت اطلاعات  تحت امر شما بر جان مال و ناموس مردم می تازد   بازداشت می کنند  به زنجیر می کشند اعدام می کنند ولی شخص شما هیچ واکنشی که در مقابل این بی عدالتی انجام نمی دهید بلکه در جمع این سربازان گمنام امام زمان شما در چند روز گذشته بسیار از این نهاد خودسر قدر دانی کردید و آنها را سربازان به حق حکومت خود خواندید که از انقلاب شما محافظت می کنند  حال این در صورتی می باشد  که شخص شما نمی دانید  یا می دانید و هیچ اقدامی نمی کنید  در زندانهای تحت نظارت اطلاعات  شدید ترین شکنجه ها و تو هین ها به مخالفین خود می کنند سازمان زندانها  مدیران این سازمان از بی سواد ترین و کم تجربه ترین نیروها شکل گرفته است در زندانهای شما  بخاطر عدم تفکیک جرائم شنیع ترین کار های غیر اخلاقی در این مکانهای شما اتفاق می افتد  قتل های پی در پی  تعرض به افراد کم سن و سال توسط زندانیان جانی و خطر ناک  و استعمال مواد مخدر که خود من در مدت حبسم  بار ها و بارها شاهد قتلهایی بودم شاهد تجاوز زندانیان   جوان بودم شاهد مصرف هر شب مواد مخدر که توسط همین پاسدار بندهای سازمان زندانها به درون زندان  آورده می شوند من به شخصا شاهد این همه جنایت بودم جناب خامنه ایی در زندانهای شما ای کاش جنایت صورت می گرفت ای کاش فقط قتل و تجاوز بود آقای خامنه ایی زندانهای شما باعث انتقال چندین نوع بیماری مصری خطرناک از قبیل ایدز و هپاتیت و سل و دیگر بیماری های پوستی  به خارج از زندان می باشند جناب آقای خامنه ایی در یک کلام بگویم  شما یا میدانید   اقدام نمی کنید یا واقعا بی اطلاع هستید من از این طریق به شما می گویم  در زندانها جنایت بر ضد بشریت توسط عوامل پنهان و آشکار زندان صورت گر فته است که به مانند موریانه تمام جامعه را بزودی خواهد خورد  اگر انسانیت را مد نظر دارید در مرحله اول پیام من به شما اینست که زندانها را با شیو ه های انسانی و معقول و با مدیریت آگاه  پاکسازی کنید چرا که با این پیام من به شما گوشزد می کنم اگر اقدامی در این امر نکنید شخص شما مسئول تمام این جنایت ها خواهد بود و اما ...

در آن درد نامه به شما متذکر شدم چنانچه از طریق همان ایمیل ارسالی جواب اینجانب را ندهید این حق را بر خود قائلم که از طریق رسانه های برون مرزی و سایت های حقوق بشری متن این نامه را منتشر کنم تا جهانیان و مدافعین حق و عدالت در سر تا سر دنیا بدانند که بر ملت ایران چه می گذرد

اینجانب سید محمد احمدی  ملقب به کوروش احمدی  متاهیل دارای همسر و ۳ فرزند می باشم حدود ۹ سال قبل در شهرستان فریمان استان خراسان ساکن بودم و چنان بی عدالتی در این شهر و شهرهای کو چک که هیچ فریاد رسی برای این مردم نمی باشد به اوج خود رسیده بود که به ناچار آن شهر کوچک را با تمام خاطراتش بسوی استان تهران شهر کرج ترک و به نوعی مهاجرت اجباری را بر خود و خانواده ام تحمیل کردم

از همان روزهای اولیه زندگی من در شهر کرج  ظلم   ستم و ضرب و شتم مردم بیگناه زنان و دختران ایرانی را به دست عوامل خود سر نیروهای امنیتی و لباس شخصی  به عینه مشاهده کردم  و چون خود را فردی آزادیخواه می دانم برای احقاق حق این هموطنانم دست به اعتراضات مدنی که در همان قانون اساسی جمهوری اسلامی تحت نظر شما آمده است زدم و بارها  مورد ضرب و شتم و آزار و اذیت نیروهای شما قرار گرفته و در نهایت در سال ۸۲ خورشیدی تو سط نیروی وزارت اطلاعات کرج دستگیر و بعد از ما هها سلول انفرادی و بازجوئی های روحی و روانی توسط دادگاه انقلاب کرج شعبه ۱ به قاضی گری محمد رحیمی ایشکاء با قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی موقتا آزاد و در نهایت به ۳ سال حبس تعلیقی به مدت ۵ سال محکوم شدم

دیری نگذشت که در سال ۸۳ مجددا توسط حفاظت اطلاعات زندان گو هردشت کرج به ریاست فردی بنام حاج کاظم  خادم  که وظیفه حفظ و مراقبت از زندانی و زندان را بر عهده دارند نه بازداشت افراد عادی جامعه در مرکز شهر کرج به اتهام خبر نگاری از یک زندانی سیاسی بنام محمد ابراهیمی که برای مداوا به بیمارستان بیرون از زندان آورده شده بودند بمانند زنده یاد زهرا کاظمی که این زن آزادیخواه هم توسط حفاظت زندان اوین دستگیر و توسط همان نهاد هم در زندان به قتل رسید  من هم بازداشت شدم  و بعد از ۴۸ ساعت در جای نامعلومی که نگهداری می شدم به وزارت اطلاعات کرج تحویل شدم و این نهاد خوشنام شما !! ؟ اینجانب را زیر شدید ترین بازجوئی ها قرار داد  تا به حرفه خبر نگاری از آن زندانی سیاسی اعتراف کنم که حبس تعلیقی من را در پرونده ام قرار دهند تا از این طریق سالها من را در زندان محبوس نگهدارند ولی به لطف کانون وکلا  و انجمن حمایت از زندانیان  جناب عماالدین باقی و سر کار خانم غیرت و  وکیلم جناب مهدی بزرگی که از سوی آقای باقی و خانم غیرت برایم معرفی شده بود با دفاعیه محکمه پسند بنده را از امر خبر نگاری تبرئه ساخته ولی بخاطر کشف کتابی که توسط خودم نوشته شد ه بود مبنی بر خاطرات زجر و شکنجه خودم و یارانم در زندان  بنام بهای آزادی که هر گز  زیر  چاپ نرفته بود  که این نوشته ها در منزل توسط همین نیرو کشف می شود به استناد به همان کتاب تو هین به مقام رهبری از جمله اتهاماتی بود که اینجانب را به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم کردند اتهامی که هرگز آن را نپذیرفتم ولی بعد از تحمل ۶ ماه حبس از زندان گو هردشت کرج آزاد شدم و به زندگی عادی خودم باز گشتم

بگذریم از اینکه در این مدت بر سر خانواده من که مستاجر و در این شهر آشنائی نداشتم چه آمد که آن هم جای دادخواهی از شخص شما را دارد ولی بعد از آزادی وزارت اطلاعات شما هر گز من و خانواده ام را رها نساخت و هر از چند هفته  با تهدید تلفنی و احضار های شفائی به مقر وزارت اطلاعات کرج عرصه را بر من و خانواده ا م تنگ ساخته  و حتی با چندین مرتبه احضار مدیر کاری من که در آنجا مشغول بکار می باشم این شخص را تحت فشار قرار داده تا اینکه در چند ماه گذشته کار کردن در این شهر را نیز از من گرفتند و باز هم با اینکه گلو گاه اقتصادی بنده را قطع کردند ولی باز هم دست بر نداشتند و با تلفنهای مکرر از من می خواهند شهر کرج و استان تهران را ترک کنم و به یکی از روستا های دور افتاده مرزی بروم و جالب اینجاست که اگر در آن روستا هم تبعید شوم در آنجا هم باید خودم را هر روز به وزارت اطلاعات آن منطقه  معرفی کنم و آنها را در جریان کارهای روز مره خودم قرار بدهم ؟

جناب آقای خامنه ایی  نیروهای امنیتی که شما دائما از آنها تجلیل بعمل می آورید بدینگونه زندگی کردن را برای شهروندان این مرزو بوم نا امن و  نا ممکن ساخته است حال من سوالی در اینجا از شما دارم اگر ایرانی هستم پس این حق را دارم در کشور خودم بدون دغدقه زندگی کنم این حق زندگی کردن طبق قانون اساسی تصویب شده حکومت شماست و چنانچه در این مورد کسی یا کسانی این حقانیت زندگی کردن و امرار معاش را از شخصی بگیرند از ۶ ماه تا ۲ سال حبس و تعلیق از خدمت محکوم می شوند

من از شما می پرسم اگر شما می دانید که این وزارت اطلاعات چه بر سر مردم می آورد و سکوت می کنید بخاطر حفظ قدرت و نظام خود  که وای بر شما و حکومت عدل علی شما !!

اگر هم نمی دانید   که نیروهای تحت امر شما چه می کنند و از آنها بی جهت تعریف و تمجید می کنید باز هم وای بر شما و حکومت ناب محمدی شما !!

جناب آقای خامنه ایی در همان نامه ارسالی هم به شما گفتم ممکن است بعد از ارسال این نامه و یا انتشار آن نیروهای حزب الله خود را جان بر کفان حضرت آقا را !! برای نابودی و سر به نیست کردن من بفرستید

ولی بخدای ایران سو گند می خورم در چنین وضعیت بد امنیتی که تا اتاق خواب  من هم وزارت اطلاعات رسوخ کرده است بهتر است در راهی کشته شوم که آن راه سر بلندی کشورم و آزادی خواهی  هموطنانم باشد و چه زیبا تر خواهد بود این مرگ که اگر بدست ارازل و اوباش شما که به نا حق سازمان های امنیتی کشورم را تسخیر کردند صورت بگیرد چرا که از  حسین ابن علی شما مسلما نها آمو خته ام اگر دین ندارم  آزاده مرد باشم  حال من هم همان راه پیشوای دینی شما را بر گزیدم که آزاده باشم و از حق دفاع کنم و زیر بار زور حاکمان زور گو نروم   چرا که وزارت اطلاعات شما دو را را پیش روی من قرار داه است  و آن دو   راه یا مرگ است یا خفت و خواری

جناب آقای خامنه ایی  وزارت اطلاعات شما بار ها و بارها   به من پیشنهاد داده بودند  با مبالغ چند میلیونی و انتخاب پست و مقام در سازمانهای امنیتی شما دست از راهی که در پیش دارم که همانا آزادی وطنم و آزادی هموطنانم و رسیدن به دمکراسی می باشد بر دارم و با نوشتن توبه نامه جزو توابین شما بحساب بیایم ولی بدانید هم شما و هم نیروهای امنیتی شما  هر گز تن به این ذلت نخواهم داد و با آغوش باز   من سید محمد احمدی    ۳۶ ساله   همسرم خانم احمدی  ۳۶ ساله شیما  سینا و نیما احمدی فرزندان ۱۹  ۱۴   و ۱۰ ساله ام  به پیشواز مرگی می روم که از سوی شما برای من و خانواده ام طراحی شده باشد

باشد که جهانیان   آزادیخواهان  و آیندگان در مورد شما و خلق  در بند و ستم حکومت شما قضاوت کنند

و من هم خودم را به قضاوت اهل قلم و اندیشه می سپارم   و در پایان دادخواهیم    به شما آیت الله

خامنه ایی   رهبر معظم انقلاب اسلامی    فر مانده کل قوا  ولی امر مسلمین جهان   می گویم  به شما می گویم

الملک یبغی مع الکفر          ...   ولا یبغی مع الظلم

یک حکومت با کفر می ماند  ولی باظلم   هرگز   ! هرگز ! هر گز !

باشد تا صبح دولتت ..... 

سید محمد احمدی  ملقب به کورش احمدی    ایران کرج مورخ یکشنبه  ۳/ ۶ ۸۷