مسئول فاجعه رژیم ایران است

مهدی سامع

 

صحبتهای «مهرورزانه» محمود احمدی نژاد به خودیهای رقیب، در مقابل سکوت همین خودیها در مورد «عدالت پروری» احمدی نژاد در مورد زنان و مردان ایرانی که با ابزار شلاق و دار و بگیر و ببند هر روزه در سراسر کشور جریان دارد قابل تامل است. پاسدار احمدی نژاد در مورد بعضی از خودیها می گوید:«اينها بت پرستها و شيطان پرستهای مدرن هستند. قيافه روشنفكری می ‌گيرند اما به اندازه بزغاله هم از دنيا فهم و شعور ندارند.»

از این تندتر روز دوشنبه 21 آبان 1386 احمدی نژاد با طرح موانع «رسیدن به قله» تهديد کرد نام «خائنان داخلی به پرونده هسته ای» را افشاء خواهد کرد. او گفت: «اگر عوامل داخلی در خصوص مسائل هسته ای دست از فشار بر ندارند، به ملت ايران معرفی می شوند.» و سپس اضافه کرد:«اينها، خائن هستند و ما  کوتاه نخواهيم آمد و نظاره گر نخواهيم بود.» پاسدار احمدی نژاد همچنین گفت:«ما اطلاع داريم که آنها آدم می فرستادند که اطلاعات درون سيستم را به بيگانه بدهند و به صورت منظم اين ملاقاتها برگزار می شد که بگويند در داخل کشور چه خبر است.»

دار و دسته نظامی امنیتی احمدی نژاد اخطار ها و هشدارهای رقبای داخلی را به مسخره می گیرند و  مخالفان سیاست ماجراجویانه خود را فقط به تعدادی محدود افراد خودی تقلیل می دهند. اما سایت رجانیوز که از سایتهای تبلیغاتی احمدی نژاد و دارو دسته اوست اعتراف می کند که یک جریان جدی در جامعه در مخالفت با سیاست احمدی نژاد وجود دارد. این سایت در سرمقاله روز سه شنبه 22 آبان 1386 به قلم علی طاهری ابتدا سوالهایی که در فضای سیاسی کشور وجود دارد را مطرح می کند:

«"ايران به خاطر داشتن منابع غني نفت و گاز نيازي به انرژي هسته اي ندارد"، "انرژي هسته اي خوب است ولي به هزينه اش نمي ارزد"، "اگر در مسئله ي هسته اي کوتاه نياييم، آمريکا حمله خواهد کرد و هزينه حمله آمريکا بسيار سنگين تر از سود دستاورد هسته ايست و در اين شرايط حساس نبايد بهانه به دست آمريکاييها داد".» و سپس می نویسد:«جملات فوق بخشي از تحليلهايي است که اين اواخر در فضاي سياسي جامعه و به خصوص دانشگاهها انتشار مي يابد.» نویسنده مقاله در پاسخ به مخالفان می نویسد: «در دنياي کنوني مفهوم امنيت تغيير يافته و کشورهايي که مي خواهند در قرن 21 از جايگاه مناسبي در دنيا برخوردار باشند، دستيابي به نظامهاي اقتصادي و دفاعي مبتني بر تکنولوژيهاي برتر را که بر محور قدرت نرم افزاري قرار دارد به عنوان مهم ترين کانال امنيتي خود جستجو مي کنند.»

در این نوشته از یکی از سایتهای امنیتی احمدی نژاد 2 اعتراف آشکار وجود دارد. اولی آن که «فضاي سياسي جامعه و به خصوص دانشگاهها» محالفت جدی و سوالهای اساسی پیرامون پروژه ماجراجویانه رژیم ایران وجود دارد و این در شرایطی هست که شورای امنیت رژیم رسانه ها را از هرگونه بحث در مخالفت با این پروژه منع کرده است. اعتراف دوم که بسیار مهم است و کلید اصلی در فهم پروژه اتمی جمهوری اسلامی است، مداخله عامل «امنیتی» و «دفاعی» در این پروژه است. بر هیچ کس پوشیده نیست که سوخت برای یک نیروگاه آن هم در کشوری که در آن 10 درصد نفت و 17 درصد گاز جهان وجود دارد نمی تواند به مثابه یک فاکنور امنیتی عمل کند و بدیهی است که دستیابی به سلاح اتمی می تواند ابزار مناسب برای تامین «امنیت» و «هژمونی» در منطقه باشد.

اما استفاده از این ابزار مستلزم پرداخت هزینه هایی است که در مورد توان نظام برای پرداخت آن اختلاف نظر وجود دارد. ولی فقیه با توجه به روند  سه دهه گذشته در مناسبات رژیم ایران با دنیای غربی که فقط و فقط مبتنی بر سازش و مماشات بوده و با توجه به چالشهای کنونی در جهان به این نتیجه رسیده که جنگ جدی در چشم انداز نبوده و بنابرین با پیگیری سیاست «جنگ موضعی» و استفاده از نیروهای بنیادگرا و تروریست در منطقه می توان به هدف اصلی دست یافت. بر همین اساس است که همه کادوها و بذل و بخششهای کشورهای غربی را با دست باز رد می کند. بر اساس همین ارزیابی است که ولی فقیه نظام دست گماشته خود را برای هر گردنکشی باز گذاشته و با تکیه بر همین تحلیل است که روزنامه رسالت با نادیده گرفتن «تهدیدها» در سرمقاله شماره روز سه شنبه 22 آبان ۱۳۸۶  خود  مدعی می شود که ايران اکنون در «دريايی از فرصت» ها غرق است.  

اين روزنامه بر اساس تحلیل دستگاه ولایت فقیه و با توجه به این که قیمت نفت بشکه ای 100 دلار به نوشته این روزنامه یک «فرصت استثنایی» برای نظام است و بازهم به نوشته این روزنامه جمهوری اسلامی  «برترين قدرت خاورميانه» می باشد،  می نویسد:« يک تهديد پوشالی را نبايد درقالب  تهديدی فراگير  و خطرناک مورد استناد قرار داد.» این روزنامه مدعی می شود که مردم ايران (بخوانید رژیم ایران) در دريای «رفاه اقتصادی و شهروندی» شناور شده اند. همه این «فرصت» ها که در اختیار حکومت ایران است در بخشهای سرکوب و صدور ترور و بنیادگرایی هزینه می شود و از همین رویکرد است که ولی فقیه سیاست سازش و مماشات را که به دلایل متعدد سیاست غالب غرب در مورد نظام حاکم بر ایران است را بی محابا رد می کند و درست به همین دلیل است که در مورد مشخص بحران جهانی پیرامون مناسبات با جمهوری اسلامی این نظام ولایت فقیه است که مسئول اصلی هر فاجعه در این مورد است و البته استبداد مذهبی حاکم بر ایران 30 سال است که مسئول همه ی فجایع در کشور ماست.

سیاست ولی فقیه نظام که به بهترین صورت از جانب پاسدار احمدی نژاد مطرح می شود، سیاستی متکی بر از استفاده بهینه از «فرصت» صلح و سازش با استبداد دینی حاکم بر ایران است. این سیاست را احمدی نژاد در روز شنبه 26 آبان 1386 در بحرین در مصاحبه با خبرنگاران و در مورد جنگ احتمالی چنین واکنش نشان داد که «وقوع جنگ در منطقه بين ايران و آمريكا در راستاي جنگ رواني و تبليغاتي از سوي دشمن است و ادامه داد که:«دشمن امروز از اين طريق تلاش دارد تا به اهداف سياسي و امنيتي مورد نظر خود دست يابد.....ما پيش بيني نمي‌كنيم كه در منطقه جنگ جديد رخ دهد ولي با اين وجود برخي كشورها به دنبال آن هستند تا سايه تهديد بر كشور ما را ببينند.....ما احساس بحران در منطقه نمي‌كنيم البته آمريكا با بحران روبرو شده و اين مساله هيچ ارتباطي با ايران ندارد. از نظر تهران موضوع هسته‌اي پايان يافته و ديگر مساله‌اي وجود ندارد و همين امر باعث شده تا آمريكا از اين موضوع خوشحال نباشند.» (خبرگزاری دولتی ایرنا)

در مقابل این سیاست عده ای که در هرم قدرت و ثروت نقش دارند بر این اعتقادند که میزان استفاده از این فرصتها و نیز دامنه مماشات و سازش غربیها نا محدود نبوده و از این رو به احمدی نژاد هشدار می دهند. درست روزی که احمدی نژاد این گونه افراد را خائن نامید هاشمی رفسنجانی در همایش «اتحاد ملی، راهبردها و سياستها» برای چندمین بار از وجود «خطرات کاملاً جدی» و «تهديدات روزافزون»  حرف زد و مهمتر این که هنگام ورود به سالن سخنرانی حسین موسویان که او را متهم به جاسوسی کرده اند همراه او بود. در یک رویداد دیگر آیت الله منتظری پیرامون شرایط کنونی به اظهار نظر پرداخت و گفت:«آقایان بیش از حد اوضاع را طبیعی جلوه می دهند و فکر می کنند اگر جنگی دربگیرد آب از آب تکان نمی خورد. ولی باید بدانید این مردم دیگر مردم گذشته نیستند که داوطلبانه روی مین می رفتند. اگر در فکر گذشته اید اشتباه می کنید.» بدین ترتیب کسانی که در مدیریت بحرانهای گذشته رژیم نقش بازی کرده اند به ولی فقیه نظام واقعیت تنفر و انزجار عمومی را اطلاع می دهند و ولی فقیه با آگاهی به این که این صف آرایی نشان دیگری از تعمیق بحران درون ولایتش است و با آگاهی از نفرت و انزجار عمومی از رژیم ولایت فقیه هر روز با تصفیه بیشتر سیاست اعلام جنگ در شرایط «صلح مسلح»  را به پیش می برد. ولی فقیه نظام با آگاهی به سیاست مماشات کشورهای غربی هر روز جریتر از روز پیش بر مواضع ویرانگرانه خود پافشاری می کند و در این فضای چرک آلود زندگی مردم را به تباهی می کشد.

واقعیت این است که نتیجه سازش و مماشات با مستبدان حاکم بر ایران چیزی جز «صلح مسلح» که به ناچار به جنگی ویرانگر تبدیل خواهد شد نیست.

در حالی که گرایش اصلی در جامعه جهانی سازش و مماشات با حکام تهران است، سیاست مسلط جمهوری اسلامی ماجراجویی و جنگ افروزیست. نادیده گرفتن این واقعیت در مبارزه سیاسی کمک به جمهوری اسلامی برای بقا و سرکوب بیشتر مردم و توسعه بنیادگرایی در جهان است.

تردیدی نیست که گزینه برتر و کم هزینه تر در مساله اتمی این است که رژیم ایران به قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد گردن گذاشته و عقب نشینی کند. اما اگر جامعه جهانی  خواست مردم که چیزی جز  «حق مسلم آزادی و زندگی انسانی و حقوق بشر» نیست را نادیده بگیرند و  فشار لازم برای چنین عقب نشینی را بر رژیم ایران وارد نکند، استبداد دینی حاکم بر ایران فاجعه جنگ را به همان گونه که بر مردم ایران تحمیل کرده به جهانیان نیز تحمیل خواهد کرد.

اگر رژیم ایران مسئول فاجعه است و اگر در مورد این رژیم تاکنون همه ی انواع امتیازدهی، سازش و مماشات به تعدیل رفتار حکام تهران منجر نشده و بر عکس این حکام مستبد را در پیشبرد اهداف شومشان مصمم تر کرده است، و اگر جامعه جهانی به دنبال خود فریبی نیست باید از سازش و مماشات با رژیم جمهوری اسلامی دست بردارد و حق مردم ایران برای تغیر دمکراتیک را به رسمیت یشناسد.

مردم ایران طی سه دهه به اشکال مختلف در مبارزه با استبداد دینی حاکم بر کشور بوده و در این راه هزینه های زیادی پرداخت کرده و سرانجام با مبارزه خود با نظام ولایت فقیه تعین تکلیف کرده و این نظام ضد مردمی و ضد بشری را تحت هر شرایطی سرنگون خواهند کرد. این حق مردم ایران است که به آزادی دست یابند و این حق را مردم ایران با مبارزه خودشان به دست خواهند آورد.

منبع: یادداشت سیاسی نبرد خلق، شماره 269 – پنج شنبه 1 آذر 86 (22 نوامبر 2007)