Pouyan49@yahoo.se

     پویان انصاری

 

مردان چماق دار کم داشتیم، زنان اوباش و اراذل چماق به بدست هم اضافه شدند!

             مملکت خراب است

                                                                                                     ملتش به خواب است

                                                                                                 ای زنان ملت

                                                                                                                        وقت ِ انقلاب است

                                                                                                                                                     (طائره تهرانی)

 

قصد از این نوشته کوتاه، تجربه تجمع مسالمت آمیز زنان در روز دوشنبه 22 خرداد علیه قوانین زن ستیز جمهوری اسلامی ایران بود و مسلمأ کسانی که در حول و حوش مبارزات مردم ما هستند به خوبی میدانند چه بر سر این تظاهرکنندگان دستگیر شده خواهد آمد .

این اولین بار نبوده و آخرین بار هم نخواهد بود که چنین تجمعاتی بر پا می شود ولی بعداز سالها تجربه عملی که از این نوع تظاهرات به دست آمده، آن است که جز سرکوب وحشیانه آنها، چیزی حاصل نشده است.

 

شاید بتوان، یکبار دیگر (بعد از صدها تجربه عملی) به این نتیجه برسیم که حکومت زن ستیز نظام جمهوری اسلامی ایران، سر عقل آمدنی نیست! (البته با پوزش از خانم شیرن عبادی، آقای گنجی و …. ! ) تجربیات مبارزات در ایران و جهان نشان داده است که انسانهای مبارز و آزادیخواه هیچگاه اهل خشونت نبوده و نیستند، بلکه این رژیم های دیکتاتوری است که خشونت را به مردم تحمیل  می کنند.

 

بعد از 28 سال جنایت، باز هم این به اصطلاح مخالفین رژیم در قالب سازمانی و یا فردی، در برخورد (!) به حکومت جمهوری اسلامی ایران، میگویند "در هر حال، ما با مبارزه قهر آمیز هم مخالفیم" این دسته از خانمها و آقایان به اصطلاح مخالفان رژیم(!) به هر ترتیبی که شده سد راه مبارزات واقعی مردم ما هستند، و گر نه، کدام انسانی (به معنای واقعی کلمه)، موافق خشونت و .... است؟ بطور نمونه مگر این تجمع زنان در روز دوشنبه 22 خرداد قهر آمیز بود؟ و یا ترتیب دهندگان آن چریک و مجاهد بودند که اینطور وحشیانه سرکوب میشود؟ شما تا کی فکر میکنید مردم در مقابل این اوباش اراذل به تظاهرات مسالمت آمیز دست می زنند؟

 

باید یکبار دیگر به این دسته از به اصطلاح مخالفان (!) رژیم که از این کشور به آن کشور در سفر هستند ( ایکاش فقط برای گردش بود) برای هزارمین بار این نکته را یاد آور شد که اگر زنان و مردان ایرانی برای کسب خواسته های طبیعی خود که حق مسلم هر انسانی است با دسته گُل رُز و قرآن کریم یا مجید، تظاهرات کنند، آنهم مسالمت آمیز، و فریاد هایشان هم آیه هایی از قرآن باشد، و از حکومت جمهوری اسلامی ایران بخواهند، که مثلأ "حق نگهداری فرزند و یا طلاق بطور مساوی باشد" ( چه توقعات مشکل و پیچیده ایی!!! ) و همانطور که ذکر شد با یک دست، گُل رُز، و با دست دیگر، قرآن بر سر، تجمع کنند و ضمن تقدیم گُل های رُز به ملایان با عبا وبی عبای جمهوری اسلامی ایران و با ادب و نزاکت به گویند: ترا به این قرآن قسم، حق طبیعی ما را بدهید! ناگهان با حمله و سرکوب شدید (اینبار حکومت حزب الله، زنان چماق به دستان خود را  وارد معرکه کرد که به تظاهر کنندگان بگوید: هی نگوئید زن و مرد در این حکومت برابر نیستند! کورید، نمی بینید؟ چطور این خواهران اوباش و اراذل ما هم، مانند برادران چماقدار، با باتون به جان شما افتاده اند) اوباشان و اراذل حکومت قرار میگیرند و در مقابل گُل رُز تظاهرات کنندگان، باتون بر سر و بدن آنهاست که فرو می آید و می بینیم چطور موی دختر جوانی در دست خواهران چماق به دست، بر روی زمین کشیده می شود .... و میگویند: حق بی حق، زنان حقی ندارند و این نظام به کسی حقی نمی دهد چه رسد به اینکه از رژیم کسب حق را هم درخواست کنید. اساسأ "عدالت اجتماعی" در این نظام قرون وسطایی جُرم محسوب میشود.

 

اما مانند همیشه سکوت مرگبار رسانه های عمومی داخل کشور در این مواقع هم حکایتی دارد. جالب است که وقتی هفته گذشته در حین سخنرانی رفسنجانی در قُم، گویا سه، چهار نفری به ایشان گفتند "بالای چشمت ابرو!" روزنامه آفتاب یزد بتاریخ  چهارشنبه 24 خرداد نوشت:  درخواست210 نماینده مجلس برای شناسایی عاملان تشنج در سخنرانی رفسنجانی" ولی همزمان سالهاست که اویاشان و اراذل در روز روشن با چماق و.... زنان و مردان را مورد ضرب و شتم قرار میدهند ولی همه کر،کور و لال اند.

 

جالب است در اینجا به نکته ایی اشاره کنم، گویا خانم شیرین عبادی جزو کسانی بود که قرار بود در این تظاهرات صد درصد مسالمت آمیز شرکت کند ولی طبق خبر روزنامه جمهوری اسلامی ایران (بازتاب، دوشنبه 22 خرداد) ایشان به خاطر اینکه خانم فرح پهلوی اشتباه لُپی کردند و از این تظاهرات حمایت کردند، این را بهانه ای کردند و از این رو در باتون خوردن توسط زنان چماقدار، بقول معروف، نامردی کرده و زنان دیگر را تنها گذاشتند و رفیق نیم راه شدند، ولی  شاید حضورش در تجمع زنان  "خدا نکرده" باعث دستگیریش می شد و این برای نظام در افکار عمومی جهان بد می شد! از این رو ایشان به خاطر حفظ آبروی نداشته حکومت جمهوری اسلامی ایران در آن شرکت نکرد.

 

گویا این خانم جایزه نوبل را با جایزه اسکار  سینمایی اشتباهی گرفته ( ! ) از اینرو از این کشور به آن کشور راه افتاده است و فیلم بازی میکند! و کارش شده، گفتن آنکه  " اسلام با دموکراسی فرقی ندارد" و یا "آمریکا غلط میکند به ایران حمله بکند" و گویا قرار است در فردای حمله آمریکا به ایران این خانم تا آخرین قطره خونش بجگند (حتمأ مانند مبارزه اش در تظاهرات 22 خرداد که در کنار سایر  زنان در مقابل اوباش و اراذل حکومت جمهوری اسلامی ایران جنگید!!!!) .

 

این وظیفه ای که به او داده اند، شده رُل ایشان در این نظام.

یکی نیست به این خانم فیلسوف، بگوید: خانم! شما بروید با شیطان بسیار کوچکتر که 28 سال است مردم ایران را به خاک و خون کشیده است و جمهوری اسلامی نام دارد، تا آخرین قطره خونتان بجگنید آن یکی پیشکش، خانم! خُزعبلات گفتن هم حدی دارد! بعد از اینهمه تجربه از این حکومت جنایتکار، که کوچکترین آزادی فردی را با سرکوب وحشیانه پاسخ میدهد ما نمیدانیم شما و هم پالکیهایتان به دنیال چه چیزی در این نظام ضد بشری میگردید؟

 

به امید روزیکه (دیر هم نیست) مردم ما از چنان مبارزه و تظاهرات وسیعی برخوردار باشند که اوباشان چماقدار، این جرئت را به خود ندهند که در مقابل مردم بی دفاغ ما، موی دختر جوانی را گرفته و کشان، کشان او را به شکنجه گاه ببرند

 

انسان های مبارز، بیائیم با تلاش خود به هر وسیله ی که شده و با هر توانی که داریم سرکوب وحشیانه زنان و مردان میهنمان را توسط چماقداران حکومت جمهوری اسلامی ایران را به طُرق مختلف به گوش مجامع بین المللی برسانیم.

 

در این مورد، در صورت تمایل میتوانید از سایت www.harkat.net  بازدید کنید.

 

2006-06-15 - استکهلم