رقابتهای هسته ای و تسلیحاتی با سود های سرشار جهانی ؟ یا استراتژی صلح، امنیت و ثبات؟

 

Nawid_Akhgar@hotmail.com

نوید اخگر

بخشهائی از جامعه جهانی پس از فاجعه دهشتناک 11 سپتامبر مسلما به این نتیجه رسیده است که که نمی توان در قالب مبادلات اقتصادی با جهان خارج  تا آنجا پیش رفت که هم با یک بینش پراگماتیستی هوادار سود های سرشار کوتاه مدت با پشتوانه رقابت های تسلیحاتی و اتمی  بود وهم با دید استراتژیک سرزمین موعود صلح و امنیت و ثبات و دمکراسی  را به مردم جهان وعده داد.

 

 سر خط سیاست خارجی ایالات متحده از زبان خانم کوندالیزا رایس را چندی قبل در مقاله ای در آدرس ذیل اینگونه بیان کردم 

http://www.nawidakhgar.com/maghalat/baresirais.htm

 خانم رایس میگوید:

"  در دورانی که سیاست بین المللی در حال دگرگونی است و آهنگ تغییرات تاریخی از حتی قوی ترین قوه های تخیل پیشی میگیرد،تصویر سلف من( منظور تصویر آچسون است. داخل پرانتز از اخگر) این نکته را یاد آوری میکند که دیپلماسی معمول مدیریت بحران در دوران تغییرات بی سابقه نا کافی است" 

کاش این صحبت خانم رایس را آقای سرگئی لاروف وزیر امور خارجه روسیه یک بار دیگر بصورت عمقی مرور میکرد.

آقای سرگئی لاروف در مورد تحریمهای اقتصادی بر علیه ایران میگوید:

" تحریم در تاریخ معاصر نزاعی را حل نکرده است"

تا جائی که به بحث تاریخی و یا اطلاعات تاریخی برمیگردد پیشنهاد شرافتمندانه و محترمانه من به آقای لاروف این است که تاریخ آفریقای جنوبی و تحریمهای اعمال شده بر نظام آپارتهاید را یک بار دیگر مرور بفرمایند، مسلما پس از تدقیق مجدد پیرامون گفته های خانم رایس در مورد آهنگ تغیرات تاریخی که در بالا ذکر شد به نتایج دیگری خواهند رسید.

از آنجائی که رژیم اسلامی روز سه شنبه رسما آغاز غنی سازی اورانیوم را در نطنز اعلام نمود "امنیت جهانی" در روی رینگ هسته ای با یک ضربه آپارکات مواجه شد که باید اقدامات موثر و لازم را بدون فوت وقت به انجام برساند.

آقای یوشکافیشر وزیر خارجه سابق آلمان به روزنامه زودیچه سایتونگ میگوید:

"خطرناکترین بحران کنونی رژیم ایران است، زیرا این کشور بر روی برنامه اتمی کار میکند که هدف آن غنی کردن اورانیوم است، با ایران سخنان زیبا و بی تفاوت هیچ فایده ای برای غرب ندارد، بر خلاف عراق ما در برنامه اتمی ایران با یک تهدید امنیتی جدی مواجه هستیم."

مسلما شنیدن  این سخنان از دهان دیپلمات با تجربه ای همچون آقای فیشر که حجم مبادلات اقتصادی کشورش با ایران ظرفیت حقوق بشر و امنیت و دمکراسی را برای مردم ایران در طی 28 سال به جدالی نابرابر طلبیده است بایستی برای آقای سرگئی لاروف وزیر خارجه روسیه نیز حائز اهمیت و پایگاه تدقیقی مجدد در مجدد باشد.

دو راه بیشتر وجود ندارد رقابت هسته ای و نظامی یا صلح و امنیت و ثبات استراتژیک و رد کوته بینی های گاها سود آور پراگماتیستی؟ مسلما روسیه با تضاد های پیچیده اش در درون جمهوری های خود بیش از دیگر  کشور ها به امنیت و صلح و ثبات احتیاج دارد و بدین خاطر نیز نمی تواند با امنیت و صلح و ثبات ایالات متحده ، اسرائیل  و اروپا سر سری برخورد کرده و امنیت آنان را در جلو پای منافع اقتصادی خود قربانی کند.

 

سناتور بران بک در یک سخنرانی در آمریکا از ادمنیستراسیون پرزیدنت بوش  و دولت امریکا خواست که به کشور هائی که از ایران حمایت میکنند فشار وارد آورد.

 

رژیم ایران نمی تواند غنی سازی در روسیه را بپذیرد زیرا پس از آن باید به نتایج حاصله از آن و همکاریهای بین المللی در سطوح دیگر نیز تن دهد، حتی اگر بفرض محال اندر محال رژیم مذاکره با امریکا را هم در دستور کار قرار دهد با این فرض که آمریکا نیز آنرا بپذیرد بایستی به این سئوال پاسخ گوید که آیا نتایج گسترش یابنده از آن مذاکرات را در زمینه فضای باز سیاسی ، دمکراسی ، احترام به حقوق بشر، دخالت نکردن در امور منطقه و  ده ها و و و و دیگر را می پذیرد یا خیر؟

 

 برای رژیم جمهوری اسلامی کافی است که گامی بر عقب بردارد تا شکاف سرنگونی کل ساختار دیکتاتوری را تا بنیاد در نوردد و شالوده نظام سرکوب را برهم بریزد.

رژیم هم اکنون با شدید ترین فرم دارد سرکوب میکند ، میگیرد و می بندد خانقاه دراویش را هم در قم با خاک یکسان میکند و مغازه ها را به آتش میکشد و صدها تن از کارگران و کارمندان شریف شرکت واحد را ماه ها با وحشیانه ترین فرم سرکوب و زندانی میکند، ولی دلار های نفتی را بجای پرداختن به کارگران محتاج شرکت واحد  بر روی حماس و جهاد اسلامی و نیروهای  بنیاد گرای مذهبی سرمایه گزاری میکند و کنفرانس هولوکاست با هزینه های گزاف راه میاندازد و با آتش افروزی پیرامون کاریکاتور های محمد میخواهد شعله اعتراض را برای "توهین ادعائی به مقدسات مذهبی" مشتعل نگه دارد. حال کافی است به جای این همه خشنونت و سرکوب تنها چند روز مهرورزی کند و نگیرد و نبندد و زندانی نکند و اعدام خیابانی برای ایجاد رعب و وحشت نکند ، سفارت به آتش نکشد ، غنی سازی نکند، حقوق   سالیان عقب افتاده کارگران را بپردازد تا ببیند مردم چه بر سر مسئولین و نظامش خواهند آورد.

آقای خامنه ای بفرمائید!

 این مذاکره با آمریکا ، این هم غنی سازی با روسیه وگرنه تحریمهای گسترده اقتصادی سیاسی و فرهنگی و ورزشی.

 

از آنجائی که پروژه ضد ملی و ضد مردمی انرژی هسته ای  در ایران به فقیر تر شدن هر چه بیشتر مردم ایران و افزایش خطرات جانی و مالی حتی برای نسل های آینده خواهد انجامید و بدین خاطر که بند ناف این پروژه مملکت بر باد ده که به جهان اعلام جنگ داده است به بقاء رژیم گره خورده است رهائی از آن جز با سرنگونی کل نظام جمهوری اسلامی پایان نخواهد گرفت.

 

نه تنها روسیه که پکن و کل جامعه بشری مسئولیت دارند که از  شعله ور کردن رقابت های تسلیحاتی و اتمی در منطقه بکاهند و استراتژیکمان بر روی دمکراسی و نیروهای دمکرات و  بروی صلح و امنیت و ثبات سرمایه گذاری نمایند.

رژیمی که امروز با به آتش کشیدن سفارتخانه ها بعنوان سرزمین یک کشور بیگانه  اعلام جنگش را به جهان بطور سمبلیک عینیت میبخشد اگر فردا به انرژی اتمی دست یابد چه خواهد کرد؟

تجربه آفریقای جنوبی و تحریم نظام آپارتهاید یک تجربه غنی تاریخی است که جامعه جهانی مخصوصا روسیه و چین در پیش رو دارند.

 

 

تاریخ چهارشنبه 15 ماه فوریه سال 2006 میلادی   سوئد استکهلم

آدرس سامانه اینترنتی نوید اخگر

http://www.nawidakhgar.com/