چرا ایران نمی تواند طرح غنی سازی اورانیوم در روسیه را بپذیرد
Nawid_Akhgar@hotmail.com
نوید اخگر
پیشنهاد غنی سازی اورانیوم در روسیه اگر چه تاکتیکی برای رژیم برای خرید زمان وبدست آوردن فرصت برای رسیدن به اهداف استراتژیکش محسوب میگردد ولی بدلائلی نیز میتواند در دراز مدت برای رژیم با صرفه بوده و امنیت جامعه جهانی را به مخاطره بیاندازد.
غنی سازی در روسیه پنجاه پنجاه با استراتژی رژیم برای دست یابی به بمب اتم مواجه میگردد، بدین معنی که این وجه از غنی سازی یعنی پذیرش تاکتیکی غنی سازی در روسیه در راستای استراتژی کسب بمب اتم بحساب نمی آید و از مرغوبیت برای رژیم برخوردار نیست، ولی از طرف دیگر چون امکان دست یابی به بمب اتم نیز صد در صد منتفی نیست و کور سوی امیدی برای رژیم محسوب میگردد که از آن طریق بتوانند با مخفی کاری به اهداف استراتژیکشان یعنی به بمب اتم دست یابد و امنیت جامعه جهانی را حتی در صورت غنی سازی اورانیوم در روسیه به مخاطره بیاندازند، جامعه جهانی را به
واکنش های سیاسی و دیپلماتیک وا داشته است.
پذیرش و یا رد غنی سازی اورانیوم از طرف ایران در درون دو شاخصه کوتاه مدت و دراز مدت بررسی میگردد.
در درون شاخصه کوتاه مدت خرید زمان برای رژیم برای کسب بمب اتم جای میگیرد که بطور جانبی ترور های عراق فلسطین و اسرائیل و تروریزم بین المللی را بطور گسترده در پشت قباله خود برای باج گیری و رسیدن به هدف اتمیزه شدن حمل میکند.
در درون شاخصه دوم سیاست گلوبال مطرح میگردد که در درون سیاست گلوبال طرح غنی سازی اورانیوم در روسیه نیز جای میگیرد.
تاثیرات سیاسی گلوبالیزم در منطقه حتی به ظاهر اگر با ماهیت ارتجاع مذهبی تطبیق نکند
وما در تحلیل سیاسیمان جوهر وجودی ام القرای تروریزم بنیادگرای اسلامی را با خصلت ضدیت با امنیت جهانی ، صلح و ثبات نادیده بگیریم تاثیرات بین المللی گلوبالیزم رژیم را به فعل و انفعال باز خواهد داشت، یعنی طرح انتصاب احمدی نژاد و انقباض رژیم برای فرار از تاثیر پذیری فوق یعنی جلوگیری از رفتن بسوی سرنگونی صورت خواهد پذیرفت و در صورت گشایش رژیم نتیجه ای جز سرنگونی برای حکومت در بر نخواهد داشت، یعنی بر روی صفحه شطرنج سیاسی به رژیم بایستی گفت کیش و مات.
حرارت رسیده به تخم مرغ از بیرون در دراز مدت درون تخم مرغ را تغیر خواهد داد.
تخم مرغ یا باید تبدیل به جوجه شود، پوسته خود را بشکند و ماهیتا موجودی بنام تخم مرغ را نفی نماید و جوجه پای به عرصه وجود گذارد یعنی آزادی و دمکراسی به معنی نفی دیکتاتوری فقاهتی پای به عرصه حیات گزارد و یا باید منقبض شود در خود بگندد و سپس از درون منفجر شود، راهی که رژیم برگزیده است و با ماهیتش مطابقت میکند.
پارامتر پذیرش و یا رد غنی سازی اورانیوم در روسیه در درون دستگاه سنجش تئوریک گلوبالیزم دارای یک پاسخ استراتژیک است در حالی که رژیم با سوار کردن بحرانی بر بحران دیگر و بستن تمامی منافذ حتی اگر بخواهد بصورت تاکتیکی هم از موقعیت غنی سازی در روسیه سود بجوید حتی در کوتاه مدت مجبور به چرخش های 180 درجه ای خواهد شد یعنی نوشیدن جام های زهر پی در پی در تقدیر رژیم است.
رژیم با آگاهی از این بن بست است که به حمله علیه اسرائیل و جامعه یهودیان دست میزند.
در سال گذشته و پس از قتل رفیق حریری خاطر نشان کرده بودم که سوریه با از دست دادن لبنان و محدود شدن حزب الله در آن کشور یک ضربه استراتژیک را بر حکومت ایران تحمیل خواهد ساخت . قتل رفیق حریری و انگشت اتهام بسوی سوریه از سال گذشته تاامروز و اظهارات عبدالحلیم خدام معاون ریاست جمهوری سابق سوریه در تائید قتل رفیق حریری توسط سوریه که در همکاری مستقیم با ایران قرار دارد پایه های دیپلماسی ایران و سوریه را بلرزه در افکنده است زیرا خدام مرد شماره 2 سوریه حرفهای گفتنی زیادی در مورد روابط دو کشور دارد که شنیدنش جامعه جهانی و تصمیمات آتی را دستخوش آن خواهد نمود.
در مقوله اتمی اگر رژیم بطرف پذیرش غنی سازی در روسیه برود یعنی اولین نطفه و سلول تخم مرغ را بطرف جوجه شدن پذیرفته است و این مغایر با انتصاب احمدی نژاد و نظامی کردن مجلس و گماردن سردژخیمان زندان ها به پست های مهم دولتی و رد هولوکاست و پذیرش صلح منطقه و دست کشیدن از حمله به اسرائیل و عقب نشینی از دخالت در عراق و نفی کمک به سازمانهای بنیادگرای تروریستی است.
ظرف بزرگ گلوبالیزم با محتوای درونی خود بایستی همخوانی داشته باشد و طرح غنی سازی اورانیوم در روسیه در درون سیاست کلی گلوبالیزم جای میگیرد.
به کلامی دیگر بایستی گفت سیاست های عامل یا پایه ای رژیم که به راز بقاء وی کمک میکند نمی تواند دسخوش بحران گردند زیرا بحران در هر یک از آنان شکاف درون حاکمیت را از راس تا قاعده گسترش خواهد داد و سرنگونی را در دستور کار قرار میدهد.
سیاست های عامل یا پایه ای رژیم عبارت اند از:
الف : دست یابی به بمب اتم و انرژی هسته ای
ب: حمایت از سوریه و حزب الله لبنان و گروه های بنیادگرای تروریستی و ضدیت با اسرائیل و جامعه یهودیان.
پ: اغتشاش و بسط و گسترش تروریزم در عراق و منطقه
س: سرکوب جنبش های گسترده کارگری و مردمی که در شش ماه انتصاب احمدی نژاد تعدادشان از مرز 2000 نیز فرار تر رفته است و بستن و جلوگیری از حتی ریزش قطره های آزادی به حساب مردم.
ش: ضدیت با گلوبالیزم از موضع مادون سرمایه داری با به خدمت گرفتن امام زمان برای حفظ بقاء ارتجاع مذهبی در تمامی ابعاد اجتماعی و بین المللی نظیر سرکوب جنبش ها و مطالبات زنان، جوانان و کارگران، دانشجویان، ملیتها و ادیان، و در ابعاد بین المللی نقض گسترده حقوق بشر و نقض آشکار قوانین بین المللی.
بحران در کلیه موارد فوق حتی دولتهای چین و روسیه را نیز که میتوانستند در شورای امنیت بعنوان پارامتر موثر در حمایت از رژیم انگشتی به اشارت بلند کنند در زیر ضرب قرار داده است و گرنه احمدی نژاد احتیاجی به تحریک اسرائیل به جنگ نداشت.
یکشنبه یکم ژانویه سال 2006 میلادی سوئد استکهلم
آدرس سامانه اینترنتی نوید اخگر
http://www.nawidakhgar.com/