پیوستن حزب کمونیست کارگری به مبارزات قهری یک شاخصه انقلابی و یکهنر توده ای است

Nawid_Akhgar@hotmail.com

نوید اخگر

خطاب به کلیه هنرمندان ، شعرا و نویسندگان ایران!

خطاب به حمید تقوائی رهبری حزب و آذر ماجدی.

سئوال همیشه این بوده است که ستون فقرات ادبیات و فرهنگ و سیاست هر کشوری بطور عام و نیز ستون فقرات هنرآفرینان ایرانی بطور خاص از کُرد ، فارس ، بلوچ ، آذری ، عرب ویا هر زبان و گویشی دیگر را چه چیزی تشکیل میدهد؟

 

هنر در جوهر خود بر زیبائی و آزادی و رهائی آفرینش تاکید ورزیده است . بر این امر تاکید میورزد که آفرینش هنر توسط هنرمند( چه در زمینه سیاست و چه فرهنگ) و ریختن ذره ذره های عمر بپای آفرینش هنری همچون قطره قطره های شیر مادر در دهان کودک نوزاد ، استراتژیکمان زیبا ترین و متکاملترین پدیده جهان هستی را در عصر خویش مد نظر دارد و برای محافظت از این پدیده متکامل هنری که در عرف زیبائی شناختی ، پلیدی ها و زشتی های زیادی در مقابلش قدم علم خواهند کرد چه چاره ای بایستی باندیشد؟

آیا بقول سعید سلطانپور هنرمندان ( همچون سیاسیون) پس از خلق آثار هنریشان، بخاطر وجود دیکتاتوری و ترس و وحشتی که مستبدان بر آنان روا میدارند حق دارند چشم هنر خود و چشم فرزندان خود را از حدقه در بیاورند و نام خویش را هنرمند بگذارند؟ و توجیهشان ترسی باشد که بر آنان  اعمال میگردد؟

یعنی اینکه آیا هنرمندان حق دارند در مقابل زور و قلدری و استبداد دینی و فشارخارجی قلم و کاغذ و مبارزات قهری و مشروع مردمی را غلاف کرده به پاسیویته و انواع راههای فرعی غیر مبارزاتی ضد انقلابی و ضد مردمی روی بیاورند؟

 آیا هنرمندان و سیاسیون حق دارند با توجیه پلیدی ها و زشتی ها ئی که دشمن بر آنان اعمال میکند با دستان خود سر کودک هنری خود را از تن جدا کنند، سر فرزند هنری ای را از تن جدا سازند که با دست خود سالیان به آفرینش آن اقدام کرده بودند؟

هنرمندان و شعرای ایران!

به سخنان آقای دکتر منوچهر هزار خانی رئیس کمیسیون فرهنگی شورای ملی مقاومت در این مورد توجه بفرمائید که چگونه ایشان سر فرزند هنری خویش یعنی انقلاب و مبارزات قهری توده ها را با توجیه ترسی که بر ایشان و همکاران شورائیشان روا میشود از بدن جدا میسازند و با جانشین کردن رفرندام به جای انقلاب و خشونت بجای قهر مشروع مردمی سعی در زنده بگور کردن فرزند هنری خویش دارند.

آقای دکتر منوچهر هزار خانی در تاریخ 2 ژانویه سال 2005 در تلویزیون مجاهدین این چنین سخنرانی فرمودند:

" رفرندام یعنی نفی تغیر خشونت آمیز یک رژیم سیاسی" "قدرتهای بزرگ انقلاب را نمی پسندند"  مبارزه مسلحانه بنفع ما نیست ما رفرندام را آگاهانه انتخاب کردیم و بدنبال آن هم خواهیم بود" "رفرندام به نفع همه است و اول از همه به نفع ماست چون در مقایسه با دوران مبارزه مسلحانه نیروی بیشتری جذب خواهیم کرد"( طوفان خنده ها)

 

توجه داشته باشید که آقای هزار خانی در این سخنرانی جای قهر مشروع مردمی را با خشنونت عوض کرده اند و خط را تا آخرش رفته اند و رفرندام را هم بنفع" همه " از جمله" رژیم " میدانند

به این کار آقای دکتر منوچهر هزار خانی رئیس کمیسون فرهنگی شورای ملی مقاومت میگویند بی کفایتی فرهنگی – سیاسی که این چنین در جلو چشم جهانیان چشم کودک زیبائی شناختی خود یعنی قهر توده ای و انقلاب را در میآورند و توجیهشان این است که    " قدرتهای بزرگ انقلاب را نمی پسندند" .گوئی کارگران و زحمتکشان و تهیدستان جهان در موقعی که  میخواهند با افکار مارکسیستی! آقای هزار خانی انقلاب بفرمایند برای گرفتن اجازه به نزد قدرتهای بزرگ تشریف فرما میشوند و پس از کسب تکلیف انقلاب میفرمایند.

برای خواندن صحبتهای آقای هزار خانی و بر خورد به صحبتهای ایشان در آن زمان در مقاله ای با نام غمزه های پاسدار پسند از هزار خان سیاست های توده ای صفتانه شورا به آدرس زیر در سامانه اینترنتی نگارنده مراجعه بفرمائید.

http://www.nawidakhgar.com/maghalat/qamzehaye-pasdarpasand.htm

باشد که شورای ملی مقاومت بطور عام و مجاهدین و آقای هزار خانی بطور خاص از مردم و هنرمندان ایران کتبا و رسما در مورد این گزافه گوئی های تاریخی پوزش بطلبند.

اگر هنرمندان ، نویسندگان و شعرای ایرانی در عرض 27 سال گاهی نظاره گرجنایات و گاهی  خود مصلوب نظام خون آشام  جمهوری اسلامی و حامیان غربی آن بوده اند و با قلم و هنر خونین خویش  به افشای استثمار سراسری کارگران و در حمایت از زحمتکشان و  جلو گیری از سنگسار زنان و بریدن دستهای فقیر ترین اقشار جامعه بر خاسته اند و تیغ قلم و هنر خویش را بر پیکر پروار دزدان و غارت گران تاریخ سیاسی ایران یعنی آخوند های مرتجع و نمایندگان امام زمان ترسو و بزدل مخفی شده در چاه جمکران کشیده اند، در اساس در حفظ کودک تازه زاد هنر و ادبیات ایران و برای شناساندن زیبا ترین آفرینش های هنری در مقابل پلید ترین زشتی های تاریخ قد علم کرده اند.

در تاریخ 16 نوامبر سال 2005 در مورد تشکیل گارد آزادی حکمتیسم چنین نوشتم:

"به تصور من هم حزب کمونیست کارگری و هم حکمتیسم چون دارای یک خاستگاه مشترک تاریخی مخصوصا در منطقه و در کردستان بوده اند در زمینه تشکیل گارد آزادی و یا هر نوع دیگری از مبارزات این سبک نمی توانند از یکدیگر فاصله چندانی داشته باشند و مسلما ضرورت های تاریخی همچنین که در گذشته ایران و در دهه های 40 و 50 در زمینه نوع مبارزه در بین چریکها و مجاهدین نشان داد، در آینده نیز نشان خواهد داد که در این مقوله حزب کمونیست کارگری و حکمتیسم با یکدیگر مشترکات زیادی خواهند داشت، حتی اگرده ها مسئله تئوریک را با یگدیگر در آینده به توافق برسند."

رفیق گرامی خانم آذر ماجدی

چندی بعد حدودا 28 نوامبر 2005 در نوشتار این چنین خاطر نشان کردند.

"چهره نظامی حزب

این یکی از وجوه ضعف حزب است. بنظر من باید روی این مساله خم شویم و پاسخ خود را به این مساله با در نظر گرفتن شرایط موجود بدست بدهیم. حزب ما باید پتانسیل و چهره نظامی داشته باشد. باید این تصویر از ما به جامعه ساطع شود که ما یک حزب نظامی هم هستیم. در ادبیات ما، بطور مثال در همان بحث سلبی- اثباتی بار ها بر این وجه تاکید شده است. سنت آنرا هم داشته ایم. رهبری باید به این مسئله عطف توجه کند و پاسخ های روشنی را به این مسئله داشته باشد. احتمالا در بخش گزارش، در مورد کردستان بیشتر بتوانیم بر روی این مسئله خم شویم."( آذر ماجدی )

آقای حمید تقوائی رهبری حزب کمونیست کارگری نیز اخیرا ضمن معرفی وظائف و اولویتها ضمیمه 1 پلنوم بیستم این چنین خاطر نشان میکنند. 

"10- تدوین و اجرای نقشه عملهای تشکیلاتی، سیاسی و نظامی در رابطه با فعالیتهای حزب در کردستان. گسترش بیشتر فعالیت سیاسی و تشکیلاتی و تامین حضور مسلحانه قوی و ایجاد پتانسیل گسترش نظامی سریع حزب در کرستان."

ضمن ابراز صمیمانه ترین تبریکات به رهبری حزب و رفیق گرامی حمید تقوائی به خیز حزب بسوی یک مبارزه قهری با رژیم که در جوهر خود به نفی مماشات و رفرندام و چرخشمداریهای رفرمیستی جوابی صریح و روشن میدهد باید خاطر نشان کرد بند 10 از این برنامه از یک کلیت جامع برخوردار است و حتما در آینده احتیاج به باز گشائی خواهد داشت.

 اینکه تسلیح نیروها در کردستان به چه منظوری و با چه هدفی صورت میگیرد از متن بند 10 مستفاد نمی گردد.

ضمن صمیمانه ترین تبریکات به حزب کمونیست کارگری، کادر فرهنگیان  مبارز وانقلابی ایران را در کلیه زمینه ها هنری و فرهنگی به یاری و حمایت از مبارزین جان بر کف خلق فرا میخوانم .

تاریخ دوم دسامبر سال 2005 میلادی   سوئد  استکهلم

آدرس سامانه اینترنتی

نوید اخگر

http://www.nawidakhgar.com/