دل نگران "تن" زنان نباشيم مبارزه مان را قوي تر کنيم

 

اخيرا مقاله اي تحت عنوان " زنان کمونيست و مسائل سکس"*  نوشته  شده بود که مايلم در اين زمينه پاسخي به نويسنده و ساير مردان و احتمالا زناني که مسائل سکس و نوع لباس پوشيدن زنان کمونيست مشغله شان هست داده و تا حدودي به چگونگي و چرايي مطرح شدن اين دسته سوالات بپردازم

ناچارا به شروع طرح اين مسئله و نقل قول کردن از کارگردان فيلم نيمه پنهان شما را رجوع مي دهم.

ابتدا بايد ديد که اين فيلم در چه مقطعي از حکومت اسلامي و با چه هدفي تهيه شده است در اين مورد مايلم مفصلا در نوشته اي ديگر به آن بپردازم.

 اما  آيا در دو دوره استبداد شاه و خميني طرح چنين پيام هايي از طريق فيلم به غير از ضربه بيشتر زدن به مبارزات چپ و فراهم آوردن فضايي مملو از عشق هاي هاليودي و سرگرم کردن نسل جديد نيست؟

اصولا چرا اين گونه نگرش ها به زنان کمونيست در جامعه اي مانند ايران سر بلند مي کند؟ نگرشي که کاملا از جايگاه بورژازي بر مي آيد.

آيا يکي از وظايف خطير اپوزيسيون در خارج از کشور, " محلي که همه تقريبا آزادنه فعاليت سياسي مي کنند" , دخالت در مسايلي از قبيل سکس و نوع لباس پوشيدن زنان کمونيست است و يا موضوعات اساسي مبارزه با امپرياليسم ؟

چرا و چرا در کشورهايي مثل ايران به اين گونه مسايل پرداخته مي شود؟

اگر همه بپذيرم که مسايلي از قبيل سکس , لباس پوشيدن, سقط جنين, شغل, تحصيل, طلاق و الا آخر

اموري خصوصي و بدون هيچ بحثي  جزو " حق انتخاب" زنان است احتمالا حرفي براي گفتن در اين زمينه باقي نمي ماند! اما اي کاش چنين بود!! که زنان هر چه بپوشند بازهم براي عده اي جاي سوال باقي مي ماند.

اما دوستان واقعا شما فکر مي کنيد که اين فقط زنان کمونيست ايراني بودند که در حين مبارزه بخصوص مبارزه و خصوصا مبارزه مسلحانه که از زندگي شخصي خود دست کشيده بودند و در راه مبارزه با ديکتاتوري و امپرياليسم آمريکا قدم نهاده بودند و جان خود را در اين راه " فدا" مي کردند , اين گونه لباس مي پوشيدند؟

همانطور که نويسنده مقاله مذکور خود اذعان دارد اين نوع لباس ها مرسوم مبارزاتي تمام زنان در تمام نقاط جهان است. حالا اگر اين لباس " بلوز و شلوار و کفش کتاني" که پوششي مناسب براي فعاليت سياسي در رژيم هاي ديکتاتوري است جايش با مثلا کت و دامن و يا شلوار کوتاه و تي شرت عوض مي شد باز هم اين گونه افراد به دنبال چرايي انتخاب اين لباس ها بودند و نه اصل موضوع " نوع و يا دوره مبارزه".

آخر دوستان,  زن مبارزي که دوش به دوش رفيق مرد خود سيانور در دست يا بر زير زبان دارد و رو در رو با دشمن مي جنگد  کي وقت اين دارد که به بزک کردن خود بپردازد؟ کي وقت اين دارد که به سکس خود در تختخواب پرنيان با معشوق خود فکر کند؟

کي وقت اين دارد که حتي شانه اي بر موهاي خود بکشد؟

آيا پيش پا افتاده نيست که مبارزات اين عزيزان را با طرح اين گونه سوالات خدشه دار کنيم؟

سوالي که مطرح مي شود اين است, چرا اين دوستان که در خارج از ايران زندگي مي کنند و تقريبا در فضاهاي تظاهرات از حمله پليس به تظاهرات نسبتا مصون هستند شرايط فعلي خود را با شرايط ايران( دوره مبارزه)  و يا مابقي کشورهاي مشابه يکي مي دانند؟

زني که فعال سياسي است مي داند که از چه لباسي براي مبارزات خود استفاده کند تا کمترين آسيب را حين فرار بيند. آخر عزيزان, با کفش هاي ده سانتي و دامن هاي بلند و کوتاه که فرزي دويدن و در رفتن از چنگال پليس ها را نداري. داري؟

زن کمونيستي که بيشترين وقت خود را صرف مطالعه مي کند ديگر کجا وقت آن را دارد که ساعت ها مثل زنان بورژا در سالن هاي آرايش وقت خود را صرف مصرف لوازم توليدي سرمايه داري کند و هر چه پول دارد و ندارد را به جيب مفت خوران بريزد تا خود را مقبول چشمان هاليودي پسند جامعه کند؟

زن کمونيستي که از زندان فرار مي کند وبا مبارزه اش حماسه مقاومت را مي سازد کجا مشغله اش خط چشم کشيدن و ماتيک زدن است ؟ او که حتي فرصت گريه کردن براي رفيق جان باخته اش را ندارد چطور مي شود که به مسايلي از قبيل نوع پوشش و بزک فکر کند!!

 نتيجتا اينکه,  شرايط مشخص هر دوره از مبارزات رهنمودهاي خود را ايجاب  مي کند چناچه در دوران مبارزه با امپرياليسم امريکا رفقاي مبارز ويتنام شمالي بر اين عقيده بودند که تا آنجا يي که بتوانند عاشق نشوند, اگر عاشق شدند تا آنجا که بتوانند ازدواج نکنند, اگر ازدواج کردند تا آنجا که بتوانند بچه دار نشوند. و اين رهنمود ها بر اساس شرايط مشخص آن دوره از مبارزات آنها با ارتش جنايت کار امپرياليسم بود. 

 

استنباط شخصي و سياسي من از سوسياليسم و جايگاه زن در آن اين است که هيچ کس زنان را به خاطر اين موضوعات به هر شيوه و زباني تحت فشار قرارنمي دهد که مثل بوردهاي لباس , لباس پوشيده يا آرايش کنند

آيا جامعه سوسياليستي يک جامعه مصرفي است؟ قاعدا در جامعه سوسياليستي که ما براي رسيدن به آن تلاش و مبارزه مي کنيم فرهنگ مصرفي و اصل سود اندوزي لغو خواهد شد و قاعدا دوربين هاي تبليغاتي اش زنان را مجبور نخواهد کرد که براي قرار گرفتن جلوي دوربين از  24 ساعت قبل زير دستهاي گريمور هاي هاليودي قرار گيرد براي آنکه " برابري زنان"  را در تمام سطوح جامعه نشان دهد!

در کشورهايي که هر يک از ما در خارج از ايران زندگي مي کنيم مانند سوئد , آلمان, نروژ, هلند و غيره

حتي زنان معمولي هم از لباس هاي ساده استفاده مي کنند و معمولا هم بدون آرايش مي باشند. و در احزاب سياسي چپ هم اين ساده گي به چشم مي خورد و هيچگاه شنيده و يا گفته نشده که چرا زنان کمونيست مثل هم لباس مي پوشند و آرايش نمي کنند. اصولا اين شيوه که زنان مجبور شوند براي نوع ظاهر و يا سکس از خود دفاع کنند کاري غلط و توهين آميز است.

اينکه با نتيجه گيري هاي بعضا اشتباه ازمسئله تن و جنسيت,  زنان مبارز تحت رهبري مرد ها به خودسانسوري دست زده و يا به هم جنسگرايي گرايش پيدا کردند هم بيانگر نا آگاهي از تاريخ مبارزات چپ است و هم توهين به همجنسگرايان. همجنسگرايي در هر دوره از زندگي انسان ها مي تواند شکل بگيرد و باز هم اگر همجنسگرايي را حق هر انسان بدانيم اجازه نداريم که با تصورات غلط خود آن را به مسايلي از اين دسته ربط بدهيم.

نويسنده از طرفي دارد اختيار " تن" را به زنان واگذار مي کند و از طرفي ديگر با قرار دادن زنان ارتجاعي

در مقابل زنان کمونيست به نوعي بر تشويق آنها براي نشان دادن بر جستگي هاي بدن خود بر مي آيد.

اگر زنان اختيار تن خود را دارند پس ديگر نيازي به رهنمود هاي مردان از " هر رقم" نيست که چه بپوشند ويا چه نپوشند. کسي زنان کمونيست را با شعار " زنان کمونيست اختيار تن خود را دارند"  نمي تواند اغوا کند تا به آنچه که دنياي مصرفي سرمايه داري هر روزه به خورد جامعه  مي دهد تن داده و در انباشتن سود هاي نجومي غارت گران و قاتلان طبقه کارگر بدين وسيله کوشش و تلاش کنند.

يافتن راه هاي مبارزه در داخل کشور, يافتن راههاي آگاه کردن طبقه کارگرو نوع مبارزه در دوره اي که امپرياليسم آمريکا و هم غارت گرانش  بيش از هر زمان هارگشته ( استخدام هاي رسمي را لغو مي کنند , کارگران را بازخريد مي کنند و دوباره همان ها را به عنوان کارگران موقت استثمار مي کنند. پرداخت حقوق رابه تعويق مي اندازند. درآمد هنگفت نفت را به يغما مي برند . کودکان طبقه کارگر بيش از هر زمان مورد آزارهاي جنسي قرار دارد. 11 کارگر معدن را زنده زنده در آتش براي سود بيشتر مي سوزانند و صداي کسي در نمي آيد و …)   تا مبارزات طبقه کارگر را به عقب براند از جمله مسا يل مهم و آجل و دل نگراني هاي  عميق سياسي ما بايد باشند. آيا نگراني ما زندگي کارگري است که نان ندارد , مسکن ندارد و بيش از هر زمان مورد ستم و استثمار است و يا نوع لباس مبارزه  و سکس زنان کمونيست؟!

رفقا تکاني اساسي بخوريم,  مبارزه مان را قوي تر کنيم!

 

صبا راهي saba_rahi2000@yahoo.com