سرمایه داری غرب له یا علیه سنت ها و باورها

http://marchtehranshargh.blogfa.com/

 

با اختراع ماشین بخار جوامع غربی وارد دوران جدیدی شدند که به خاطر بوجود آمدن ماشین های مجهز از قبیل ماشین ریسندگی کارخانجات بزرگ بوجود آمدند و ابزار کار از دست نیروی تولید خارج شد و جهان غرب کم کم به سوی صنعتی شدن گام نهاد و پس از مدتی تمام جهان را تحت تاثیر خود قرار داد. در دوران گذشته صنعتگران کارگاه های کوچک داشتند که در آن به تولید وسایل زندگی آن زمان مثل پارچه, ظرف, داس و ... می پرداختند اما با پیشرفت ابزار و آمدن ماشین بخار کارگاه ها هم بزرگتر شدند. اگر قبلآ ده کارگر جدا جدا تولید می کردند و مثلآ در روز ده جفت کفش می دوختند ولی در این کارگاه ها که ابزار کار بهتری وجود داشت, کار تقسیم شده بود و در نتیجه به علت تکامل ابزار تولید و تقسیم کار, بازده کار بالا می رفت و مثلآ ده کارگر در چنین کارگاهی سی جفت کفش تولید می کردند و به همین ترتیب اضافه تولید به سرعت بالا می رفت.

و این نقطه ای بود که سر مایه داری به وجود آمد. در این دوران از نیروی کار انسان همانند یک برده به عنوان یک وسیله و ابزار تولید استفاده شد. مثل یک حیوان از انسان کار کشیدند و در مقابل کار طاقت فرسا مزد بسیار ناچیز بود.

بازرگانان و صنعتگران که خود با تبلیغ برابری خواهی و ارج نهادن به سنت های برابری و برادری در میان کشاورزان و دهقانان انقلابهای بورژووازی را رهبری کردند و شورش های دهقان ها و زحمتکشان را علیه نظام فئودالی و ارباب و رعیتی جهت دادند وقتی خود را در رأس قدرت دیدند برای رسیدن به اهداف سود جویانه خود به سرکوب همین سنتها بر خواستند و حتی پایه های سنتی خانواده نیز از گزند این بازار مکاره در امان نماند.

حرص و طمع طبقات استثمارگر برای غارت زحمتکشان پایانی نداشت. در این دوران هم شدت استثمار به حدی بود که کارگران خواستار حقوق بیشتر و وضعیت کار بهتری شدند. و این اعتراضات بود که نگاه سرمایه داران را به سوی کارگران ارزان تر و بی دردسرتر انداخت.

زن که در جوامع سنتی خود یک برده و جزو اموال مرد بشمار می رفت می توانست این نقش را برای سرمایه داری به خوبی ایفا کند همانطور که برای اربابها ایفا می کرد.پس کم کم زن ها و بچه ها بودند که راهی کارخانه های عظیم ریسندگی و بافندگی می شدند تا با حقوقی ناچیز به بردگی گذاشته شوند. سرمایه داران که قبلاً نوید زندگی بهتر را بر پایه باور های سنتی مردم به آن ها می دادند تمام پایه های سنتی خانواده را در هم شکستند. عدالت و مساوات در جامعه سرمایه داری تبدیل به کلمه پوچ و بی معنی شد و زن ها و بچه ها اولین برده های این جهان نوین شدند.

دولت های استثمارگر از هر چه که برای آن ها سود آور است به نفع خود استفاده می کنند, گاهی سنت ها و باورهای مردم را مقدس گونه و تغیر ناپذیر می شمارند و گاهی بر ضد آن ها بلند شده و خود را پیشرو و ضد سنت نشان می دهند. گاهی با اسم دین و مذهب وارد قلب و ذهن مردم می شوند, گاهی با افکار ناسیونالیستی و نژاد پرستانه مردم جهان را به جان همدیگر می اندازند و در بالای سر آن ها به حکومت خود ادامه می دهند, اما آنچه که برای آن ها مسأله جدی تلقی می شود بازار سود و سرمایه است که حاضرند به خاطر آن دست به هر جنایتی بزنند.

طبقات زحمتکش باید همیشه آگاه باشند و خود را وارد این سیاست بازی ها و جهت گیریهای دول استثمارگر نسازند. تنها چیزی که برای مردم یک جامعه مورد نیاز است آزادی, برابری و تأمین مایحتاج زندگی آن ها می باشد و ما نباید بگذاریم که دیگران با این مسائل حاشیه ای نگاه جامعه را از خواسته های واقعی خود منحرف سازند.

مردم باید با هم متحد شوند و یک نظام آهنین را در مقابل دولت های استثمارگر ایجاد کنند. طبقات زحمتکش باید خود را از این جنگ و جدال های ساختگی رها سازند و با  شعار نه به جنگ و نه به فقر اتحاد را در میان قوم ها و مذهب های مختلف مستحکم سازند و با این کار خود نقشه های استثمارگران را نقش بر آب کنند.

مردم در مقابل طبقات استثمارگر باید همیشه با هم متحد باشند تا بتوانند در مبارزه علیه طبقات زورگو و مفتخور پیروز شوند, باید برای خود تشکیلات و سازمان بوجود بیاورند و توسط آن تشکیلات با استثمارگران مقابله کنند. مردم جامعه باید به حقوق خود آشنا باشند, بر آگاهی خود بیافزایند تا به سادگی فریب طبقات استثمارگر را نخورند.

نیما نامی 

دوشنبه ششم فروردین

marchtehranshargh@gmail.com