مماشات و همدلی با رژیم در ابعاد داخلی و بین المللی و ادامه سرکوب مذهبی یا نبرد قهری برای سرنگونی و رسیدن به آزادی؟جامعه جهانی و مردم ایران باید برگزینند.

Nawid_Akhgar@hotmail.com

نوید اخگر

آن رژیمی که جنگ را به صلح در دسترسی که به هزار زبان در 28 سال پشت سر در سخن  بوده ترجیح میدهد دیکتاتوری است مرتجع که میبایستی تک تک خاکریز ها و سنگر های جوهر تفکر و عمل ضد بشریش در ابعاد تئوریک و پراتیک با نیروی قهر تسخیر گردد تا در و دروازه شهر های آزادی بر روی به بند کشیده شدگان گشوده گردد و آسمان غرق ستاره ی شب زدگان و بردگان و استثمار شدگان، افق صبح روشن امید به رهائی را در پیش رو نظاره کند.

چه کسی جنگ را به مردم ایران تحمیل میکند؟

الف : وقتی نیروی ماقبل تاریخی چون رژیم جمهوری اسلامی سکان فرماندهی کشوری را در دست میگیرد و برخوردار از کلیه منابع طبیعی و انسانی و اقتصادی آن کشور میگردد بدین جهت که بنا بر عقب ماندگی های ذهنی و فرهنگی، تاریخی اش قادر به پاسخگوئی به مطالبات مردمی نیست برای سرپوش گذاشتن بر ناتوانی ها و نارسائی های سیاسی، ایدئولوژیکش احتیاج به سرکوب دارد تا بتواند کیان نظامش را حفظ کند وگرنه سرنگون خواهد شد.

رژیم عقب مانده مذهبی بجای صعود به کهکشان های تکامل و پیشرفت سیاسی _ اقتصادی، سر و ذهن جامعه را در زیر چادر و چاقچور و جسم وروح مردمان آن سر زمین را زنده زنده فرو در چاه سیاه جمکران میکند و بجای فرستادن آحاد جامعه بدنبال نان و آزادی و رهائی و پیشرفت ، آنان را بدنبال نخود سیاه سیاسی _ ایدئولوژیک امام زمان و انواع امامان و امامزادگان زنده زنده در قعر قبر و چاه نادانی و جهل مدفون میکند و برای حفظ این بنای جهالت با برپائی صد ها مدارس طلاب علوم دینی که مفت و مجانی از جیب و خزانه مردم محروم میخورند و پروار میشوند یک ملیون آخوند مواجب بگیر در ایران بوجود میآورد( سیستمی که تا آخرین خشتش باید پس از انقلاب در فرم و محتوا برچیده شود) و بر گرد خودش هاله ای از نور تصویر میکند و خود را در انظار تحقیر شدگان و مهجوران جزو قدسین جا میزند و حق مسلم مژه بر هم زدن را نیز از مردم جهان میگیرد و در حالی که خود در طی سالیان زمینه ساز حمله خارجی به ایران و صاف کننده جاده جنگ بوده با صرف ملیونها تومان از پول مردم محروم این سرزمین نقشه مسیر امام زمان  و فرار از دست عقوبت در تقدیر را ترسیم مینماید.  

زمان که رژیم سرکوب میکند و بنا بر همان ذهن عقب مانده و پوسیده در غار های قرون و اعصار دست قطع میکند و انگشت میبرد و شلاق میزند و ناخن میکشد و چشم از حدقه در میآورد و سنگسار و اعدام و شکنجه میکند و دختران و پسران هشت و نوه ساله را برای سوء استفاده جنسی به کشور های عربی خلیج میفروشد در تقابل با دمکراسی های لیبرال قرار میگیردکه میبایستی یا دهان آنان را با تن دادن به رفرم و آزادی و دست شستن از این اعمال شنیع ضد انسانی که برای لیبرال دمکراسی در دراز مدت نیز گلو گیر میشود ببندد یا در مقابل آنان بایستد.

برای بستن دهان لیبرال دمکراسی بورژوازی غرب یا باید به قواعد و قوانین آزادیهای آنها تن در دهد که همین مقوله به نوبه خودش میشود از هم پاشی نظام مذهبی قرون وسطائی و یا باید در مقابل آنان بایستد و جنگ را برگزیند و پروژه مخفی بیست ساله دست یابی به بمب اتم و موشک های دور برد انواع  شهاب  و یا دستیابی به انواع موشکهای                           ( سه. ام 82.موسکیت ) یا (اس 300. آننتی ) یا ( تور. ام. 1 )را به پیش ببرد.

و خود و مردم ایران را در تور  آژانس بین المللی انرژی اتمی و چنبره انواع تحریمهای شورای امنیت و در انتها حلقه جنگ های خانمان بر باد ده گرفتار نماید.

رژیم چون نمی تواند با همان ابزاری که مردم خودش را سرکوب میکند جامعه جهانی را نیز سرکوب و خفه کند مجبور است به ابزار متناسب برای جنگ با این لیبرال دمکراسی اقدام نماید. دست یابی به بمب اتم ابتدا برای خفه کردن جامعه جهانی بکار گرفته میشود و مورد استفاده استراتژیکش دامان آحاد ملت را در سرکوب گسترده در ابعاد " ملی " خواهد گرفت. بطوری که حتی زنان حق مسلم شان را نیز در یک اجتماع صلح جویانه در گوشه خلوتی از یک پارک هم در روز جهانی زن از دست میدهند. از این روست که داد و فریاد های رژیم و وابستگانش هول دست یابی به بمب اتم حق مسلم ماست! و یا بمب اتم پروژه ملی است! افشاء و رد میشود.

 

آن سازمانهای سیاسی، شخصیتهای سیاسی _ فرهنگی و نیروهای خارجی دارای حسن نیت اگر به پروسه توضیح داده شده فوق آگاهی یافته اند و به این نتیجه رسیده اند که این رژیم استراتژیکمان و آگاهانه و حساب شده و با وسواسی ضد بشری برای رسیدن به مقاصد متحجرانه خود دست به این اقدامات زده است و این همه مصائب یک روزه بر سر مردم ایران خراب نگشته است باید با نگاهی بر قفای 28 ساله تاریخ گذشته خود هر آنجائی را که موضعی گرفته اند که تنه به مماشات با این رژیم زده از مردم ایران طلب بخشش کنند و از خود انتقاد نمایند و پس از آن پرچم شرف قهر با این رژیم را برافرازند.

این مماشات ها در پروسه 28 ساله صور مختلفی داشته ، چه آنان که رژیم را به سلاح سنگین مجهز کردند و لو دادند در کنار شکنجه گران در حین  زدن تیر خلاص باد مبارزات ضد امپریالیستی بر غبغب انداختند، چه آنان که سنگ استحاله رژیم و سردار سازندگی را به سینه زدند، چه آنان که گول مفاهمه و گفتگوی فرهنگهای خاتمی را خوردند، چه آنان که حامی رفت و آمد نویسندگان و روشنفکران به داخل و خارج وکشور و آبریز به آسیاب بقاء رژیم شدند، چه آنان که رژم را به سلاح صلح نوبل مفتخر کردند و گل دادند و گول خوردند و با فوت سمندرانه خویش غیر مستقیم آتشفشان مبارزان سیاهکل را نشانه رفتند، چه آنان که نعره های شعار های رفرندام رفرندام این است شعار مردمشان هنوز همچون خنجی  روح و قلب مردم ایران را میآزارد، و چه آنان که امروز میخواهند با دست یازیدن به راه حل های دمکراتیک! به تغیر رژیم دست یابند همه و همه در مستقر کردن احمدی نژاد و نفی قهر مشروع مردمی بعنوان پاسخ راستین برای سرنگونی و رسیدن به آزادی نقش داشته و مسئول هستند. کلیت پروسه توضیح داده شده خریدار جنگ خارجی در انتهاست اگر از خود انتقاد نکند و پرچم قهر را برنیافرازد.

 

سرکوب وحشیانه زنان در روز زن با بیسابقه ترین فرم ممکن و یا به خاک و خون کشیدن دراویش و با خاک یکسان کردن مرکز آنان بعنوان صلح جویانه ترین گروههای بی آزار اجتماعی این پیام را سمبلیک به خانم سیمین بهبهانی ها و بطور کلی به تمام زنان ایران میدهد که دیگر زمان ترسیم کردن چهره پاسدار خوب و پاسدار بد و یا پلیس خوب و پلیس بد گذشته است.

وقتی ولی فقیه و احمدی نژاد غرب را تهدید میکنند که اگر غرب به تلاش برای ممانعت آخوند ها از دسترسی به فن آوری هسته ای ادامه دهد بیش از این صدمه خواهد دید و زنان را در روز زن آنگونه سرکوب میکنند اوج سرکوب داخلی و اوج تروریسم بین المللی را در تئوری و عمل به نمایش میگذارند.

 

جامعه جهانی نمی تواند بدون حضور گسترده مردم که حق مقاومت مشروع قهریشان برسمیت شناخته نشده و رسما از کانالهای دیپلماتیک اعلام نگشته به خیالی با این رژیم در جنگی که اساسا خواست مردم ایران نیست درگیر شود و از آن پیروز هم بیرون آید. با این تبصره که مقاومت قهری مردم ایران نه امروز و نه در صد سال گذشته مشروعیت خود را از برسمیت شناخته شدن منابع دیپلماتیک خارجی کسب نکرده و در آینده هم کسب نخواهد کرد.

اما چه نیکو میبود که پس از 28 سال مماشات و شکست های پی در پی دیپلماسی غرب از فناتیزم مذهبی حاکم، حال که غرب بنا به گفته ای قصد ایستادن در کنار مردم ایران را بصورت سمبلیک دارد به زدن مهر تروریستی به هر آنکه قصد مبارزه با این رژیم منحوس زن ستیز و ضد بشر را دارد خاتمه دهد و از این شاعر که حتی چاقوی تیزی هم برای بریدن نان نداشته روزانه خود ندارد بپذیرد که این حق مسلم مردم ایران است که در زمان حمله پاسداران وحشی به زنان این میهن اگر شده حتی با کارد آشپزخانه به مقاومت و دفاع از شرف و آزادی خویش برپا خیزند و به تئوریهای عهد مظفرالدین شاهی در تعربف پلیس خوب و بد خاتمه دهند.

چه، تمامی مماشات های 28 ساله گذشته در سطح داخلی و بین المللی با این رژیم و تعریف های کاذب و دروغ از حوادث سیاسی ایران نظیر تعریف پلیس خوب و پلیس بد بجای طرح جوهر مرضی که ولی فقیه و دیکتاتوری مذهبی بر روح و روان مردم ایران حاکم کرده اند مردم را تا لبه پرتگاه جنگ خارجی کشانده است.

 

مردم ایران برای آزادی و رهائی راهی جز برافراشتن پرچم قهر با این رژیم خونریز را ندارند و جامعه جهانی باید رسما در حمایت از سرنگونی طلبانی اقدام کنند که با نفی مماشات و  نفی رفرندام و راه حل های کذائی دمکراتیک! افق روشن جامعه دمکراتیک و آزاد را در پیش روی مردم ایران و جامعه جهانی ترسیم مینمایند. در غیر اینصورت تحمیل جنگ خارجی که ولی فقیه و احمدی نژاد و تک تک ملایان حکومتی در طی 28 سال زمینه ساز آن بوده اند در تقدیر است.

 چرا راه حل سوم دمکراتیک شورا ی ملی مقاومت یک حرکت غیر علمی غیر سیاسی و گیج کننده است؟

 در هیچ حرکت ایدئولوژیک و یا سیاسی با پیش زمینه بر خورد علمی حداقل اگر از در صدی از  صداقت انقلابی برخوردار باشد. شما به راه حل های میانه بازانه و وسط گرا برخورد نمی کنید

 سئوال بسیار ساده است.

آیا این رژیم توان تحمل حتی 5 در صد آزادی برای صلح جو ترین حرکتهای اجتماعی نظیر یک تجمع کوچک زنان در گوشه ای از یک پارک دور افتاد و یا تجمع چند درویش را دارد یا خیر؟

اگر دارد که حق باشماست و رفرندام و راه حل سوم دمکراتیک را هم با هزار زور و زحمت از همان سوراخ 5 در صدی چون پیکان تیری تا قلب سرنگونی رژیم پیش خواهید برد . ولی اگر رژیم این امکان 5 در صدی را هم نداد، زیرا دادن 5 در صد آزادی مساوی با از هم پاشی نظام شد آنوقت شما باید دست از راه حل سومتان بشوید و قضیه را این طور طرح کنید.

آیا این رژیم جز با قهر خواهد رفت یا نه؟

برای سرنگونی یا خواستار برافراشتن پرچم مقاومت قهری هستید  و یا جنگ خارجی.

راه حل میانه بازانه سومی هم در این میان وجود نخواهد داشت.

 

زیرا در مرحله ای که رژیم دیگر حتی امکان دو در صدی هم به یک تجمع صلح آمیز زنان و دراویش را نمی دهد و حتی سفارت کشور خارجی را در ینگه دنیا برای کشیدن چند کاریکاتور به آتش میکشد

شما بر طبق  قوانین علمی مخیر در انتخاب بین دو پدیده هستید

الف: انتخاب مقاومت مردمی و برافراشتن پرچم قهر

ب: قبول جنگ خارجی با تمام عواقبش

 

پذیرش هر نوع راه حل سوم و یا چهارمی منجر به این خواهد شد که چه نیروی داخلی و چه نیروی خارجی در بند ابهامات پیچ اندر پیچ گرفتار آید و در انتها این دیکتاتوری مذهبی است که پیروز از این کارزار بیرون خواهد آمد.

تقاضای من از  شورا و مجاهدین این است که بنام 120 هزار خون ریخته شده بر پای این مقاومت که هیچ میانه بازی را نپذیرفتند و با خون خود گواهی بر دو وجه یک تضاد بودند و میانه بازان را نفی کردند بین مقاومت قهری و یا جنگ خارجی یکی را انتخاب کنید تا جامعه جهانی و مردم ایران و زنانی که دیروز در روز زن در پارکهای ایران لت و پار شدند و تعداد بیشماری در زیر شکنجه بسر میبرند تکلیفشان را با شما بفهمد.

ملتها برای گرفتن حقوقشان همیشه مجهز به تانگ و توپ و شربنل نبوده اند، وقتی توده های پا برهنه به خیابانها ریخته اند با بیل و کلنک و چاقوی آشپزخانه و داس و چکش، استوانه های حاکمیت های جبار را بزیر کشیده اند.

راه حل های سوم دمکراتیک! شمایان سلاح را از دست توده ها خواهد گرفت. بر افراشتن و حمایت شما از مبارزات قهری و نفی راه حل های میانه بازانه روح مقاومت را در مردم زنده خواهد کرد، و اجازه نخواهد داد که زنان ایران از یک مشت پاسدار و بسیجی اینقدر کتک بخورند، آخر به چه حقی سلاح را با ترفند راه حل سوم از دست زنان ایران میگیرید تا آنان در زیر دست و پای مشتی رذل حکومتی لت و پار شوند؟ راه حل سوم شماست که نمی گزارد سیمین بهبهانی ها رشد کننند و بجای دیدن پلیس خوب و پلیس بد تیغ تیز شعر و ادب ایران را بر بلند بالای سرو قامت مقاومت قهری برافرازند.

کجاست درسهای بنیان گزاران سازمان مجاهدین در رد میانه بازی های ضد انقلابی، این تنها راه حل های انقلابی است که جوهرا با خط و راه بریدگان و بازگشتگان به زیر قبای آخوند ها با هم متفاوت است وگرنه چه خاله چه یوز.

 

جمعه 10 ماه مارس سال 2006 میلادی

آدرس سامانه اینترنتی نوید اخگر

http://www.nawidakhgar.com/