Pouyan49@yahoo.se                

پویان انصاری                                                                                                                                                                        

آقای دکتر ناصر زرافشان،

مبارزه میکنیم ولی چشممان را نمی بندیم.

 

بدون مُقدمه و تا پشیمان نشدم یک راست بروم سر ِ اصل مطلب،

آقای دکتر ناصر زرافشان وکیل خانواده های قتل های زنجیره ای، که خود ِ این وکالت، باعث سالها زندانی شدن و آزار و اذیت ایشان در سیاهچالهای رژیم جمهوری اسلامی شد، به قول معروف، به این ور  ِ  جوی آب آمده اند.

 

البته این اولین بار و آخرین بار نخواهد بودکه زندانی های سیاسی، پس از سپری شدن مدت زندانی خود، بلافاصله و در فرصت مناسب، به خارج از کشور می آیند و حتی برخی از آنها به قول معروف هنوز عرقشان خشک نشده، گذرنامه خود را از همان رژیم جنایتکاری که آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده، گرفته و ازفرودگاه مهرآباد به خارج از کشور تشریف می آورند، و یعضی از آنها هم وقتی به میهن بر میگردند، دوباره روانه زندان میشوند. گویا رژیم آنها را به تعطیلات میفرستد!

 

یکروز گنجی، روز دیگر اسانلو، زرافشان و...... که در این خصوص شاهد نوع ِ برخورد، به ویژه از طرف نیروهای آگاه و مبارز و انقلابی سرنگونی طلب، به این افراد بوده ایم.

 

بطور خلاصه میتوان گفت، برخورد این طیف، با چنین زندانی های سیاسی توأم با جنجال و نوشته پُشت نوشته و  یا خیلی بی سرو صدا! و همراه با سکوت بوده است.

 

باید به این نکته اشاره کنم که آن کسانیکه حالا شاید سینه زن ِ او شده اند، باید بدانندکه در زمان دستگیری ناصر زرفشان من جزو اولین نفر هایی بودم که برای آزادی ایشان در حد توانایی خودم به فعالیت برداختم و در این حرکت به همراه سایر دوستان کارت پستالی تهیه کردیم، تا آنجایی که میدانم این کارت پستالها در تعداد بسیار زیادی توسط توده های اگاه به آدرس سازمان ملل و اتحادیه اروپا فرستاده شد. ( در انتهای مقاله، توانید کارت پُستال را  ملاحظه کنید).

 

معتقدم که رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی حق ندارد نه تنها افرادی مانند زرافشان، حتی بواقع جنایتکاران را مورد محاکمه قرار دهد چرا که خود باید اول به پای میز محاکمه کشانده شود .

 

من در نوشته بسیار کوتاه خود قصد شکافتن همه جانبه پدیده ِ آقای زرفشان را ندارم.  فکر میکنم که نیروهای مبارز که شرط صداقت را برخورد جدی به مسائل میدانند به خوبی از این نظرات آگاهند، ولی به هر دلیلی در مقابل آن سکوت میکنند! اما من دلیلی نمی بینم که بخواهم مانند آنها رفتار کنم .

 

بیاد بیاوریم که ناصر زرفشان در پاسخ به " فرخ نگهدار" بتاریخ پنجشنبه 6 اسفند 1383 که در سایتهای گوناگون به چاپ رسید این عنصر خائن را  "دوست و همرزم ديرينه‌ام، فرخ نگهدار "   خطاب میکند و ادامه میدهد  " از راه دور و از پس اين ديوارها درود گرم مرا بپذير".  به خاطر بیاوریم که ناصر زرافشان،  این خائن را زمانی دوست و همرزم دیرینه خطاب کرده و برایش درود های گرم میفرستد که حال پس از 28 سال برخی از سازمانها و شخصیت های اپورتونیست نیز حرف های 28 سال پیش سازمانها و شخصیت های انقلابی را در مورد او و سازمان خائن اکثریت تکرار می کنند.

 

بدیهی است که این سخنان زرافشان، بسیاری ازکمونیست های واقعی (نه حزب توده خائن یا اکثریتهای خائن و .....) را به تعجب درآورد. البته این سخنان به هر دلیل از طرف مدافعین آتشین طبقه کارگر با سکوت، روبرو شد و بقول معروف شتر دیدی، ندیدی!

 

ناصر زرفشان در مصاحبه ای با آقای ابراهیم نبوی برای رادیو زمانه می گویند :  گمان می کنم بيش از همه، آن استقلال، آن هويت، آن تماميت، در خطر قرار گرفته است و ايجاب ميکند که همه چشمشان را ببندند و صميمانه در جهت مبارزه‌ و مقابله با آن خطر حرکت کنند.

 

جالب است بدانیم که سایت تابناک که این مصاحبه در آن نقل شده است همان سایت بازتاب است که متعلق به محسن رضایی بوده و در خلال سالهای فعالیت، محافظ نظام صدها هزار قتل و عام بوده و خواهد بود.  تابناک در 3 آبان 1386 با تیتری درشت در این رابطه نوشت : " انتقاد صريح ناصر زرافشان از اپوزيسيون خارج از کشور"

 

خواهان ِ آن هستم که ناصر زرفشان نظرات خود را به روشنایی بازگو نماید.  منظور از آن همه اسقلال چیست !؟ آن هویت ، کدام است !؟ آن تمامیت ، نشانگر چیست!؟

 

چرا ما باید چشممان را ببندیم!؟ باید  چشمانمان را در مقابل چه ببندیم !؟

 

آیا این جمله شباهتی به گفته های دارو دسته به اصطلاح اصلاح طلبان و برخی از دوستان و همرزمان و یا هم سلولی های آقای زرافشان که در مورد فاجعه قتل عام دهه 1360 ندارد که گفتند و نوشتند :  فراموش نمی کنیم و لی می بخشیم!؟                                      

 

آقای  زرفشان، چشممان را بر روی چه چیزی ببندیم !؟؟؟؟  تا صمیمانه و در کنار یکدیگر در مقابل حمله احتمالی آمریکا مقابله کنیم!؟

 

اگر هدف شما آن است که جبهه ای متشکل از ایرانیان خارج و داخل را علیه جنگ احتمالی آمریکا و یا اسرائیل علیه رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در ایران، به وجود آورید(مسلمأ در این رابطه طبق معمول مردم تحت ستم آسیبهای وحشتناکی میبیند) حق طبیعی تان است که هرجور که مایلید حرکت کنید، اما دقت کنید که در خارج زیر پرچم شما جز توده ایها  اکثریتی ها و ....... نخواهند بود.

 

هواداران سوسیالیسم واقعی و انسانهای مبارز و سازمانهای انقلابی، بعد از 28 سال تجربه از جنایات این رژیم، به این رشد فکری رسیده اند که بخاطر حمله احتمالی آمریکا چشمشان را بر روی کارنامه 28 سال سراسر ننگین جمهوری اسلامی نبندند

 

ایرانیان اگاه و مبارز سالهاست که در تظاهرات ضد جنگ شرکت کرده اند و میکنند، اما در این بُرهه زمانی باید شعار :

 

" نه به رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی نه به امپریالیسم آمریکا " محور اصلی حرکت آگاهانه باشد .

 

ما نه برای این رژیم صدها هزار قتل هویتی مردمی و مستقل قائلیم،  و نه در کنار پرچم های گوناگون حزب الله و سازمانهای خائنی مانند حزب توده، اکثریت  و ...........

خواهیم ایستاد .

2 نوامبر 2007 – استکهلم