ادبيات ،بعد از بازگشت تان 

             ( تشويق ادبيات ، تعقيب اديبان ) 

  nushad@noavar.com   نصرت شاد                                                           

اشعار بيمار نشانه جامعه بيمار است.گرچه  ادبيات به كسي بدهكار نيست ؛  نه قاضي است و نه وكيل مدافع. با اميد به شعار ؛قبل از مرگ ، نمير !. بعد از باز گشت تان ، نسيم تازه اي در ادبيات خواهد وزيد.وما سراغ اوتوپي انقلاب فرهنگي خواهيم رفت. برايتان مراسم استقبالي برقرار خواهيم كرد، مانند جشن بازگشت بزرگ علوي از آلمان،گوركي از ايتاليا و سولژينيسين از آمريكا. خانه آتش گرفته را ديگر نميشود با آب خاموش كرد بلكه بايد با اشك شما بازگشت گان. عده ا ي خود را فروختند، عده اي سازش كردند و عده اي هم خودكشي نمودند.آنهايي راكه انگشت بالا گرفتند، فراموش نخواهيم كرد،وآثارشان را بخشي از كتابهاي درسي خواهيم نمود، نام هاي مستعارشان را به رسميت خواهيم شناخت. برج عاج ديگران  از عاج فيل نيست بلكه از استخوان خرد شده اهل ادب آسيب ديده است. زندانيان آزاد خواهند شد، از قربانيان برنامه خراب نمودن مشاهير،يعني برنامه هويت، اعاده حيثيت خواهد شد. جنگ داخلي ادبيات به پايان خواهد رسيد ،واعلان آتش بس خواهيم كرد.اردوگاههاي  استراحت  و تفريحي نويسندگي براه خواهيم انداخت. براي زنان كانون نويسندگان تشكيل خواهيم داد. اتهامات فراماسيوني ادبي را افشاء خواهيم نمود.براي حمايت از ادب و فرهنگ يارانه تعيين خواهيم كرد.كتابهاي ممنوعه اجازه نشر خواهند گرفت. انحصار چاپ و نشر را بي اعتبار اعلان خواهيم نمود. بوروكراتهاي ادبي را به اردوگاههاي پناهندگان در غرب خواهيم فرستاد. سازمانهاي ادبي-فرهنگي وابسته دولتي، منحل خواهند شد.كتابهايي كه با سرمايه شخصي و تيراژ پايين ، مانند آثار فوتوريستي ،درخارج و داخل منتشر شدند، جبران هزينه وغرامت خواهند شد. ادبيات آوانگارد جوانان را ناشي از ايدز فرهنگي غرب معرفي نخواهيم كرد.ادبياتي كه باعث دندان درد شود، مورد انتقاد قرار خواهد گرفت. كارتل و كنسرنهاي كوكاكولا، مك دونالد و مارلبرو، هم حتا ميتوانند جايزه ادبي اهدا كنند، چنانچه آنهاموجب تشويق اهل ذوقي شوند. ادبيات زنان بيش از اين تشويق خواهند شد جون به قول صاحبنظران، آنها داراي زبان، سبك، وموضوع خاص خود هستند. ساختن دشمنان ساختگي فرهنگي مانند زنان، جوانان ، وخارجيها، را فريبي براي انحراف اذهان عمومي ميدانيم.

ادبيات ايراني و فارسي را با هم آشتي خواهيم داد. با آغوش باز به پيشباز فرهنگ جهاني و خارجي خواهيم رفت.چنانچه لازم شود از كيسه خليفه خواهيم بخشيد. اشعار شيكاگو و هارلم تان را ترجمه خواهيم كرد.براي نوشتن رمان (گلهاي خشم )جايزه تعيين خواهيم نمود. رمان بايد نه تنها جاده صاف كن انديشه بلكه يخ شكن تابوها باشد.ادبياتي كه با مشتهاي گره كرده در جيب ،شعار دهد، انديشيدن را فراموش خواهد كرد . همچون چنگيز آيتماتوف، اسطورههاي ايل و ديار و وطن را وارد داستان و نوول خواهيم كرد. زاري و نوحه هاي نمايندگان مجلس را تجديد چاپ نخواهيم كرد. چون اكسيژن زيادي و مازاد بر مصرف، ممكن است باعث خفگي شود. باز هم به بحث : فرم و محتوا ، زيبايي شناسي يا اخلاقگرايي خواهيم پرداخت. كانون نويسندگان را نبايد وادار كرد كه نقش حزب سياسي يا سازمان انقلابي بازي كند، چون فعاليت اجتمايي نه تنها سركوب نخواهد شد بلكه تشويق خواهد گرديد. با اينهمه نويسنده ميتواند نقشهايي مانند معلم اخلاق، منتقد و شاكي، جامعه شناس، مفسر عشق و طلاق، عارف و اقتصاددان بعهده بگيرد. در ديكتاتوري مردم بجاي كتاب و فرهنگ دنبال ماشين و لباس مد و عطر بودند.از كتاب در مقابل ساير رسانه ها مانند مطبوعات،فيلم، راديو، تلويزيون، اينترنت،و ويدئو پشتيباني خواهد شد. به جستجوي سرزمين خيالي و فرضي خواهيم رفت. نويسنده ميتواند درباره تابوها نيز بنويسد، از جمله :ناسيوناليسم، معتادان، مخالفين،هيپي ها، فيمينيست ها.در زمان پست اوتوپي حال ،بايد دوباره به فكر ادبيات افتاد. در زندگي فرهنگي ،هر جنبش و حركتي حتي  پاپ و راك نيز امكان فعاليت دارند. ادبيات را ديگر نبايد به شاخه هاي: رسمي، ليبرال، روستايي تقسيم كرد.پرچمداران انترناسيوناليستي ادبيات نبايد ادبيات ملي و روستايي خود را فراموش كنند. ما به نقش مهم ادبيات براي بازسازي از جمله نقش روانشناسي، اخلاقي، اجتمايي و اقتصادي آن آگاه هستيم. ادبيات پورنو و سكسي،ادبيات نژادي، ادبيات ضد كمونيستي بايد افشا گردند. نويسندگان خارجي، از جمله كافكا، جويس، پاسترناك و سولژينينسين را زيرذره بين نقد خواهيم برد.

رئاليسم ميتواند با سمبوليسم رقابت كند. يك متن ادبي ميتواند اجتمايي، سياسي،مذهبي يا استتيك باشد.رئاليسم به دليل توانايي هنري  دوام آورد و رئاليسم سوسياليستي به خاطر حمايت دولتي. مكاتب ادبي ديگر مانند پسامدرن، آبزرد، وساختارگرا  ممكن است بدليل نيهليسم ارزشي ،موقتي باشند.ما مهماني آنها را تحمل خواهيم كرد.ادبيات كلاسيك و رئاليسم به دليل ايده آل اتحاد، يعني وحدت اخلاق و زيبايي، دوام آوردند. شهامت نويسنده نبايد جاي اهميت هنري او را بگيرد.مردم ،هميشه باشرف و حاكمين نامردمي بودند.مردان نيز ميتوانند به موضوعاتي مانند : آشپزخانه، خانواده،خانه داري،و روابط احساساتي در آثارشان بپردازند.