وقاحت گنجی و هورای هم خطی اش بهزاد کریمی

 

رژیم اسلامی همچون تمامی رژیم های دیکتاتور و جنایتکار عمر ننگین اش بسر آمده و اگر هنوز بر سر قدرت هست نه از قدرت و محبوبیت اش هست که از ضعف و پراکندگی و ندانم کاری های مخالفینش.عمر رژیم از آن جهت بسر رسیده که عمله و اکره هایش گله گله رهسپار خانه ارباب میشوند تا شاید فرجی شود و بار دیگر جهانخواران با کمک چماقداران داخلی بر سرنوشت مردم سوار شوند. بی جهت نیست وقتی که دلقک بازی خاتمی و "اصلاح طلبان" به بن بست رسید این بار نمایش جایزه "صلح" شیرین عبادی را علم کردند و و قتی این بازی هم برغم گیج سری و ساده لوحی برخی از اپوزیسیون چپ و دمکرات نگرفت سیل دادن جوایز "حقوق بشری!" و "انجمن قلمی" براه افتاد.                                                                                                              

 در حول و حوش قیام بهمن 57  لمپن های نازی آباد و جمود فکران علم و صنعت (حجاریان-گنجی-عبدی-شمس الواعظین-نبوی-سازگارا-الویری و  .....) دست در دست هم شالوده دستگاه آدمکشی رژیم اسلامی را با کمک آخوند های جنایتکار بالفطره سامان دادند و هریک در جاسوسی، شناسایی،بازجویی،شنکنجه،اعدام آزاد زنان و مردان لحظه ای کوتاهی نکردند و در این راه از کمک های بیدریغ توده ای-اکثریت بهره ها بردند حال که پایان رژیم اسلامی بسر رسیده و سرنگونی تمام و کمال آن بصلاح قدرت های استثمارگر نیست ، نوکران و کارچاق کن های رژیم از ترس محاکمه و مجازات بیکباره با وقاحتی کم نظیری طرفدار دمکراسی! و حقوق بشر! شده و گله گله رهسپار انگلستان (سازگارا-عطری-مهاجرانی و ...) یا آمریکا (سروش-حقیقت جو-اشکوری-اقشاری و ...) و انواع و اقسام جوایز را دریافت میکنند و برای "دمکراسی" در ایران روزه خوانی میکنند. وقاحت گنجی (این سرسپرده مادام العمر امام راحل) اما دیگر کم نظیر است. ایشان بزرگتر از دهان کثیف اش سخن گفته و جایزه اهدایی ارباب را از طرف جان باختگان فاجعه سال 67 که به دستور مستقیم امامش نوسط دوستان و همفکرانش و چه بسا خود او صورت گرفته دریافت کرد. در این باره اکثریت به اتفاق اپوزیسیون چپ و دمکرات سکوت کرده و براحتی از کنارش گذشتند و بهمین خاطرهست که همپالکی های گنجی از جمله بهزاد کریمی از اکثریت برای گنجی هورا کشیده و در وصف این چماقدار و سرکوبگر اسلامی چرندیاتی سر هم کرده و او را ستوده اند.

باشد که اپوزیسیون چپ و دمکرات از خواب رخوت بیدار شوند و یک صدا به افشا گری این جنایت کاران دست بزنند. این وظیفه ای است بر گردن ما تا نگذاریم نام و خاطره آن آزاد زنان و مردانی که همچون سرو ایستاده برای حیثت و شرف انسانی و یرای زندگی بهترزحمتکشان و کارگران جان باختند باین سادگی به بازی گرفته شود.

 

بهمن سپیداران