صهیونیسم و آنتی سمیتیسم( یهودی ستیزی) دوروی یک سکه اند
در توضیح پدیده صهیونیسم باید دقت داشت که یهودی ستیزی( ضد یهود ) را نباید با ضد صهیونیسم بودن یکی دانست . امری را که امپریالیستها و ایادی ایرانی آشکار وپنهان آنها چون سلطنت طلبان- حککا و ... در صددند آن دو را همتراز هم نشان دهند . یعنی ضد صهیونیسم بودن را برابر با ضد یهود بودن در اذهان عمومی القاء کنند . تفاوت این دو مقوله از زمین تا آسمان است .
یهودی ستیزی بمثابه شبکه عظیم تروریستی توسط تراست ها ، کارتل ها و انحصارات عظیم
امپریالیستی با بودجه هنگفت صدها میلیون دلاری علیه سوسیالیسم از آغاز انقلاب اکتبر سرخ ، بطور مشخص تحت رهبری تراست غول پیکر آمریکائی فورد علیه بلشویسم که آنرا بزرگترین خطر می دانستند بکار گرفته شد . و سرانجام بصورت هیولای فاشیسم هیتلری در تجاوز به شوروی سوسیالیستی دنیا را بخاک و خون کشید . فراموش نباید کرد که پرورش دهندگان اصلی ایدئولوژی نژاد پرستانه فاشیسم هیتلری ، امپریالیستها و در راس آن امپریالیست آمریکا بودند . امپریالیستها بودند که بعداز شکست آلمان در جنگ اول جهانی ، با کمکهای مالی- اقتصادی و سیاسی بی دریغشان نهایت کوشش را در بوجود آوردن این هیولای جهانخوار بکار بردنند . امپریالستها و بویژه امپریالیست آمریکا که خود را در مرحله ای از مبارزه ی شدید طبقاتی میان بورژوازی و پرلتاریای که در پیکر نخستین دولت سوسیالیستی شوروی تجلی داشت ، نا توان دیدند ، بمنظور درهم شکستن آن ، فاشیسم را چون عظیم ترین پدیده فوق ضد انسانی بر بشریت تحمیل گرداندند . صدها میلیون دلار جهت بازسازی و نو سازی ارتش مدرن فاشیستی هیتلر- جهت برپایی صدها کوره های آدم سوزی و بازداشتگاههای بدتر از اسارتگاه برده گان ، بازداشتگاه هایی که بقول ژان لافیت کمتر کسی می توانست بیش از شش ماه درآن دوام آورد خرج نمودند . و سرانجام بعداز سرکوب خونین تمامی نهادهای دموکراتیک ، با سوزاند 6 میلیون یهودی همراه با نیروی های آزادیخواه و کمونیست در اطاق های گاز و کوره های آدم سوزی ، آخرین یورش خود را جهت درهم شکستن اولین دژ پرولتاریا آغاز کردند . حاصل کار این دول " متمدن " در پرورش این آدم خوار قرن ، قتل عام بیش از 40 میلیون نفر( 26 میلیون نفر از کشور سوسیالیستی شوروی جان باختند)- دهها میلیون مجروح و معلول و نابودی تمامی زیر بنای اقتصادی ، تجاری ، مسکونی و در یک کلام هر آنچه که زحمتکشان شوروی سوسیالیستی در طول 20 سال با چنگ و دندان ساخته بودند ، گردید .
در واقع عظمت سوسیالیسم انسان نوین ساز لنینی- استالینی که قادر شد دومین قدرت اقتصادی جهان را بعداز دو بار تحویل زمین سوخته مجدداً و هر بار مدرنتر ایجاد کنند ، باید در برتری مناسبات سوسیالیستی دید که امپریالییستها و فاشیستها جهت نابودی آن جهان را بخاک و خون کشیدند . فاشیسم دست پخت آمریکای " متمدن " جهت اجرای مقاصد شوم خویش از هیچ جنایتی دریغ نداشت . از دستجات ضربتی ، قاتلین و عناصر وازده و ازل و اوباش نظیر اس اس ها در آلمان هیتلری و پیراهن سیاهان در ایتالیای موسولینی و پیراهن قهوه ای ها در شوروی سوسیالیستی استفاده کرد . نژاد پرستی و شونیسم عریانترین حربه های اساسی ایدئولوژیک فاشیسم را تشکیل میدهند .
صهیونیسم که تمامی صلح دوستان- آزادیخواهان و کمونیستهای راستین ضد آن می باشند ، یک جریان کاملا ناسیونالیستی متعصب متعلق به بورژوازی انحصاری یهود می باشد . که در اواخر قرن نوزدهم در اروپا بوجود آمد و اکنون به ایدئولوژی رسمی دولت تجاوزگر- نژاد پرست- فاشیستی مذهبی اسرائیل بدل گشته است . این نام مشتق از صهیون- محلی در نزدیکی شهر اورشلیم است که برای یهودیان نیز بسیار مقدس می باشد .
در سال 1897 جمعیتی تحت نام سازمان جهانی صهیونیسم تشکیل شد که هدف خود را انتقال تمام یهودیان جهان به فلسطین اعلام کرد . این سازمان امپریالیستی اکنون دارای قدرت مالی عظیمی است که می توان آنرا یکی از غول پیکر ترین تراست های سرمایه داری انحصاری در جهان دانست . تراستی که بخش عمده سیاست های جنگ افروزانه دولت امپریالیستی آمریکا را سمت و سو می دهد . این " سازمان " مرکزش در آمریکا است و فعالیتهای جمعیتهای صهیونیست را در تمام نقاط جهان کنترل می کند . همین سازمان از موسسان "کیبوتس" در اسرائیل بود .
بورژوازی یهود سالیان درازی است با تحریک احساسات ناسیونالیستی و تعصب های ملی زیر پرچم صهیونیسم با نیروهای مترقی-انقلابی و کمونیست بمبارزه جنایتکارانه ای متوسل گشته است و این جریان نژاد پرستانه- تجاوزگرانه- تروریستی و فاشیستی مذهبی را به حربه ای در خدمت محافل ارتجاعی و امپریالیستی بدل نموده است .
شالوده صهیونیسم این اندیشه است که باید یک ملت واحد یهود مرکب از یهودیان سراسر جهان، صرف نظر از کشوری که میهن آنهاست، تشکیل گردد . همانطوریکه با اشغال سرزمین فلسطین- با قتل عام و مجروح و معلول نمودن دهها هزار تن از انسانهای بی گناه- آواره نمودن میلیونها تن بدنبال اهداف شومش میباشد . این اندیشه از نظر سیاسی بغایت ارتجاعی و ضد بشری و حربه نفاق افکنی است . و از نظر علمی نیز بغایت بی پایه و بدور از هر منطق عقلانی می باشد .
صهیونیسم قوم یهود را دارای وضع استثنائی در جهان میداند که بعنوان قوم برگزیده ی خدا دارای رسالتی ویژه است . صهیونیسم در درجه ی اول با منافع پرلتاریای یهود در تناقض کامل قرار دارد . صهیونیسم سالیان متمادی کوشش اصلی خود را متوجه ایجاد نفاق و تضاد بین یهودیان هر کشور و خلقی که در میان آنها میزیستند کرده و در تحریک دشمنی و کینه بین یهودیان و سایر خلقها از نهایت جنایتکاری دریغ نمی ورزد .
از این نظر بین صهیونیسم و آنتی سمیتیسم که نقطه ی مقابل اولیست تفاوتی نمی باشد . هر دو، صهیونیسم و آنتی سمیتیسم ( ضد یهود ) جریانی بغایت ارتجاعی ، نژاد پرستانه ، ناسیونالیستی کور و دشمن اتحاد زحمتکشان است و مارکسیسم لنینیسم با تمام قدرت هر دو را مردود و بغایت جریانی ضد انسانی می داند . به عبارت دیگر این دو را دوروی یک سکه می داند.
صهیونیسم اینک دیگر تنها یک ایدئولوژی نیست ، بلکه همچنین سیستم ارتباطات پرشاخه و موسسات بی شماری نیز هست . صهیونیسم مجموعه ی نظریات ، سازمانها ، سیاستها و روشهای سیاسی و اقتصادی بورژوازی بزرگ یهود(بر پائی کیبوتس ها را باید در این چهار چوب دید) را که با محافل سرمایه داری انحصاری امپریالیسم آمریکا و سایر دول امپریالیستی پیوند ارگانیک خورده اند تشکیل میدهد . در یک کلام محتوی اساسی صهیونیسم ؛ شوینیسم جنگ طلبانه و ضد کمونیسم است . همانگونه که محتوی اساسی ضد یهود بودن در محافل امپریالیستی و بویژه آمریکا را در آستانه جنگ اول جهانی مبارزه علیه بلشویسم تشکیل میداد .
حال می باید کسانی که به "کیبوتس" های خود جوش در اسرائیل اعتقاد دارند و آنرا نمونه عالی سوسیالیسم مردمی تبلیغ می کنند پاسخ دهند ؛ چگونه می توان در قلب دولت بغایت ضد کمونیست، نمونه بی نظیر سوسیالیسم مردمی بر قرار نمود بدون اینکه فرمان این "کیبوتس" ها در پیوند با محافل صهیونیستی نباشد ؟!
طبق گواهی عاشقان "کیبوتس" های اسرائیلی ؛
هنگامی که بر اساس سایت های انترنتی اسرائیلی در باره "کییوتس" ها گفته می شود:
" مبنای تاسیس این کمونها(کیبوتسها) ترکیبی از سوسیالیزم و صهیونیزم بوده است "
صهیونیسم تمام هم خود را بکار میگیرد که در کشورهای مختلف جهان ، کارگران و زحمتکشان یهود را در محیط کار و زندگی و فعالیت خود از بقیه ی کارگران و زحمتکشان جدا نماید و مانع شرکت آنها در نهضت کارگری و دمکراتیک گردد . صهیونیسم با اشاعه ی نظریه ی بغایت ارتجاعی و غیر طبقاتی ِ" وحدت منافع ملی یهودیان " ، تضاد بین کارگر و سرمایه دار بین استثمارکننده و استثمار شونده ی یهود را نفی می کند و در حقیقت منافع حیاتی زحمتکشان یهود را در پای منافع بورژوازی انحصاری قربانی میکند .
امپریالیسم جهانی و در راس آن امپریالیسم آمریکا از صهیونیسم بمثابه دست دراز شده و ژاندارم منطقه خاور میانه جهت تسلط بر منابع طبیعی ( نفت و گاز ) در راستای هژمونی بر جهان استفاده کرده و می کند . لشکر کشی صهیونیستهای اسرائیلی به فلسطین- لبنان و انجام دد منشانه ترین اعمال تروریستی در عراق و دیگر نقاط جهان را باید دقیقاً در این راستا ارزیابی و تحلیل نمود .
یهودی ستیزی همانند صهیونیسم تنها بسود طبقات استثمارگر و نیروهای ارتجاعی بکار گرفته می شود . همانگونه که احمدی نژاد با توسل به حربه یهودی ستیزی با نفی بزرگترین قتل عام تاریخ بشری ، بدنبال نفی مبارزه ی طبقاتی و بمثابه مانع اتحاد زحمتکشان عمل می کند .
حال با توجه به تعاریف فوق الذکر از صهیونیسم ، آیا انکار و در حقیقت نفی آن که به بهانه های واهی (چون این واژه از طرف رژیم اسلامی ایران بکار می رود) از طرف جریانات مختلف انجام میپذیرد در راستای دفاع از منافع محافل صهیونیستی- امپریالیستی نیست ؟ بطور نمونه نفی واژه صهیونیسم از دولت نژاد پرست اسرائیل توسط جریان بی هویت و نا سالم حککا که جنگ افروز ترین- جنایتکار ترین- ضد انسانی ترین- نژاد پرست ترین- تروریست ترین و فاشیستی مذهبی ترین رژیم موجود در جهان را " دموکراتیک " ، " مترقی " ، " متمدن " می داند ؛ چیزی جز دفاع از منافع این دولت درنده و وحشی می توان معنی نمود ؟ و همچنین عدم دفاع شفاف از مبارزات آزادیبخش مردم فلسطین و لبنان توسط احزاب ، سازمانها ، گروهها و افراد ، نمی تواند از ویروس خطرناک نفی واژه"صهیونیسم" توسط حککا بی تائیر باشد .
بهمن ادیب 29 /8/2007