" صدای قوی زنان ایران 1 "

فریبا مرزبان

به مناسبت فرا رسیدن روز زن (8 مارس)

 

از گذشته دور تا کنون زنان ایران (پارس قدیم) برای دستیابی به حقوق مسلم و بر حق خویش پای فشرده و جانها باخته اند. در مقابل، حکومت های مستبد، برای به نمایش گذاشتن اقتدار همه جانبه خود، آداب، رسوم، قوانین غیر عادلانه و متحجرانه را بر پیکر زنان فرود آورده اند. مجموعه فرهنگ و قدرت زنان را در خانه و اجتماع از بین برده و سرنوشت زنان را به میل خود تغییر داده اند و بر بسیاری از آنها به چشم کالا و ابزار عیش و نوش و طرب نگریستند. با همه این وجود، زنان نه تنها در سکوت و یاس زندگی نکرده اند بلکه سعی و تلاش نموده اند تا در عرصه های مختلف نقش آفرینی کنند. به همین دلیل حضور و سایه زنان در ادبیات ملموس و غیر قابل انکار است. از میان آنها که دستی در ادبیات معترض داشته اند؛ عده ای جان باخته اند.

کم نبودند شعرای زن که در دوره های مختلف زیستند و  برای آزادی و برای خویش شعر سرودند. مهستی گنجوی بانوی پارسی گوی، اشعار ماندگار و وطن پرستانه ای سرود. او پس از گذشت دو قرن از تسلط اعراب بر ایران، دهان به اعتراض گشود و خواهان خاتمه حکومت اعراب بر ایران شد. پس از او بسیاری از شعرا آمدند و رفتند؛ یکی از برجسته ترین آنان فاطمه زرین تاج ملقب به طاهره قرةالعین است که می توان از او نام برد.

طاهره در سال 1228 متولد شد. از روایتهایی که در باره سیمای طاهره گفته و شنیده شده؛ می شود دریافت که او زنی زیبارو بوده است. با توجه به فضیلت، علم و هوشیاری طاهره، ناصرالدین شاه دلباخته او شده و از وی خواستگاری می کند.  

قرةالعین پیشنهاد ناصرالدین شاه را رد کرده و نمی پذیرد که از افکار و عقاید آزاداندیشانه اش دست بشوید و به ملکه دربار مبدل شده و راه به حرمسرای پادشاهی ببرد. او در پاسخ به ناصرالدین شاه قاجار چنین می نویسد:

تو و ملک وجاه سکندری
من و رسم و راه قلندری
اگر آن خوش است تو در خوری
اگر این بد است ، مرا سزا  

بر اساس اسناد برجای مانده، طاهره نه تنها اشعار و نثر استادانه ای داشت؛ بلکه در نظریه پردازی سیاسی نیز از پیشتازان بوده است. او در سال 1848 میلادی، از حقوق برابر زنان و مردان سخن می گوید. حجاب از سر برداشته  و اقدام به کشف حجاب می کند. به همین دلیل محمود خان کلانتر تهران برای او زندانی در قلعه طبرسی که واقع شده در کاخ طبرسی بود ساخت و به مدت یک سال او را در حبس نگاه داشت.

کلانتر زندانبان از او خواست که اظهار ندامت بکند و سپس او را تهدید به مرگ نمود. طاهره می گوید: “ می توانيد بزودی، هر گاه كه اراده كرديد ، مرا به قتل برسانيد. اما جلوی پيشرفت و مبارزه ی زنان برای آزادی را كه روزگارش بزودی خواهد رسيد، نمی توانيد بگيريد.“ با آگاهی و آمادگی کامل از قبول پیشنهادات امتناع کرده و سرانجام به فرمان ناصرالدین شاه قاجار در بی عدالتی محض وقتی که 36 سال داشت به قتل رسید. او را با روسری که بر سر می نهاد خفه کردند و سپس جنازه اش را در چاهی انداختند که توسط مردم پیدا و شناسایی گردید.

ادامه دارد.

 

22/ February /2008