با 26سال استبداد واستثمار آخوندیسم چه کنیم؟

چه میتوان گفت در رابطه با کشوری که هزاران راز سر به مهر تاریخی را در دل خود پنهان دارد و هزاران فجایع این حکومت سر تا پا ابتذال و  انحطاط آخوندی را به چشم خود دیده و بارها و بارها علیه این همه ظلم وبی عدالتی فریاد وفغان سر داده است؟معضل و مشکلی با نام جمهوری اسلامی که 26 سال چونان طناب دار بر گردن مردم بی دفاع و ستمدیده ما افتاده است.         

حکومتی که سراسر خون و شکنجه و اعدام است، حکومتی که مسلم ترین حقوق بشر مثل آزادی بیان قلم و اندیشه را از مردم سلب کرده است.چه میتوان کرد برای ملتی که بیش از یک ربع قرن است که زیر یوغ ظلم واستبداد دست و پا می زند؟با کدامین قانون و در کدامین محکمه جهانی میتوان به راه حلی برای خلاصی از نقض حقوق بشر شکنجه واعدام  خفقان  تهدید وارعاب  ترور وکشتار ملی ومردمی و...دست پیدا کرد؟در این حکومت غاصب دیکتاتوری که آزادی بیان را از انسانها میگیرند  قلمها را میشکنند  صداها را در گلو خفه میکنند روزنامه ها ومطبوعات را یکی پس از دیگری میبندند روشنفکرانمان را دز سیاه چالهای زندانهایشان ماءوا و مسکن می دهند  چگونه می توان فریاد آزادی خواهی سر داد؟در جائی که مهر سکوت رابا تهدید و ارعاب بر روی لبانما ن نقش میزنند چه تضمینی برای حفظ حقوق بشر وجود دارد؟چگونه میتوان نفس کشید در فضای مسمومی که حتی اگر به فرض محال آزادی بیان داشته باشیم  ازادی پس از بیان نداریم؟چه توجیهی میتوان داشت برای روشنفکرانی که اینگونه به دست تیغ جلاد سپرده میشوند؟چه امیدی است به رفاه ملی در جا ئی که دعوا بر سر غارت و چپاول  هر چه بیشتر ثروت ملی کشور است؟چه کنیم با این دزدان عمامه به سر که اینگونه چماق تحجر را بر سر جوانان ما میکوبند وآنها را با کوچکترین حرکتی  بر علیه رزیم به جوخه اعدام و سنگساران وتیر باران میسپارند؟جه کنیم که حوادثی مثل 18 تیر هر گز تکرار نشود؟آیا راهی به جز اتحاد و همبستگی بر علیه این حکومت جلاد صفت رادیکال داریم؟آری دیکر زمان آن رسیده که به پا خیزیم و حرکتی برای پایان دادن به خفقان موجود در ایران   نقض حقوق بشر  تعطیلی مطبوعات  زندانی شدن صاحبان قلم واندیشه   اعتیاد جوانان  فساد و فحشا   فقر و تنگدستی  انجام دهیم. آری این ملایان دیکتاتور که اکنون برای 51 بار در مجامع حقوق بین المللی به نقض حقوق بشر متهم شده اند هر از چند وقتی یک نمایش خیمه شب بازی برای منحرف کردن اذهان مردم به راه می اندازند. یک روز بحث رفراندم را پیش می کشند و روز دیگر برنامه دستیابی به سلاحهای اتمی را طرح می کنند .آخر در رژیمی که ماهیتش با دمکراسی در تضاد و تناقض است چه جائی برای صحبت از دمکراسی و رفراندم وجود دارد؟دستیابی به سلاحهای اتمی و هسته ای به این صورت!جه لزومی دارد که این همه باعث تشویش خاطر آقایان ملا شده است؟این سردمداران غاصب خوب می دانند که بر خلاف پندارهایشان دیگر راهی برای صدور انقلاب اسلامیشان ندارند از این  رو برای تضمین قدرت و حاکمیت پوشالیشان متوسل به تهیه  سلاحهای کشتار جمعی وتربیت تروریستهای افراطی شده اند.در حالی که ایران ما چهارمین کشور از لحاظ دارا بودن ذخائر نفتی و دومین کشور از لحاظ دارا بودن منابع گاز طبیعی در جهان است چه لزومی دارد که برای دستیابی غیر صحیح آ خوندها به سلاحهای هسته ای ملت بی دفاع  ما بار دیگر از سوی  ابر قدرت آمریکا تهدید به جنگ شوند؟آیا تجربه تلخ جنگ با عراق از یادشان رفته است؟حکومتی که 26 سال پیش با وعده عدالت اجتماعی  آزادی واستقلال  وهزاران وعده عوام فریبانه دیگر بر سر کار آمد امروز میهن عزیزمان رابه ویرانه ای تبدیل کرده است .امروز فرزندان  برومندمان و صاحبان قلم واندیشه مان را به سوی جوخه های مرگ واعدام رهنمون میکند.امروز کاری کرده که در دنیا واژه مسلمانی را با دیده تروریست می نگرند و هنوز با وقاحت تمام دم از حقوق بشر و آزادی وامنیت ملی کشور می زند.این چه حقوق بشری است که ملایان دائم به فکر پر کردن جیبهای خود هستند و حسابهای بانکی اشان از حقوق ملی پر مردم است؟چه عدالتی است که هاشمی رفسنجانی وامثالهم اکنون محدوده ثروتش غیر قابل تصور است؟بیائید همه به پا خیزیم برای آزادی مام وطن  از دست این اهریمنان.بیائید تاریخ را از وجود لوث و پلید این ملایان سیه دل پاک کنیم وانها را به زباله دانی تاریخ  بسپاریم.بیائید همه با هم متحد شویم که راهی به جز اتحاد و همبستگی راهگشا نیست، که خداوند سرنوشت هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد مگر آنکه آن قوم خودش سرنوشتش رامتغیر و دگرگون کند.                                       

به امید ایرانی آزاد وآباد

جمال میثاقی دوست /سوئیس