بصير نصيبی

  009933.jpg

دومجلس خيمه شب بازی در برلين وباقی قضايا...

 

    درباره اولين نشست و در آغاز کار دوره ششم مجلس ولايت فقيه که عامل برگذار يش بنياد هانريش بل آ لمان بود بسيار گفته شده است ومن اينباربی آنکه از خود نظری ارائه دهم بخش هايی از حرفهای حميد رضا جلالی پور از مشاوران جناح مشاطه گر ( معروف به اصلاح طلب) ويکی ازسخنرانان همايش مذکور را نقل می کنم وقضاوت را به خوانندگان آگاه واگذار می نمايم .

آقای جلالی پور برای برگذاری اين نشست اهدافی عيان ونهان را بر  شمرده و می نويسد:

«... هزينه اين سمينار برای طرف آلمانی کم نبود... پس بايد هدف ومنافعی برای طرف آلمانی متصور باشد هدف عيان سمينارهمان برقراری ديالوگ وگفتگو ميان طرف های ايرانی وآلمانی برای درک پويايی!!!  تحولات ايران در شهر برلين بود.

 اما اهداف نهان اين سمينار بهبود وضعيت افکار عمومی آلمانی نسبت به ايران بود تا از طريق اين بهبود دولت وبخش خصوصی آلمان بتواند با جمهوری اسلامی  روابط اقتصادی گسترده داشته باشد.

اين حزب (حزب سبزهای آلمان ) پس از حادثه کور ميکونوس!!!موضع منفی خود رابه اوج رسا نده بود.اين حزب مجبور است به ضرورت بر قراری رابطه گسترده با ايران کاری انجام دهد بنابراين دورازواقع بينی نيست که بگويیم حزب سبز با هماهنگی هانريش بل اين سمينار را برگذار کردتا با انعکاس آن از طريق رسانه های عمومی افکار عمومی آلمان را برای بهبود روابط با آلمان آماده تر کند»

(نقل از نشريه نيمروز شماره ی582)

آلمان وديگر کشورهای اروپا اين آرزو را داشتند که با تثبيت باند دوم خردادی همانگونه که بدرستی جلالی پور فاش می کند ؛راه چپاول مطمئن برايشان فراهم شود. بر ا ساس اين تصور واهی /سيل وام از سوی آنان به سوی رژيمی که خودشان در دادگاه میکونوس يا بقول مشاور خاتمی آن حادثه کور/ سرانش  رامحکوم کرده بودند سرازير شد. آخوندهای مکلا ومعمم پول ها را گرفتند وخود خوردند وشکمشان را فربه تر کردند اماحتی حاضر نيستند برای آب کردن چربی اضافی درروزه سياسی! به امساک رضايت دهند و به هنگام افطارسفره ای رنگين می گشايند .اما حساب وکتاب های چپاولگران اروپايی درست از آب درنيامد. مردم با تحريم انتصابات شورا ها در اسفند 81 نخستين ضربه کاری را به پيکر نيمه جان رژيم وارد آوردند/ مردم باماندن در خانه دست رد به سينه خامنه ای، خاتمی منتظری؛ حاميا ن خارج کشوریشان ( همانها که در جنبش افتخار آميز! همايش دوم جمهوری خواهان! در برلين بيشترين رای را آوردند) ملی/مذهبی ها و... فرود آوردند. رژيم در آن انتخابات حتی بقول خودشان نظارت استصوابی را حذف کرد تا مردم را به پای صندوق رای بکشاند. اما مردم مصمم شده اند که به اين لکه ننگ تاريخ بشريت نقطه پايان بگذارند، چه گماشتگان اصلاح طلب ولی فقيه صلاحيتشان تائيد بشود وچه همه شان مردود شوند. چه اين باند مجلس را اشغال کند وچه آن باند. نظارت استصوابی حذف شود ويا پا برجا بماند /چه رويت  کمی  ار موی سر زنان حلال شود وچه حرام بماند ؛ چه خانم شيرين عبادی که انگار  جايزه اش را برای تحقيقات اتمی گرفته اعلام کندکه رژيمش هيچ برنامه تسليحات  اتمی ندارد ؛ چه انبارهای  اتمی شان انباشته از اورانيم غنی شده باشد و يا نباشد، وچه... مردم ما دريافته اند تا اين مکاران ساقط نشوند طعم زندگی واقعی را نخواهند چشيد.  اما اين جماعت روشنفکر استحاله چی دست بردار نيست پريشان حالی اتحاديه اروپا را درک می کنيم. چندين ميليارد دلار طلبش از آخوند ها دارد می سوزد . اميدشان به شيرين عبادی  که  به  نا اميدی گرائيد .دولت شرودر که بيشترين سهم را در حفظ آخوندها دارد حالا به تکاپو افتاده تابه کمک خاتمی گرايان خارج نشين به بهانه حمايت از انتخابات آزاد! با پشتيبانی از بست نشينان مجلس راهی برای بقای رژيم بيابد . اما با برملا شدن قصدآلمان از برگزاری نشست اول صلاح نيست بنياد هانريش بل  مسئوليت مستقيم را بار ديگر بپذيرد. اينبار دانشگاه برلين پای به ميدان می گذاردو در شرايظی که دولت آلمان  بودجه های فرهنگی و هزينه های نشست ها وسمينار ها را محدود کرده بار ديگر سخاوتمندانه  بودجه حضور700 نفر را تامين می کند.

مجيد روشندل؛ محمد ميرعامدی شاکری ؛کردوانی و.. .جای بهمن نيرومند .؛ احمد طاهری.., رامی گيرند وفريبرز رئيس دانا و عمويی هم که صلاح نيست فعاليتشان در همايش علنی باشد پس خانمی از جمهوری اسلامی صادرمی شودکه بطور اتفاق! اين خانم ناشناس بيشترين رای راهم می آورد وهمايش پرشکوه اين افتحار را دارد که به زنان بيشترین بها را داده است ! همچنين دلشان خوش است  که  اسقف دزموند توتو  برايشان پيام فرستاده است.اما دوتفاوت اين دوکنفرانس را ازهم جدا می کند.

 تفاوت اول اينکه آن بار ميهمانان باند دوم خردادی جمهوری اسلامی با سوء استفاده ار رای هايِ که با فريب مردم بدست آورده بودند با قيافه طلبکار حضور داشتند ؛ اينان برايشان هورا می کشيدند واينبار اصلاح طلبان خارج نشين سخن میگفتند واز داخل صادر شده های سرافکنده هورا مي کشيدند .

تفاوت ديگر اينکه در آن سال پيکر نيمه جان جمهوری اسلامی را با تزريق مسکنی با عنوان جامعه مدنی سرپا نگهداشته بودند. اينبار همايش در شرايطی برگزار می شود که مردم ما تکليفشان رابا کليت رژيم مشخص کرده اند.اين همايش چيزی نبود جز مراسم تشييع جنازه جانور منحوسی به نام جمهوری اسلامی که بردوش همراهانشان حمل مي شد.

از حق نگذريم مراسمی بود که با آبرومندیی! برگذارشد.برای خادمين اجر اخروی آرزو می کنيم.

بياد داريم وقتی بعد ازبرگزاری کنفرانس اول جمعی ار سخنرانان در باز گشت به زندان ويا بازجويی کشانده شدند .آرايشگران خارج نشين رژيم به جای آنکه رژيم را که ازيک جهت واواک ( به اعتراف جميله کديور ) خودش  ، اينان را راهی کنفرانس نمود واز جهتی ديگر قوه قضايه ، همان فرستادگان را به زندان محکوم کردرا زير سئوال ببرند، مخالفان کنفرانس را در دستگيری ها مقصر دانستند. بسيار خوب هم اکنون کنفرانس جمهوری !خواهان در برلين برگذار شد .هيج گرو ه وجمعيت وشخص مخالفی هم حضور نداشت تا او را مقصر بشناسيد ،پس چرا انصافعلی هدايت به زندان افتاده وزير شکنجه است؟

ايا او اتفاقی وبا هزينه شخصی به اين کنفرانس آمده بود؟ يابرای شرکت در اين همايش دعوتش کرده بوديد ؟ اينکه وی در رای گيری شرکت نداشته بار مسئوليت شما ر ا سبک نمی کند وقتی شما به هنگام گرفتاری بخشی ازاعضاء کانون نويسندگان ايران  که با آگاهی کامل درکنفرانس اول شرکت کردند /مخالفان حکومت را مقصر شناختيد .چطور در ماجرای به بند کشيدن يک خبرنگار ساده انديش تبريزی که از بسياری از زد وبند های خارج نشينان بی اطلاع بوده خودتان را بی تقصير می دانيد ؟

اما همزمانی اين کنفرانس با زورآزمايی باند ها ی مافيايی که برای دريافت سهم بيشتر در مفت خوری در مجلس ولايت فقيه به جان هم افتاده اند يک حسن بزرگ را به همزاه داشت. وقتی اينان وبه همراهشان پنج خبرنگار ( بهنود و...) مردم را فرا خواندند تا به سفارش آنان به باند دوم خرداد بست نشسته بپیوندند ؛ مردم کوچکترين اعتنايی به آنان نکردند وحتی يک نفر به بازی های تهوع آور نمايندگان نپيوست .

اعضای محترم همايش با شکوه جمهوری خواهان !وخبرنگاران صادر کننده توصيه نامه ايا هنوز هم ترديد داريد که مردم شما را هم در همان کفه ترازوي نمايندگان منتخب رژيم سنجيده اند ؟اياهنوز هم بر اين توهم دلبسته ايد که پايگاه مردمی داريد؟ شما که حتی ازبخشی از ملی مذهبی های حکومتی هم عقب مانده ترهستيد وتحريم انتصابات را به وقت مقتضی! موکول می کنيد، هنوز هم باور نکرده ايد که مردم دستتان را خوانده اند وتمام برنامه های همايشتان، رای گيريتان وشوراهايتان در برابر اراده راسخ مردم که در انديشه براندازی اين رژيم هستند پشيزی نمی ارزد .دولت آلمان يک بار گول مشاورين ايرانی اش را خوردو همايش هانريش بل را به امید بهره برداری مادی برپا کرد وشکم آخوند های طماع را از اطعمه انباشت و اينبارنيز بی آنکه از تجربه گذشته پند بگيرد روی اسب مرده سرط بندی کرد.

اعتراف می کنم، نگران بودم که  نکندمردم بار ديگر گول بخورند و به مفتخورها ودست نشاندگان ولی فقيه بپيوندند .

اما ديگر دلم آرام گرفته است. مردم شاد باشيد با  درايت وهمت والايتان دارد بساط ظلم برچيده می شود. 400  جايزه که جشنواره های جهانی فيلم درجهت تحکيم پايه های اين حکومت اهدا کرده اند وجايزه نوبل وافتخاراتش ارزانی خودشان باد. شما داريد شانه خودتان را از بار تحمل ننگين ترين حکومت روی زمين خلاص می کنيد .   

بصيرنصيبی 25 ژانويه 2004 زاربروکن، آلمان

 Cinema-ye-azad@t-online. de

Tel 004968139224

*چون فراهم آورندگان همايش، نحوه برگزاری، بودجه برنامه ، همکاران آلمانی وايرانی ؛ و اسامی ميهمانان  داخلی شان را اعلام نکرده اند من از مجراهای متفاوت به اطلاعات لازم دست يافته ام واگر  نارسايی يا اشتباهی ملاحظه کردند می توانند تذکر دهند.