Pouyan49@yahoo.se

        پویان انصاری

می توان در کنار هم بود، اگر .....

 

در پی راه پیمایی 5 روزه سال گذشته بمناسبت 8 مارس روز جهانی زن، امسال هم کارزار زنان این روز را با شکوه تر از سال گذشته بر گزار کرد.

 

بنیاد کارزار زنان، متشکل از طیف گوناگون زنان با عقاید و اندیشه های مختلف، از روز جهانی زن، در شرایطی اسقبال کردکه کشورمان ایران، در وضعیتی حساس تر و  خطرناک تر از گذشته قرار گرفته است.

کار زار زنان امسال هم چون سال گذشته با عزمی راسخ، این روز فراموش نشدنی را با تظاهرات گسترده در شهر دن - هاگ هلند، جشن گرفت .

 

این تظاهرات با شکوه که نسبت به تظاهرات سایر نیروهای سیاسی، که فقط پرچم سازمانی خود را بالا میبرند، نشان داد، که می شود در کنار همدیگر با همبستگی، پژواک فریاد مردم دربندمان بود. نشان داد که می شود بدون کیش شخصیت و منافع گروهی و شخصی صفوف

خود را مستحکم تر کرد.

 

بعد از 28 سال که از عُمر این رژیم سنگسار و جهل و جنایت میگذرد، عُمر طولانی تبعید، خیلی

از نیروها را خانه نشین کرد و یا به نحوی به آستان بوسی ملایان با عبا و بی عبا و یا آمریکا، کشاند. متاسفانه در چنین شرایط حساس و خطرناک، برخی از نیروها و سازمان های انقلابی به جای اتحاد و همبستگی علیه این رژیم قرون وسطایی به اطاق های پالتاکی و احیانأ برنامه های تکروانه سازمانی خود دل خوش کرده اند .

 

آمریکا و متحدان اروپایی و آسیایی اش از یکطرف، و رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ایران شرایطی را بوجود آورده اند که هر راه حلی چه "صلح و چه جنگ"، دردی را از مردم ستمدیده ما دوا نخواهد کرد، و مردم ما به حق و حقوق خود که ابتدایی ترین آن آزادی ست نخواهند رسید.

 

یک لحظه فکر کنید که امپریالیسم آمریکا و رژیم جمهوری اسلامی، بلاخره بعداز این همه کشمکش و سرو صدا، به صلح دست یابند، آیا کارگران که ماههاست دستمزد کار خود را    نگرفته اند، حقوق خود را دریافت میکنند و دیگر تظاهرات آنها به خاک و خون کشیده نمیشود؟ آیا تظاهرات مسالمت آمیز زنان مورد هجوم خواهران و برادران چماقدار حزب الهی قرار نمیگیرد؟ آیا معلمان، که تعلیم و تربیت فرزندان کشورمان را به عهده دارند، می توانند خواسته های طبیعی خود را بدون سرکوب و ضرب و شتم  بگویند؟ آیا جنبش دانشجویی این فرزندان دلیر که همیشه پیشقدم مبارزات هستند می توانند از حق و حقوق خود بدون یورش وحشیانه پاسداران و نگهداران این رژیم جنایتکار حرفی بزنند؟ و ......

 

و لحظه دیگر فکر کنید که آمریکا صنایع نظامی و یا به اصطلاح مراکز غنی سازی اورانیوم را مورد هدف قرار دهد، آیا بعداز آن، اقشار مختلف که در بالا به آن اشاره شد به خواسته های طبیعی خود میرسند؟ آیا وجود امپریالیسم و رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ایران دال بر نقض حقوق بشر و چپاول کردن سرمایه های مردمی نیست؟

 

کسانیکه به خاطر ابر قدرتی و یکه تازی آمریکا به خصوص بعداز فروپاشی شوروی سابق، به دنبال یک "قدرت" که بتواند در مقابل آمریکا بایستاد، میگردند، و در حقیقت میخواهند که یک توازن قدرت در جهان بوجود آید، از این رو، آنرا در بین نیروهای بنیادگر اسلامی چون حماس و حزب الله حستجو میکنند و یا شخصیت هایی که در دفاع از "مام وطن" می خواهند در کنار رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی قرار گیرند، و از طرف دیگر، نیروها و شخصیت های دیگری هستند که برای "رهایی" مردم دربندمان، به "بوش" دل خوش کرده اند و یا افراد و نیروهایی که میخواهند با کُمک مالی کشورهای اروپایی "دموکراسی" را در ایران بوجود آورند.  

 

 

 

از اینرو کارزار زنان، امسال بدرستی با شعار "نه به رژیم جهل و جنایت جمهوری اسلامی و نه به چپاولگری امپریالیسم آمریکا "، تظاهرات با شکوه خود را در خیابانهای دن – هاگ، هلند به نمایش گذاشت.

 

تظاهراتی که از طرف تعدادی از سازمانهای انقلابی و مترقی بایکوت شد، مسلمأ از نیروهای به اصطلاح "مخالفین یک قسمت از این رژیم جنایتکار" انتظاری نیست.

 

ولی چرا امسال در باره این تظاهرات که در برگیرنده عقاید مختلف انقلابی بود از طرف نیروهای انقلابی و مترقی سکوت شد؟

 

پارسال خیلی ها بعداز این تظاهرات چه موافق و یا مخالف، مقالات زیادی نوشتند، ولی امسال که از هر لحاظ، به خصوص در عرصه شعارهای انقلابی، کارزار زنان، با راه پیمایی خود علیه امپریالیسم و ارتجاع رفتند مُهر سکوت بر لب زدند، شاید بقول یکی از دوستان: به چی این راه پیمایی میتوانستند ایراد بگیرند؟ چرا که اگر این راه پیمایی کوچکترین لغزش تئوری داشت یقین داشته باشید که سیل حمله به کارزار زنان وارد می شد .

 

حمایت و شرکت، مینا اسدی، فریدون گیلانی، صدیقه محمدی، بصیر نصیبی، جمیله ندایی، گیسو شاکری، آذر درخشان، عزیزه شاهمرادی، لیلا پرنیان، زری عرفانی، شهرزاد مجاب،     بهروز سورن، فریبا مرزبان، محمد نبوی، آذر شیبانی، جعفر پویه، زیبا کرباسی، یاسمین میظر، ویدا قهرمانی، مسعود جلالی، پروانه بکاه، مهری زند، مینا زرین، عباس سماکار،             مهرنوش مُعظمی، لیلا قرایی، ماریا رشیدی جعفر امیری، مسعود رئوف، رامین مولایی و ........ نشان دهنده ی اندیشه های گوناگون در کارزار است.

 

در حقیقت با نگاهی به این اسامی با تفکرات و سازمانهای گوناگون، پی به این واقعیت خواهیم بُرد (البته اگر چشمانمان را عمدأ نبندیم و نخواهیم این حقیقت را قبول کنیم ) که کارزار زنان        یک سازمان و یک شخص نیست و اگر کسی و یا سازمانی بخواهد غیر از این اندیشه کند یقینأ بدانید بهانه ایست برای عدم حضور در این کارزار، چرا که تجربیات مبارزاتی این را ثابت کرده است که مسائل شخصی، اصل مهم در عدم اتحاد است.

 

در مقیاس با سایر نیروها باید گفت، کارزار خیلی جوان است، دوساله است، ولی با انسان های مبارز و متعهد، که گذشت و صداقت را برای همکاری و اتحاد و همبستگی نشان میدهند، امیدوارم که در کنار همدیگر و با همبستگی و پُشتکار از « کار زار زنان » علیه چپاولگران امپریالیسم و رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ایران، حمایت کنیم و با ضعف های آن که مسلمأ وجود دارد برخورد قاطعانه کنیم و از حرکات بچگانه، و نق نق به پرهیزیم، چرا که جز هدر دادن وقت، و پراکندن جمع، چیزی حاصل نخواهد شد.

 

کارزار با این تظاهرات توانست زنان و مردان مبارز و آزادریخواه را حول شعارهایی جمع کند که اتفاقأ مورد تائید بخش رادیکال جنبش است، حال چرا برخی از سازمانها و احزاب، این نیروی پر توان را، نادیده میگیرند امری است که مسلمأ برای خود آنها نیز معلوم نیست و گرنه می توان در کنار هم مبارزه بی امانی را برای سرنگونی این رژیم خونخوار سازماندهی کرد.

 

16 مارس 2007 - استکهلم