هموطن عزيز:

با سلام و متقابلاً عرض شادباشهاى نوروزى، خيال داريم كه هر 365 روز از سال 1385 را به اجراى مراسم نوروزى بپردازيم: روياندن سبزه ها، خانه تكانى، گذر از آتش؛ و تزيين سفره هفت صين: صداقت، صلابت، صلح و صفا و صميميت ــ صحت نفس ــ صلاحيت را كسب و بيارى ملت ايران از زن و مرد، پير و جوان، به اميد خداى آزادى يعنى  مطلق ِ يكتائى در پندار نيك، گفتار نيك، كردار نيك ــ مظهر ايرانيت (بازگشت به خويشتن) ــ دموكراسى ايرانى را در جامعهء خويش جشن بگيريم.

با اميد آنكه اين دفعه نيز محاسباتمان درست از كار در آيد، اين عيد را هم پيشاپيش تبريك ميگويم.

 

مطلب فوق پاسخ به شادباشهاى نورزى و اظهار لطفهاى هم ميهنانى بود كه در سال گذشته به من محبت فرموده بودند. قطعاً بايد امسال نيز صندوقE-mail   ام پر باشد. ليكن از آنجا كه از 23 بهمن 85 تا كنون براى باز كردن آن با مشكل مواجه بوده ام  و برغم تلاشهاى فراوان، تا امروز كه 28 اسفند است هنوز هم نتوانسته ام آنرا باز كنم، از فردا كه "شب عيد" و روز ملى شدن نفت است با اجازه ميروم به پيشواز نوروز. بعد از آن گزارشى تقديم خواهم نمود. ضمن عرض خالصانه ترين شادباشها نوروز 1386 را از صميم قلب تبريك گفته و با آرزوى بهروزى و موفقيت در نيل به اهداف والايتان، اجالتاً عرض چند نكته، بر سبيل مقدمه اى بر گزارش فعاليتهاى سال 1385، را وظيفه خود ميدانم.

 

1ــ محاسباتمان درست از كار در آمد. گزارش آنرا تدريجاً به عرض خواهم رساند. ليكن آنچه موجب وقفه در كار گرديد، شرارتها و جنگ افروزيهاى "اسرائيل" (نه يهوديان؛ بلكه "اسرائيل" به همان تعريفى كه در نامه ها به مراجع بين المللى آمده است) بود. لذا آن انرژى و وقتى كه بايد صرف "روياندن سبزه ها" ميشد، به مصرف افشاى اهدافِ فتنه انگيزانه، نا امنى آفرين، و تروريستى اين موجود جنگ افروز و ويرانگر شد و صرف خنثى نمودن ساير اقدامات نابكارانهء اين دشمن بشريت گرديد، كه بخشاً و در حد توان و امكانات، طى نامه هاى طولانى به مراجع بين المللى به اطلاع شما نيز رسانده شد.  

2ــ امروزه كم نيستند كسانى كه ميدانند "اسرائيل" تنها موجودى است كه در طول تاريخ با جنگ افروزى و ويرانگرى به حيات خود ادامه داده است. در اين خصوص و بعنوان نمونه، تنها به اظهارات چند تن از مقامات آمريكائى ــ در پائين همين نوشته ــ دقت بفرمائيد تا حساب بدستتان بيايد. ملاحظه خواهيد نمود با علم به اينكه " this would be very bloody ..." (اين [اشغال عراق] بسيار خونين خواهد بود) چگونه با فريبكارى جنگ راه مى اندازند، ويران ميكنند، و بعد:

“Wealthy country...Iraq has to be able to shoulder much of the burden for their own reconstruction.”  

"كشور ثروتمند ... عراق بايد بتواند بيشترين بار بازسازى خودش را بدوش بكشد" و بدينصورت براى بازسازى ويرانيهائى كه ببار آورده اند ثروتهاى ملتها را غارت مىكنند.

كم نيستند كسانى كه ميدانند "اسرائيل" تنها موجودى است كه تاريخاً تهديد جدى براى صلح و امنيت جهانى بوده؛ و البته هست. اما هنوز كم هستند كسانى كه همچون آقاى بيل تامس اين حقيقت را بگويند كه "ايران در تمام طول تاريخش، هرگز، تأكيد ميكنم هرگز، به هيچ كشورى حمله نكرده است مگر آنكه اول مورد حمله قرار گرفته باشد".

”Iran has NEVER, I repeat NEVER, in it's entire history, attacked any other country without itself being attacked first.” Bill Thomas www.telegraph.co.uk/opinion/main.jhtml?xml=/opinion/2007/03/01/do0101.xml
 

يا همچون خانم آنا (همان منبع) بگويند، "تنها راهنماى ما براى حوادث آينده وقايع گذشته است. بنابراين هميشه اين احتمال وجود دارد كه دوبيا همواره مرتكب كارهاى غلط بشود و در زمان باقيمانده از دوره اش همه چيز را بهم بريزد"

"Our only guide to future performance is past performance. Therefore the likelihood is that Dubya will always get it wrong and will continue to make a mess of things for the remainder of his term.”

 

همانطور كه در نامه مورخ 31 دسامبر 2006 خطاب به پاپ بنديكت 16 رهبر كاتوليكهاى جهان نوشته بودم:

"اگر چه تا اين هنگام نتوانسته اند آتش جنگ [عليه ايران] را شعله ور سازند، اما هر آنچه در توان داشتند بكار بردند و همچنان هم دارند بكار مىبرند. نگاه كنيد به اقدامات ضد ايرانى آنان در سازمان ملل!"

 

در همان نامه به نقش "اسرائيل" در جنگهاى جهانى و ماجراى "هولوكاست" توضيح داده شده بود. اكنون مىبينيم كه براى اولين بار، تكه هائى از (نه همهء) مقاله اى منتشر مى شود كه در سال 1937، درست شصت سال پيش، وينستون چرچيل، نخست وزير انگليس در دوران جنگ، نوشته و در آن "يهوديان را مسئول دردسرها" معرفى كرده است. همان چرچيل كه بخاطر نجات يهوديان وارد جنگ شد!

همچنين علاوه بر نامهء فوق الذكر، در نامهء ديگرى كه پيش از آن در ماه مى 2006 تهيه و بتاريخ 25 جون همان سال با عنوان "تقاضاى اقدام فورى و مؤثر" به دبير كل وقت سازمان ملل ارسال گرديد، جنگ افروزيهاى "اسرائيل" در تابستان سال گذشته و اهداف آنرا توضيح داده بودم. حالا آقاى اهود المرت اقرار ميكند كه "طرح حمله به لبنان از ماهها قبل ريخته شده بود" و آقاى جان بولتون سفير وقت آمريكا در سازمان ملل ميگويد "آمريكا دست اسرائيل در جنگ با لبنان را باز گذاشته بود نيز آمريكا و انگليس مانع پايان دادن به آن جنگ شدند".

در اينجا ذكر نكاتى را لازم ميدانم. يكى صرفنظر از اينكه چه اختلافاتى با رژيم حاكم بر كشورمان داشته باشيم، پذيرش و يا عدم پذيرش قطعنامه 1737 شوراى امنيت تأثيرى در امر برطرف كردن خطر جنگ ندارد. بر عكس، صرفنظر از غيرعادلانه بودن آن، تأكيد بر غير قانونى بودنش ــــ چه بر اساس منشور سازمان ملل و چه بر اساس مقررات آژانس بين المللى انرژى اتمى ــــ همچنين تأكيد و پافشارى بر اجراى خلع سلاح اتمى بطور اعم و خلع سلاح اسرائيل بطور اخص (نه فشار يكطرفه بر ايران)، هم ضمانت بيشترى را براى صلح بدنبال خواهد داشت و هم اعتبار صلح خواهى ما را افزايش ميدهد. چه، صلح خواهى در موضع قدرت معنى ميدهد. و گرنه دعوت به پذيرش قظعنامه هاى سياسى (نه حقوقى)، جز تسليم بى قيد و شرط و پذيرش ظلم و ستم و فشارهاى بيشتر و بيشتر بر ملتمان معناى ديگرى نخواهد داشت.

نكته ديگر اينكه، نسل پيش از ما، از انتقال تجاربش به ما خوددارى ورزيد. اكنون اما نسل جوان كشور، بويژه دانشجويان و وبلاگ نويسان جوان، بخاطر آينده خودشان و نسلهاى بعد، بايد نسبت به انتشار تجاربى كه به آنها انتقال داده مىشود بكوشند. علاوه بر انتشار مطالب، بصورت زبانى هم به بحثهاى روشنگرانه دامن بزنند و در اشاعه دهان به دهان حقايق به هم سن و سالهاى خودشان و جوانترها اقدام نمايند. ناگفته نماند كه آراى ريخته شده به صندوقهاى رأى، در موارد مختلف، نبايد موجب توهم و اشتباه محاسبه كسى بگردد!

نكتهء سوم اينكه، در پاسخ به انتقاد آن هموطن و سايتى كه (در رابطه با نامهء فوق الذكر) فرموده بودند نوشته هاى شما كه نامه نيست، كتاب است (نقل به مضمون)، هر چند، اتفاقاً در همان نامه، نسبت به وضعيتى كه دولت نروژ برايم بوجود آورده است توضيح داده بودم. باز هم بايد عرض كنم، من چاره اى غير از آن نداشتم. ليكن آنها ميتوانستند نوشته هاى طولانى را به چند بخش تقسيم و هر دفعه يك بخش آنرا منتشر نمايند.

و بالاخره اينكه، حد اقل انتظار از مدافعان حقوق بشر و مطبوعات و رسانه هاى گوناگون اينترنتى اين بود كه  در اين غربت تنهائى كمى هم ما را يارى ميكردند و بين زندانى سياسى داخل و خارج فرقى قائل نمى شدند. كه اگر زندان در خارج از وطن جانكاه تر از داخل نباشد، كمتر از آنهم نيست. كسانى كه شكنجه هاى روانى را تجربه كرده اند ميدانند كه تحمل اين نوع شكنجه ها بمراتب دشوارتر از شكنجه هاى فيزيكى است،. بخصوص وقتى كه  شكنجه روحى ــ روانى بصورت علمى (نه از روى عصبانيت) اعمال بشود. 

 

به اصل مطلب برگرديم، در رابطه با "روياندن سبزه ها"، حاجت به گفتن نيست كه آيش خاك و پاك كردن آن از خار و خاشاك اولين ضرورت براى رويش سبزه است. اگر در اين خصوص تأخيرى پيش آمده باشد، با توضيحات بالا تصور ميكنم عذرمان قابل پذيرش باشد.

"خانه تكانى" از "روياندن سبزه ها" بمراتب دشوارتر است. زيرا بايد اول از "خود" شروع كرد و در خُلَل و فُرَج ِ وجود و ذهن خود با دقت و صادقانه به جستجوى ناخالصىها پرداخت و خود را پاك و زلال نمود. بقول حافظ:

پاك و صافى شو و از چاه طبيعت بدر آى    كه صفائى ندهد آب تراب آلوده

 

تا كسى "خود" را از الودگيها "پاك و صافى" نكند نخواهد توانست در پالايش جامعه اى كه دشمنان دانا و دوستان نادان در طى قرون به انواع ناپاكيها آلوده اش كرده اند نقشى ايفا كند و در خدمت به ملتى قرار بگيرد كه در چنين چاه ويلى گرفتارش كرده اند. بايد به درون "خود" رجوع و "خويشتن خويش" را كاويد، "خودشناسى" كرد، و ناخالصى ها را زدود. انجام اين مهم ممكن نمىشود مگر با "گذر از آتش"!! داشتن "صداقت"، دست كم با خود، "صلابت" در امر ملكه كردن روحيه دوست داشتن، "صلح و  صفا و صميميت"، كه به "صحت نفس" و كسب "صلاحيت" منتج خواهد شد. بهره گيرى از انديشه هاى انسانهاى والا، در هركجاى دنيا كه زيسته بوده اند، زيسته اند و مىزيند، صد البته مفيد است ليكن كپى كردن نسخه هاى آنان الزاماً درمان دردهاى جامعه ما نخواهد بود. اما دستاوردهاى انسانى آنان در انطباق با فرهنگ و تمدن خويش را ميتوان بكار گرفت.

اگر چه خوشبختانه زمزمه هاى صلح خواهى، از ويژگيهاى لاينفك ايرانيت، كم كم دارد از هر گوشه و كنار به گوش مىرسد، كه البته اميد است جايگزين فرهنگهاى بربريت تحميلى و "خود باختگيها" گردند. در عين حال بايد نسبت به سياست بازيهاى فريبكارانه، كه آلودگيهاشان بقدرى غليظند كه بوى تعفن آنها در فاصله چند هزار كيلو مترى مشام را مى آزارد، هوشيار بود. و خاطر نشان نمود:

تو كز سراى طبيعت نميروى بيرون   كجا بكوى طريقت گذر توانى كرد؟

 

آرى، بايد از همين ابتدا بر "پاك و صافى شو" تأكيد موكد نمود كه "صفائى ندهد آب تراب آلوده".

همانطور كه به كرات و مكرراً گفتته ايم، ما با هيچكس هيچگونه رودربايستى نداريم. آزادِ آزاد! انسانيت را مقدم بر مليت و مليتمان را بر هر دين و مذهبى مرجح ميدانيم. بعبارت ديگر، قبل از آنكه ايرانى باشيم، انسان هستيم و پيش از آنكه به هر دين و مذهبى معتقد باشيم يا نباشيم، ايرانى بوده، هستيم و خواهيم بود و به ايرانيت خودمان خيلى هم افتخار ميكنيم.

يكبار ديگر نوروز را از صميم قلب شاد باش ميگويم. امسال نيز هر 365 روزش را به اجراى مراسم نوروزى خواهيم پرداخت.

         زمانه به [تو] شاد و [تو] نيز شاد‍‍‍

 

ضمناً E-mail سابقم jnadimi@yahoo.com را هنوز هم نتوانسته ام باز كنم اما دنبالش را ميگيرم. لذا لطفاً براى مكاتبه و ارسال مطالب خودتان از آدرسهاى زير استفاده نمائيد و چنانچه مايل بوديد در ليستهاتان نيز قرار دهيد.

j.nadimi@yahoo.com

j.nadimi@hotmail.com

ضمـــــــــــيـمه

 http://www.house.gov/schakowsky/iraqquotes_web.htm

How Much Iraq Would Cost

Earlier this year, experts said the war and aftermath in Iraq would cost hundreds of billions of dollars, a fact the White House refused to acknowledge as valid, even going so far as to fire Lawrence Lindsey for his realistic projections. In September, 2003, Paul Wolfowitz even told the Senate “no one said we would know anything other than this would be very bloody, it could be very long and by implication, it could be very expensive."  Here’s a record of what the administration, in fact, said:

 

Budget Director Mitch Daniels

 

Ø      On September 15th 2002, White House economic advisor Lawrence Lindsay estimated the high limit on the cost to be 1-2% of GNP, or about $100-$200 billion. Mitch Daniels, Director of the Office of Management and Budget subsequently discounted this estimate as “very, very high” and stated that the costs would be between $50-$60 billion [Source: WSJ, “Bush Economic Aide Says Cost Of Iraq War May Top $100 Billion,” Davis 09/16/02; NYT, “Estimated Cost of Iraq War Reduced, Bumiller, 12/31/02; Reuters News, “Daniels sees U.S. Iraq war cost below $200 billion,” 09/18/02]

 

Ø      “When a reporter asked Daniels yesterday whether the administration was preparing to ask other countries to help defray possible Iraq war costs, as the United States did for the 1991 war, the budget director said he knew of no such plans. Other countries are having economic downturns of their own, he said.” [Source: Pittsburgh-Post Gazette, “Byrd attacks cost of possible Iraq War, McFeatters, 9/25/02] 

 

Ø      “There’s just no reason that this can’t be an affordable endeavor.” [Source: Reuters, “U.S. Officials Play Down Iraq Reconstruction Needs,” Entous, 4/11/03]

 

Ø      “The United States is committed to helping Iraq recover from the conflict, but Iraq will not require sustained aid.” [Source: Washington Post, 4/21/03]

 

Defense Secretary Donald Rumsfeld

 

Ø      “Well, the Office of Management and Budget, has come up come up with a number that's something under $50 billion for the cost. How much of that would be the U.S. burden, and how much would be other countries, is an open question.” [Source: Media Stakeout, 1/19/03]

 

Ø      I don’t know that there is much reconstruction to do.” [Source: Reuters, “U.S. Officials Play Down Iraq Reconstruction Needs,” Entous, 4/11/03]

 

Deputy Defense Secretary Paul Wolfowitz

 

Ø      “I think it's necessary to preserve some ambiguity of exactly where the numbers are.” [Source: House Budget Committee, 2/27/03]

 

Top Economist Adviser Glen Hubbard

 

Ø      “Costs of any such intervention would be very small.” [Source: CNBC, 10/4/02]

 

Budget Director Josh Bolten

 

Ø      We don't anticipate requesting anything additional for the balance of this year.” [Source: Congressional Testimony , 7/29/03]

 

How Much Iraq Would Cost

 

The Bush administration promised reconstruction of Iraq could be financed through oil revenue, which they said would provide tens of billions of dollars. However, according to the New York Times, devastated and decrepit production systems leave the country “unable to make any significant contribution.”

Press Secretary Ari Fleischer: “Well, the reconstruction costs remain a very -- an issue for the future. And Iraq, unlike Afghanistan, is a rather wealthy country. Iraq has tremendous resources that belong to the Iraqi people. And so there are a variety of means that Iraq has to be able to shoulder much of the burden for their own reconstruction.” [Source: White House Press Briefing, 2/18/03]

Deputy Secretary of State Richard Armitage: “This is not Afghanistan…When we approach the question of Iraq, we realize here is a country which has a resource. And it’s obvious, it’s oil. And it can bring in and does bring in a certain amount of revenue each year…$10, $15, even $18 billion…this is not a broke country.” [Source: House Committee on Appropriations Hearing on a Supplemental War Regulation, 3/27/03]

Deputy Defense Secretary Paul Wolfowitz: “There’s a lot of money to pay for this that doesn’t have to be U.S. taxpayer money, and it starts with the assets of the Iraqi people…and on a rough recollection, the oil revenues of that country could bring between $50 and $100 billion over the course of the next two or three years…We’re dealing with a country that can really finance its own reconstruction, and relatively soon.” [Source: House Committee on Appropriations Hearing on a Supplemental War Regulation, 3/27/03]

Defense Secretary Donald Rumsfeld: “If you [Source: worry about just] the cost, the money, Iraq is a very different situation from Afghanistan…Iraq has oil. They have financial resources.” [Source: Fortune Magazine, Fall 2002]

State Department Official Alan Larson: “On the resource side, Iraq itself will rightly shoulder much of the responsibilities. Among the sources of revenue available are $1.7 billion in invested Iraqi assets, the found assets in Iraq…and unallocated oil-for-food money that will be deposited in the development fund.” [Source: Senate Foreign Relations Committee Hearing on Iraq Stabilization, 06/04/03]

Defense Secretary Donald Rumsfeld: “I don't believe that the United States has the responsibility for reconstruction, in a sense…[Reconstruction] funds can come from those various sources I mentioned: frozen assets, oil revenues and a variety of other things, including the Oil for Food, which has a very substantial number of billions of dollars in it. [Source: Senate Appropriations Hearing, 3/27/03]